سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راههای ایجادصممیت


راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟       5     1 نشانه‏هاى صمیمیت

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 5


1 نشانه‏هاى صمیمیت‏


راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 6

معمولًا، از سه اصل به‏عنوان‏ نشانه‏هاى صمیمیت‏ نام مى‏برند:

1- 1 کسى را مَحرم‏ترین و مؤثرترین مشاورِ خود احساس کند:

دوست صمیمى کسى است که فرد بتواند رازهاى‏ ش را، بى‏واهمه، با او در میان بگذارد و احساس کند که او به وى‏ وفادار است و رازش را فاش نمى‏سازد. نیز، اگر مشکلى‏ دارد، با او در میان بگذارد؛ زیرا مى‏داند که او به مسائلِ دوستش بى‏اعتنا نیست، بلکه‏ دغدغه‏ حلّ آن‏ها را دارد.

2- 1 بتواند خواسته‏هایش را به‏راحتى با او مطرح کند:

فرد باید بداند که طرف مقابلش دربرابرِ خواسته‏ها و توقعات او واکنش مثبت‏ نشان مى‏دهد. انسان گاهى براى انجام‏دادن کارى به مراجعه به دیگرى احتیاج پیدا مى‏کند. عده‏اى هستند که انسان از آن‏ها به این تعبیر یاد مى‏کند: «او که هیچ» و اساساً هیچ‏گاه به او مراجعه‏

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 8

نمى‏کند؛ چراکه او آدمى است که هیچ قدمى در راه کمک و یارى دوستش، حتى به زبان، برنمى‏دارد. چنین شخصى را دوست صمیمى محسوب نمى‏کنند. دوست صمیمى کسى است که انسان احساس کند آن دوست، ى‏ اور و همکار خوبى براى اوست.

3- 1 انسان به کسى آن‏قدر احساسِ نزدیکى کند که حتى بتواند نقطه‏ضعف خود را با او در میان بگذارد:

صمیمیت بین دو نفرى برقرار است که بتوانند و جرأت‏ داشته باشند که حتى خطاى خودشان را با یکدیگر درمیان بگذارند. یکى از علامت‏هاى صمیمیت این است که انسان بتواند ضعف‏هاى خود را به دیگرى بگوید، با او دردِدل کند و انتظار یارى و همکارى داشته باشد.

بین افراد و جوامع کم‏رُشد، عینک‏ بدبینى‏ همیشه خیلى قوى است؛ یعنى شخص به‏دنبال این است که‏ نقطه‏ضعف ى‏ ا کمبودى‏ در شخص مقابل بیابد و آن‏را بزرگ کند. حتى به‏محضِ اینکه اشتباه و لغزشى از دوست صمیمىِ چندین‏ساله‏اش مى‏بیند، فورى با او قطعِ رابطه مى‏کند یا در حضور وى، به‏سبب خطایش، مُهر سکوت بر لب مى‏زند؛ درحالى‏که سال‏ها از دوستش کار نیک و شایسته دیده است. همچنین، وقتى که کارنامه فرزندش را به‏دست او مى‏دهند، در نمره‏ها به‏دنبال‏ نمره‏اى ضعیف‏ مى‏گردد و با پیداکردنِ آن، فریادش بلند مى‏شود؛ درحالى‏که نمره‏هاى خوب را نمى‏بیند.

چرا چشمِ نقطه‏ضعف‏بینى بسیار قوى است، اما درمقابل، چشم نقطه‏قوت‏بینى، چه در روابط اجتماعى با دوستان و همکاران و همسایگان و چه در روابط خانوادگى با فرزندان، ضعیف است؟ این مسئله مخصوصاً در رواجِ‏ شایعات‏، مصیبت است. فرد یا شخصیت یا گروهى را به‏دلیلِ شایعه کوچکى که درباره آن‏ها منتشر شده است، بدون تحقیق‏ و فکر درباره آن، محکوم‏ مى‏کنند و دست‏به‏دست و دهان‏به‏دهان، آن شایعه را منتشر مى‏سازند؛ گویى رواج این شایعه و خوارکردنِ فرد و بُردن آبرو و حیثیت او، آن‏هم براساس گمان، ثواب دارد و کارى خیر است! این، از صفات ملتى کم‏رُشد است.

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 9

.

2 راه‏هاى ایجاد صمیمیت در خانه‏


راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 10

باید کارى کرد که بچه‏ها خانه را محیط صمیمیت‏ بدانند، دردِدل‏ هایشان را با والدین خود مطرح کنند، حرف‏هاى‏ شان را با آنان بزنند و اگر چیزى‏ مى‏خواهند، از آنان بخواهند. گاهى مى‏گویند فلان‏پدر با پسر جوانش‏ دوست‏ است: ساعت‏ها مى‏نشینند و با هم صحبت مى‏کنند. جوانى بیست‏ساله، همراهِ پدر پنجاه‏ساله خود، مسافرت مى‏کند، راه مى‏رود و دردِدل مى‏کند. آیا شما هم حاضرید این‏گونه عمل کنید؟ یا فقط در حدود همین تشریفات که باید احوالى پرسید و سلام‏وعلیکى باشد، قانع هستید؟ گاهى، این‏قدر فاصله زیاد است که حرفى براى گفتن وجود ندارد. همین جوان، اگر رفیقش را پیدا کند، دو ساعت با هم حرف مى‏زنند؛ اما با پدر یا مادرش، مثل اینکه حرفى براى گفتن ندارد! نمى‏دانیم که آیا روح‏ها به‏هم نزدیک‏

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 11

نیست یا عواطف شکوفا نیست؟ بالاخره، صمیمیت وجود ندارد.

ده اصل‏ درخصوص چگونگىِ «ایجاد صمیمیت در خانه» وجود دارد که به‏طورخلاصه بیان مى‏کنیم:

1- 2 وجود صمیمیت بین پدر و مادر:

اگر مى‏خواهید فرزندان با شما صمیمى باشند و همکارى و اطاعت کنند، باید ببینید که‏ آیا شما، پدر و مادر، با هم صمیمى هستید؟ آیا خواهر و برادرهاى بزرگ‏تر نسبت به پدر و مادر و نسبت به یکدیگر، صمیمى هستند؟

این اشتباه است که انسان فقط دستور دهد و از دیگران بخواهد؛ اما عملش نمودارِ سخن‏ او نباشد: کونوا دُعاه الناس بغیر ألسِنتکم‏. (/ مردم را نه فقط با زبان، بلکه با عمل به‏راه خیر دعوت کنید.) عمل شما مى‏تواند نمودارِ جهت و راه و خواست شما باشد. چه بسیار زن‏

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 12

و شوهرهایى را مى‏بینیم که غیر از صحبت درباره وسایل و احتیاجات زندگى، حرفى براى گفتن‏ به یکدیگر ندارند. اینکه بنشینند و درباره مسئله‏اى اجتماعى، فکرى یا دینى با هم‏ بحث‏ کنند، برایشان مطرح نیست. همان خانمى که موقع رفتن، بعد از آنکه خداحافظى‏اش را کرد، باز هم یک ساعت روى پا مى‏ایستد و با خانم‏هاى دیگر حرف مى‏زند، وقتى با شوهرش مى‏نشیند، مثل اینکه هیچ حرف و مسئله‏اى براى گفتن ندارد!

دست‏کم، در شبانه‏روز، نیم‏ساعت‏ با هم صحبت کنید: نه سخنان معمولى و جاروجنجال و توقّعات مالى؛ بلکه صحبتِ‏ باهدف‏ و نتیجه‏بخش‏ داشته باشید. اگر داخل خانه، بین شما پدر و مادر، این صمیمیت و همکارى‏ وجود داشت، آنگاه مى‏توانید توقع داشته باشید که فرزندانتان هم با شما همکارى کنند. اگر به حرف‏ها و پیشنهادهاى یکدیگر احترام‏ مى‏گذارید، توقع داشته باشید که فرزندانِ شما هم به دستورها و فرمان‏هاى شما احترام بگذارند.

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 13




      

ایجادصمیمیت 2


نسخه این درد چیست؟ اولین دارویى که دراین‏خصوص تجویز مى‏کنند، این است که‏ خودتان با یکدیگر صمیمى باشید؛ دوست همدیگر باشید و دردِدل خود را به یکدیگر بگویید تا در این محیط، این صفات پرورش یابد.

2- 2 هوشیارى، دقت، حسابگرى:

درصورتى صمیمیت ایجاد مى‏شود که فرزند احساس کند اولیایش انسان‏هاى هوشیار و مشکل‏گشایى هستند. گاهى، بچه‏ها نقاطضعفى‏ از پدر و مادر به‏دست مى‏آورند. ممکن است بچه پیشِ خود بگوید: «پدرم کودن است و مى‏شود او را فریب داد.» مثلًا فرزند اشتباهى مرتکب شده است و به‏گونه‏اى دیگر براى پدر توضیح داده است؛ بهانه‏ دروغین‏ آورده و پدر هم قبول کرده است یا هزار کار خلاف مرتکب شده و پدر اعتنا نکرده است؟! بنابراین، او احساس کرده‏

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 14

است که پدرش، آدمى نیست که روى کارها حساب کند و ریزبین و تیزبین باشد.

البته تصور نکنید که پایین‏بودنِ‏ مَدرک تحصیلى ى‏ ا موقعیت اجتماعىِ پدر، عامل این مشکل است؛ گاهى ممکن است پدر، درعِین بى‏سواد یا کم‏سوادبودن، باهوش و حسابگر و زرنگ باشد. اى بسا، لازم باشد همه ما در این زمینه آموزش ببینیم. گاهى، رفتار شخص در روابط اجتماعى، به‏گونه‏اى است که نمى‏توان به او اعتماد کرد؛ اگرچه ممکن است ازنظر اخلاقى پاک و سالم باشد، ازآنجاکه فرد ساده‏اى است، نمى‏توان روى او حساب کرد. به‏قول معروف، خطش را خوانده‏اند. اگر احساس بچه این باشد که مى‏توان پدر و مادر را فریب‏ داد، با آنان احساس صمیمیت نخواهد کرد؛ لذا موضع‏گیرى مى‏کند و کار خودش را انجام مى‏دهد.

3- 2 رفتار اخلاقى و شخصیت تربیتى:

زیبنده است که از رفتار اخلاقى و شخصیت تربیتىِ پدر و مادر، خاطره بزرگى‏ در دل‏

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 15

فرزندان وجود داشته باشد؛ یعنى آنان لمس کرده باشند که پدر راست‏گو ست، به وعده‏هایش‏ وفا مى‏کند و عادل‏ و درستکار است. نیز، مادر، پاک‏دامن‏ است و .... درستکارى و پاکى و صداقت و حُسن‏خُلق به انسان‏ شخصیت‏ مى‏دهد و جایگاه او را بالا مى‏آورد. این شخصیت قوى، نفوذ ایجاد مى‏کند و با این نفوذ، مى‏توان فرزندان را رام‏ کرد؛ یعنى دربرابرِ والدین تسلیم ساخت.

4- 2 برخورد منطقى با خطاهاى فرزندان:

برخى پدر یا مادرها به‏گونه‏اى عادت کرده‏اند که با دیدنِ‏ کوچک‏ترین تخلّف‏ از فرزندشان، واکنشى شدید نشان مى‏دهند. بچه اشتباهات زیادى مى‏کند: غذا را وارونه مى‏کند؛ ظرف را مى‏شکند؛ فرش را کثیف مى‏کند؛ دیوار را خراش مى‏دهد؛ کوچک‏تر از خودش را مى‏زند؛ لباسش را آلوده مى‏کند. خطا در زندگى بچه فراوان است‏.

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 16

نوعى از موضع‏گیرى این است که به‏محضِ مشاهده کوچک‏ترین خطایى از فرزند، خودبه‏خود دست بالا مى‏رود و بر سروصورتِ کودک فرود مى‏آید و دهان باز شده و توهینى نثار شخصیت کودک مى‏شود. این موضع‏گیرى، رفته‏رفته، توان خود را از دست مى‏دهد. هرچه‏ خشونت بیشتر شود، کودک‏ جسورتر مى‏شود. البته، خشونت غیر از صلابت و حسابگرى است. برعکس؛ ممکن است موضع‏گیرى پدر و مادرى درمقابل رفتارِ خلاف بچه، بى‏اعتنایى‏ باشد: بچه فریاد مى‏کشد، کوچک‏تر از خودش را اذیت مى‏کند، پایین‏وبالا مى‏پرد، کثیف مى‏کند و ...؛ پدر و مادر هم بى‏اعتنا و خونسردند. هر دو روش، غلط است‏.

این مشکل براى معلم نیز در کلاس‏ها پیش مى‏آید: امکان دارد معلمى موضع‏گیرىِ خشنى داشته باشد و کوچک‏ترین تخلّفى را با تندى پاسخ دهد یا برعکس: معلمى درمقابل خطاهاى شاگرد، هیچ‏گونه واکنشى نداشته باشد. نه در آن محیطِ خفقان و خشک و نه در این‏

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 17

محیطِ بى‏اعتنایى، هیچ‏گونه دوستى و صمیمیتى به‏وجود نمى‏آید و به‏دنبال آن نیز هیچ‏گونه همکارى و کمکى وجود نخواهد داشت.

پس چه باید کرد؟ اینجا از مواضع بسیار حساس‏ است: درمقابل هر خطا، باید واکنشى مناسب‏ داشت. فرزند، خطایى کرده است و پدر و مادر هم‏ عصبانى‏ شده و اختیار از دست داده‏اند. دراین‏حالت‏، هر تصمیمى که گرفته شود و هر کارى که انجام گیرد، غیرمنطقى است و عُقلایى نخواهد بود. باید صبر کرد تا عصبانیت فرو بنشیند و انسان بتواند با حساب و منطق، کارى انجام دهد.

مسئله دیگر این است که اگر موضع‏گیرى در اولین مرحله، کتک‏زدن ى‏ ا ناسزاگفتن‏ و فریاد بیجا باشد، غلط است؛ اما درعین‏حال، نمى‏توان درمقابل این خطاى فرزند، ساکت بود و هیچ نگفت؛ باید صحبت‏ کرده و تا حدى، ملامت‏ و بازخواست کرد و عواقب بدِ آن عمل را به‏

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 18

او نشان داد و چه بهتر است که انسان، قبل از پیدایش آن تخلف، پیش‏بینى و پیشگیرى‏ کند.

همین‏جا این مسئله را نیز مطرح کنم که نباید توقع داشته باشید فرزندانتان‏ مطیعِ محض‏ ما باشند. انسان واقعاً گاهى از اینکه فرزند خُردسال و کودک سه‏چهارساله‏اش دربرابرِ دستورى، شانه‏هایش را بالا مى‏اندازد و با بى‏اعتنایى کار خودش را مى‏کند، لذت مى‏برد! این کودک‏ شخصیت‏ و اراده‏ دارد. او انسان است و خداوند (عز) انسان را آزاد آفریده است. به‏خدا قسم، اگر این‏ موهبتِ آزادى‏ در افراد و انسان‏ها رشد یابد و رهبرى شود، عقل‏ها شکوفا و استعدادها بارور و انسان‏ها ساخته مى‏شوند. برعکس؛ آن‏زمانى که این استعدادِ بزرگ انسانى که شاید رمز انسانیت باشد، شکسته و بى‏نتیجه شود و انسان نتواند فکر کند و حرف بزند، دراین‏صورت، تمام استعدادها لجن‏مال و سرکوب مى‏شود و اصلًا شکوفایى و رشدى در کار نخواهد بود. اگر شما روى جوانه‏اى که با کمال طراوت و نشاط، از دلِ زمین روییده است،

راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 19

سنگى سخت بگذارید، پژمرده و لِه مى‏شود؛ اما اگر وسایلى را فراهم سازید که براى رشد آن لازم است، اطرافش را مقدارى شیار بزنید و آب‏وکود بدهید، زودتر از دل خاک بیرون مى‏آید و آزاد مى‏شود و رشد مى‏کند. البته اگر به این‏سو و آن‏سو منحرف شد، رهبرى‏اش کنید؛ اگر آفتى آن‏را تهدید کرد، سم‏پاشى و آفت‏زدایى کنید و اجازه دهید آزاد بالا رود.




      

مسیرکاروان اسرا تادمشق

 

ر مورد مسیرى که کاروان اسرا طى کرد تا به دمشق رسید اقوال مختلفى نقل شده است.

اما با توجه به اینکه بعضى از منابع، پاره اى از منازل کوچکِ بین راه را نوشته و بعضى دیگر منازل دیگرى را نوشته اند، ظاهرا چنین به نظر مى رسد که با هم فرق دارند ولى با مختصر دقتى، روشن مى شود که همه آنان تقریبا یک مسیر را ذکر مى کنند. نکته جالب اینکه: در تمامى منابع، عبور از تکریت، موصل و شمال سوریه فعلى را ذکر کرده اند لذا این مناطق قطعى به نظر مى رسد (زندگانى حضرت زینب سلام اللّه علیها، دکتر مصطفى اولیائى، ذیل بحث مسیر کاروان امام حسین علیه السلام از کوفه به شام)،

مسیرهایى که ذکر شده به قرار ذیل است:

1 کناره هاى فرات، تکریت، وادى نخله، مرشاد، حران، نصیبین، موصل، حلب، دیر نصرانى، عسقلان، بعلبک و بالا خره دمشق.) زندگانى حضرت ابى عبداللّه الحسین علیه السّلام ج 2، ص 176 به بعد (.

2 تکریت، لینا، جهینه، موصل، سینور، حماه، معره النعمان، کفر طاب، حمص، بعلبک، دیر راهب، حران و دمشق. (بانوى شجاع، زینب کبرى، ص 209 به بعد).

3 تکریت، نخله، لینا، جهینه، موصل، قنسرین، معره النعمان، حماه، حمص، بعلبک و دمشق. (منتهى الا مال، ج 1، ص 445 444)

مرحوم شیخ عباس قمى نیز از قول ابن شهر آشوب منازل را اینچنین معرفى مى کند: ابن شهر آشوب در مناقب آورده است که: (و من مناقبه ماظهر من المشاهد الذى یقال له مشهدالراءس من کربلا الى عسقلان وما بینهما الموصل ونصیبین وحماه وحمص ودمشق وغیرذلک). (منتهى الامال، ج 1، ص 445 446)

نتیجه: کاروان اسراى اهل بیت علیهم السلام براى رفتن به موصل مسلما مقدارى از کناره هاى فرات را سیر کرده اند. همچنین عبور از تکریت هم طبیعى به نظر مى رسد و وقتى از شمال غربى سوریه فعلى عبور کرده باشند، مسلّما مسیر حلب، معره النعمان، حماه و حمص، را طى کرده اند و از دو راهى دمشق بعلبک، اوّل به بعلبک رفته اند و از آنجا به سوى دمشق رهسپار شده اند. به هر حال مورخین، گاهى شهرها را پس و پیش نوشته اند ولى به نظر مى رسد مسیر صحیح از بین همین مسیرها بوده است. (آثارالباقیه ابوریحان بیرونى، ص 454)

 

 

 



      

تربیت کودکان 3


6- 7 از فرزندان، کارهاى‏ بزرگانه‏ انتظار نداشته باشید.

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 16

. 8 تلویزیون و استفاده از وقت‏

1- 8 در نوع، زمان و آثار برنامه‏هاى تلویزیونى و فایده‏داشتن و نداشتنِ آن‏ها، دقت کنید؛

2- 8 متأسفانه بعضى والدین، با حرص و اشتیاق، برنامه کودکان را نگاه مى‏کنند. این اقدام باعث مى‏شود بچه‏هاى آنان به خودشان اجازه دهند تمامىِ‏ برنامه‏هاى بزرگ‏ترها را نگاه کنند؛

3- 8 شما نمى‏توانید نسبت به نگاه‏کردن یا نکردنِ برنامه‏ها، خیلى به او امرونهى کنید؛

4- 8 جدول‏ برنامه‏ریزىِ روزانه‏ تهیه کنید و درجهتِ رعایت آن، به فرزندتان کمک کنید. البته مواظب باشید که خسته نشود؛

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 17

. 9 مدرسه‏

1- 9 بچه‏ها، گاهى، به حرف‏هاى معلم‏ بیشتر اهمیت مى‏دهند تا والدین؛

2- 9 طورى با معلمِ فرزندتان ارتباط برقرار کنید که فرزندتان‏ هماهنگىِ شما و معلم‏ را احساس کند؛

3- 9 مسیر خانه تا مدرسه و اتفاق‏هاى بالقوه آن‏را در نظر داشته باشید؛

4- 9 موقعِ رفتن به مدرسه، لباس و آراستگى‏ فرزندتان را وارسى کنید؛

5- 9 طورى برخورد نکنید که فرزندتان، فقط نمره‏ها و کارهاى‏ خوبش‏ را براى شما تعریف کند؛

6- 9 هرازگاهى، در منزل، از فرزندتان‏ امتحان‏ بگیرید تا همیشه آماده باشد و ترسش از

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 18

امتحان کمتر شود؛

7- 9 وسایل‏ ضرورىِ مدرسه فرزندتان را تهیه کنید تا از دیگران، درخواست نکند.

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 19

براى مطالعه بیشتر

: حکمت‏نامه کودک، محمد محمدى‏رى‏شهرى‏

نسیم مهر، جو، حسین دهنوى‏

تربیت از دیدگاه اسلام، مجید رشیدپور

چرا تنبیه؟، عبدالله مجوزى‏






      

تربیت کودکان 2


2- 4 با جمع‏بودن را دوست دارند؛

3- 4 منطق‏گرا هستند؛

4- 4 میل به‏رقابت دارند؛

5- 4 علاقه به ابراز وجود دارند؛

6- 4 خودمحور هستند و روحى لطیف و زودرنج دارند؛

7- 4 قدرشناسى را ضرورى نمى‏دانند، ولى ناسپاس نیز نیستند؛

8- 4 پذیرفتن مسئولیت را دوست دارند؛

9- 4 از مسخره‏شدن مى‏ترسند؛

10- 4 میل به مجادله و بحث با دیگران دارند.

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 11

. 5 ارتباط

1- 5 دقایقى از روز را فقط به فرزندتان اختصاص دهید و گاهى، فقط به صورت او، مدتى‏ نگاه‏ کنید؛

2- 5 والدینى که با فرزندشان‏ دوست‏ مى‏شوند، در تربیت راحت‏تر و موفق‏ترند؛

3- 5 شیوه‏هاى‏ دوست‏یابىِ‏ صحیح را به فرزندتان بیاموزید و در کمال احترام، رفت‏وآمدهایش را کنترل‏ کنید؛

4- 5 نادیده‏گرفتن‏ بعضى کارهاى بدِ بچه‏ها، به‏معنى بى‏اطلاعى و کم‏فکرىِ شما نیست؛ بلکه‏ فرصتى دیگر به آنان دادن است؛

5- 5 فایده‏هاى‏ دوست خوب‏ را براى فرزندتان بیان کنید؛

6- 5 فرزند شما، بسیار آرام‏، اخلاق دوستش را کسب مى‏کند؛ لذا سریع، منتظر اتفاقى‏

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 12

ناگهانى نباشید؛

7- 5 جذابیت‏، خنده و نشاط خانه را زیاد کنید و کارى کنید که بچه‏ها براى برگشت به خانه، لحظه‏شمارى‏ کنند؛

8- 5 فرزندتان را زیاد در آغوش‏ بگیرید و او را ببوسید؛

9- 5 زمینه گفتگو را شما با فرزندتان آماده کنید؛

10- 5 در زمان بیمارىِ فرزندتان، برنامه‏ ویژه عاطفى‏ برقرار کنید؛

11- 5 در ایجاد ارتباط با نوجوانتان، با حوصله و خوش‏اخلاقى‏ برخورد کنید؛

12- 5 فرزندتان را زیبا صدا بزنید: عزیزم، ... جان، پسرم، دخترم و ...؛

13- 5 فایده‏هاى‏ سلام‏کردنِ‏ والدین به فرزندشان عبارت است از: ثواب، درس عملى، حفظ سنّت پیامبر (ص)، ایجاد تواضع براى والدین؛

14- 5 اگر شما به فرزندتان محبت نکنید، دیگران‏، با نیّت ناسالم، این کار را مى‏کنند؛

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 13

15- 5 گاهى، با نگاهى‏ محبت‏آمیز یا دست‏برسرکشیدن‏، چنان محبتى ایجاد مى‏شود که با ساعت‏ها صحبت‏کردن، نمى‏توان آن‏را ایجاد کرد؛

16- 5 به فرزندتان بگویید که چقدر، از اعمال خوبش‏، احساس خوشحالى مى‏کنید؛

17- 5 این مهم است که فرزندتان در حضور شما، چگونه رفتار و گفتارى دارد. ولى مهم‏تر از آن، رفتارش در غیاب‏ شما است؛

18- 5 به فرزندتان گوشزد کنید که‏ همه‏نوع‏ انسانى در جامعه هستند و گاهى افراد شرور در لباس انسان‏هاى خوب ظاهر مى‏شوند.

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 14

. 6 گوش‏کردن‏

1- 6 در هنگام گوش‏کردن‏ از صمیم قلب‏، به‏صورت فرزندتان نیز نگاه کنید؛

2- 6 اگر موقع صحبت تلفنى، فرزندتان‏ مزاحم‏ شما مى‏شود، شاید به این معناست که او به‏ توجه بیشترى‏ از جانب شما نیاز دارد؛

3- 6 گاهى بچه‏ها دوست دارند رازهاى‏ شان را فقط به شما بگویند یا از شما، درباره رازهایتان، سؤالاتى بکنند. این فضا و فرصت را براى آنان ایجاد کنید.

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 15

. 7 برخورد

1- 7 انتقاد کنید؛ ولى جسارت و تحقیر، نه؛

2- 7 قبل از انتقاد، نقاط مثبت‏ فرزندتان را مطرح کنید؛

3- 7 مشخص‏ کنید چه رفتارى را از فرزندتان انتظار دارید؛

4- 7 هنگام بروز ناهنجارى، با افراد متخصص‏ مشورت‏ کنید؛

5- 7 اگر مى‏خواهید شى‏ء خطرناک یا غیرخطرناکى را از کودک بگیرید، ابتدا وسیله دیگرى‏ در اختیارش بگذارید؛




      

نکات تربیت در کودکان


در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟       5     درآمد

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 5

درآمد

یکى از دستاوردهاى ارزنده انسان، از تجارت‏خانه دنیا، فرزند صالح‏ است. فرزند صالح ى‏ اد پدر و مادر را زنده نگه مى‏دارد؛ سنّت‏ها و برنامه‏هاى خوب آنان را ادامه مى‏دهد؛ با اخلاق و رفتار خوب و کارهاى نیک، علاوه‏بر جلب‏ دعاى‏ دیگران، ثواب‏ فراوان و مستمر به حسابِ جارى حسنات پدر و مادر واریز مى‏کند؛ زینت و مایه‏ افتخار پدر و مادر در دنیا و آخرت است؛ در زنده‏بودن والدین، بهترین‏ کمک‏ و مشاور و امین‏ براى آنان و پس از مرگ، بهترین‏ اثرِ باقى‏ و مایه مباهات ایشان است. براى چنین دستاورد عظیمى، شایسته است پدر و مادر هرچه بیشتر سرمایه‏گذارى‏ کنند: هم‏ آگاهى‏ خود را نسبت به فرزند و راه‏هاى تربیت او افزایش‏

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 6

دهند، هم در تعلیم‏وتربیت‏ او با رفتار و گفتار تلاش کرده و هم با توجه و تضرّع، در پیشگاه خداوند (عز) براى او دعا کنند.

آنچه در پِى مى‏آید، گامى درجهت رسیدن به این هدف مقدس است.

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 7

. 1 اهمیت تربیت‏

1- 1 هرچند عوامل ارثى و ژنتیکى بیشترین تأثیر را در فرزندان دارد، تربیت مى‏تواند آثار ژنتیکى‏ را هم از بین ببرد؛

2- 1 امام‏على (ع) فرمودند: «هیچ میراثى بهتر از ادب‏ (تربیت صحیحِ) فرزندان نیست.»؛

3- 1 گاهى براى تربیت فرزندان، نیمه‏هاى شب‏ از خداوند (عز) کمک بخواهید؛

4- 1 بسیارى از مردان و زنان بزرگ، از دعاى والدینشان‏ به چنان مقامى رسیده‏اند؛

5- 1 دانشمندان علم اخلاق مى‏گویند: «تربیت فرزند، بیست سال‏ قبل‏ از تولد او شروع مى‏شود.»؛

6- 1 بچه‏ها در سال‏هاى‏ آغازِ عمرشان، به‏اندازه تمام عمرشان مى‏آموزند؛

7- 1 بهترین روش براى تربیت فرزند، محبت‏کردن‏ همراه با قاطعیت‏ و حفظ شخصیت فرزند است.

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 8

. 2 الگو

1- 2 اگر والدین‏ به یکدیگر احترام بگذارند، بچه‏ها یاد مى‏گیرند که چگونه به دیگران‏ احترام‏ بگذارند؛

2- 2 والدینى که گاهى دنبال جوراب یا لباسشان مى‏گردند، از فرزندشان‏ انتظار نظم‏ نداشته باشند؛

3- 2 شرطهاى الگویى سالم، عالم‏بودن‏ و عامل‏بودن‏ است؛

4- 2 به‏یاد داشته باشید که کودکتان بسیارى از رفتارهاى مثبت یا منفى را از همبازى‏هاى‏ ش کسب مى‏کند؛

5- 2 همیشه طورى حرف بزنید یا رفتار کنید که از کودکتان‏ انتظار دارید آنگونه حرف بزند و رفتار کند؛

6- 2 گاهى فرزندتان را به اماکنى ببرید که خواسته یا ناخواسته، الگوى‏ ش را از آنجا انتخاب مى‏کند.

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 9

. 3 استعداد

1- 3 استعدادسنجى‏ کنید؛ یعنى بفهمید حافظه‏ فرزندتان چقدر است، علاقه‏ اش به چه چیزى است و کلًا، در چه چیزهایى مى‏تواند رشد کند؛

2- 3 یکى از امورى که استعداد بچه‏ها را کور مى‏کند، دعواى‏ پدر و مادر با هم است؛

3- 3 مقایسه‏ را حتى به‏عنوان نمک هم، در تحریک فرزندتان براى رشد استفاده نکنید.

در تربیت کودکان چه نکاتى را رعایت کنیم؟، ص: 10

. 4 حالات و ویژگى‏هاى نوجوان‏

1- 4 از پند و اندرز زیاد، خوششان نمى‏آید؛




      

حقیقت مهدویت 3


- امامت در کودکى‏

یکى از شبهاتى که درباره امام مهدى در گذشته و حال طرح شده، آن است که چگونه ممکن است کودکى در سنین نخست طفولیت به مقام امامت نایل شود و چگونه مى توان او را صاحب ولایت دانست؛ در حالى که، در فقه مذاهب اسلامى، کودکى نابالغ حق هیچ گونه ولایت و تصرفى به او داده نشده است.

پاسخ کوتاه اینکه، مساله امامت یک موضوع فرعى و تکلیف فردى نیست. بلکه یک موضوع اعتقادى و بنیادى است و در گفتمان امامت، نصب و تعیین امام فعل خداوند بوده و مى باشد. دیگر آنکه این پدیده در میان پیامبران و امامان گذشته نیز سابقه داشته است. به طور مثال حضرت عیسى (ع) در کودکى و از سوى خداوند، کتاب و حکمت به او عطا شد. راجع به حضرت یحیى قرآن مى فرمایدک و اتیناه الحکم صبیاٌ. حضرت جواد (ع) در سن هشت سالگى و امام هادى (ع) در سن نه سالگى به امامت نائل شده اند. در تاریخ امامت شیعه اگر امامانى در سنین‏

حقیقت مهدویت، ص: 12

نورسى ادعاى امامت را طرح کردند، در علم و عمل و گفتار و کردار خود آنچه را هماهنگ با مقتضاى امامت بود بروز دادند و هرگز در انجام وظایف امامت دچار مشکل نشده و در مواجهه با مخاطبانى که در صدد آزمودنشان بودند در بن بست علمى قرار نگرفتند و این گونه معلوم مى گردد که امامت میراثى است آسمانى براى جمعى از بندگان برگزیده که در آن، مساله سن مطرح نمى باشد. همچنان که در رسالت و پیامبرى هم حکم الهى به کودکى چون یحیى بن زکریا و نبوت به عیسى (ع) اعطا مى شود. «1»

2- فواید امام غایب‏

پس از آنکه شبهه به درازا انجامیدن عمر امام غایب با تمسک به عموم قدرت الهى و قطعیت وقوع عمر طولانى براى برخى پیامبران و دیگران‏ «2» اثبات گشته است، این سوال به طور جدى طرح مى شود که چه فایده اى براى امام غایبى است که صدها سال از دیده ها پنهان بوده و امکان دسترسى به او وجود ندارد و چه اشکالى دارد به آن مهدى معتقد شویم که در آخر الزمان و در نزدیکى عصر ظهور ولادت مى یابد و به طور طبیعى براى عهده دار شدن وظیفه‏

______________________________
(1) یا یحیى خذ الکتاب بقوه و اتیناه الحکم صبیاً (مریم 12)

(2) در قرآن کریم از عمر طولانى حضرت نوح سخن به میان آمده و عقیده به حیات عیسى بن مریم در میان همه مسلمین اجماعى بوده و با استناد به روایاتى چند او با مهدى ظهور کرده و نماز پشت سر او مى گزارد و روایات بسیارى درباره حیات خضر رسیده است.


حقیقت مهدویت، ص: 13

خطیر الهى خود مهیا مى شود؟

در پاسخ باید گفت: اولا مساله حیات و غیبت مهدى (ع) امرى است که تابع ادله خود بوده و چون این معنا به اثبات رسد، باید به کلیه لوازم آن پاى بند شد و استثنایى بودن مساله غیبت و عمر طولانى، نمى تواند مانع از پذیرش واقعیتى باشد که با دلایل گوناگون به اثبات رسیده است.

ثانیا: مساله فواید امام غایب مانند بسیارى از مسائل راز آمیز دیگر آن چنان با اسرار و حکمت هاى الهى درآمیخته که شاید نتوان همه ابعاد آن را کشف کرد؛ روایات انبوهى را که بر این دلالت دارد خداوند زمین را هرگز بدون حجت رها نکرده و اگر چنین شود نظام عالم مختل شده و زمین اهلش را فرو مى برد، را هرگز نمى توان نادیده انگاشت. طبق این روایات فیض وجود امام حتى در حالت غیبت هم بر گستره تکوین و اهل زمین استمرار مى یابد و این یکى از مهم ترین فواید امام غایب است.

افزون بر آن فواید دیگرى براى عقیده به امام حى مى توان تصور کرد؛ از جمله اینکه: ایمان به‏

حقیقت مهدویت، ص: 14

امامى که هر آن امید به قیام و ظهور او مى رود، شخصى را در حالتى از آمادگى تام قرار مى دهد که با جدیت فراوان، در راه اهداف و مقاصد دین استقامت ورزیده و سخت کوشانه در طریق اصلاح امر خود و جهان پیرامون بکوشد. همچنین عقیده به حیات مهدى (ع)، مهم ترین پشتوانه روحى منتظران بوده که با احساس امید به انجام مسوولیت هاى دینى و اجتماعى خود بپردازند، نومیدى و سرخوردگى را از درون بزدایند و هر آن در انتظار فرج موعود باشند.

به راستى اعتقاد به مهدى زنده با مهدى غیر موجود چقدر تفاوت دارد بهترین نمونه تفاوت این دو نظریه را در مذاهب مختلف مى توانید ببینید آیا هیچ خبرى از انتظار- اشتیاق مهر و عاطفه و امید به آینده و حس صاحب و مولى داشتن در میان انان دیده مى شود؟





      

حقیقت مهدویت 2


حقیقت مهدویت، ص: 7

مهم تر از دیگرى است: اولى کتاب خدا که ریسمانى متصل از آسمان به زمین است و دومى عترت و اهل بیتم این دو از هم جدا نمى شوند تا اینکه کنار حوض کوثر بر من وارد خواهند شد پس بنگرید با این دو چگونه برخورد کنید». «1»

بنا بر گفته عالمان شیعى و سنى مراد از اهل بیت، حضرت على و فاطمه و فرزندان آنان علیهم السلام مى باشند که پیامبر اسلام در جاهاى مختلف آنان را به عنوان اهل بیت خود معرفى کرده اند. «2»

هم اکنون قرآن کریم بدون هیچگونه تحریفى در میان ما است، اما از اهل بیت، هم اکنون چه کسى در کنار قرآن است تا مسلمانان با پیروى از این دو چیز گران بها، هرگز دچار گمراهى و انحراف نشوند؟ عالمان شیعى و اهل سنت از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده اند که فرمود: مهدى از عترت و اهل بیت من و از فرزندان فاطمه است. «3»

در نتیجه هم اکنون امام مهدى (عج) مصداق این حجت و ثقل همتاى قرآن مى باشد و پیروى از او بر ما لازم است.

______________________________
(1) صحیح مسلم، ج 4، ش 2408، سنن ترمذى، ج 5، ش 3788 عبقات الانوار، ج 2، ص 824

(2) السدر المنثور، ج 6، ص 606، سنن ترمذى، ج 5، ص 352؛ صواعق المحرقه، باب 9، ص 121

(3) عقد الدرر، ص 35؛ الحاوى للفتاوى، ج 2، ص 85؛ مسند احمد، ج 1، ص 376؛ کمال الدین، ج 1، ص 287


حقیقت مهدویت، ص: 8

2- احادیث خاص:

در این زمینه بسیارى از احادیث مورد اتفاق شیعه و اهل سنت وجود دارد؛ به صورتى که اگر «مهدى» با ویژگى هاى مطرح شده در روایات، از کنار خانه خدا، قیام خود را آغاز کند، تمامى مسلمانان اعتراف به آمدن او مى کنند. در این نوشتار به بیان برخى از عرصه هاى مشترک میان شیعه و سنى در مورد امام مهدى (عج) مى پردازیم:

1- اصل مهدویت؛ در روایات فریقین‏

حقیقت مهدویت، ص: 9

در حد تواتر آمده است در اخر الزمان شخصى به نام «مهدى» از فرزندان پیامبر قیام خواهد کرد. ابن حجر عسقلانى مى گوید: اخبار به حد تواتر دلالت دارد بر اینکه «مهدى» از این امت است. «1»

2- عدالت گسترى امام مهدى (عج)؛ فراگیرى عدل و داد در بسیارى از روایات مربوط به حضرت بیان شده است. ابوسعید خدرى از پیامبر اسلام (ص) نقل مى کند: مهدى از من است. او زمین را از عدل و داد پر مى کند همان گونه که از ظلم و جور پر شده است» «2»

3- سیماى کلى حضرت مهدى (عج):

او خلیفه در پایان امت من، امیر در پایان فتنه ها، مالک و فرمان رواى زمین، حاکم و فرمان رواى انسان ها، امام و پیشواى مردم، ولى و سرپرست امت، سلطان مشرق و مغرب و ... است.

او از اهل بیت است؛ خداوند امر او را در یک شب اصلاح مى کند؛-

مهدى از خاندان پیامبر و از فرزندان فاطمه است؛-

مهدى از فرزندان حسین است؛ (برخى نیز مى گویند او از فرزندان امام حسن مجتبى (ع)

______________________________
(1) فتح البارى، ج 5، ص 362

(2) سنن ابى داوود، ج 4، ص 107، ص 4285


حقیقت مهدویت، ص: 10

است)

-

او کسى است که عیسى بن مریم پشت سرش نماز مى خواند؛-

معادن را استخراج و اموال را تقسیم مى کند؛-

مال را مى بخشد و بر کارگزاران خود سخت گیرى مى کند و بر مسکینان مهربانى مى ورزد؛ در نتیجه زمین با عدل زنده مى شود؛ بعد از آنکه از ظلم مرده بود؛-

دین اسلام و توحید به وسیله او عالم گیر خواهد شد و در زمین کسى نخواهد ماند؛ مگر اینکه به توحید الهى گواهى دهد؛-

از خلافت او ساکنان زمین و آسمان خشنودند؛-

خداوند او را براى فریاد رسى مردمان بر مى انگیزد؛ امت در زمان او متنعم و بهره مند مى شوند و زمین محصولات خود را بیرون مى ریزد.-

او بر تمام کشورها و شهرها مستولى مى شود و لشکرهاى کفر را شکست مى دهد. «1»

______________________________
(1) براى مطالعه بیشتر و بررسى منابع روایات ر. ک. کنز العمال، ج 14؛ ینابیع الموده؛ العرف الوردى فى الاخبار المهدى؛ المعجم الکبیر؛ البرهان فى علامات مهدى آخر الزمان؛ فرائد السمطین؛ عقد الدرر؛ المهدى المنتظر؛ الفتن و الملاحم و ...


حقیقت مهدویت، ص: 11

نقد دو شبهه:




      

حقیقت مهدویت


حقیقت مهدویت       4     مقدمه

حقیقت مهدویت، ص: 4

مقدمه‏

عقیده مهدویت و باور به ظهور و قیام مهدى موعود به عنوان نجات دهنده عالم بشریت و اصلاح گر موعود باور و اعتقادى است که براساس کتاب و سنت، پدید آمده و بیشتر مسلمانان به آن اذعان دارند. این اندیشه اصیل اسلامى، بر پایه استوارترین دلایل عقلى و نقلى بنا نهاده شده و هیچ یک از مسلمانان به جز عده اى اندک- به انکار و یا تردید آن نپرداخته است. «اهل سنت و شیعه، در طى اعصار و مرور قرن ها، بر این اتفاق داشته و دارند که در آخر الزمان، یک نفر از اولاد رسول (ص) و فرزندان على و فاطمه (ع) 0- که صفات و علاماتش در احادیث مذکور است. در هنگامى که دنیا پر از ظلم و جور شده باشد، ظهور نماید و جهان را پر از عدل و داد کند. همه او را هم نام و هم کنیه پیغمبر (ص) و ملقب به مهدى معرفى کرده اند و همه اتفاق دارند بر اینکه تا او ظهور نکند، این عالم و این جامعه بشرى به پایان نخواهد رسید و تا این دادگستر بزرگ و رهبر حکومت عدل جهانى قیام نکرده، بشر باید منتظر ظهور او باشد و بداند که جهان، محکوم ظلم ستمگران و فسادگران نیست و سرانجام همه تباهى ها و نگرانى ها

حقیقت مهدویت، ص: 5

به عدالت و امنیت و آسایش مبدل مى شود و مستکبران و مفسدان، ریشه کن مى گردند. این حجر هیثمى گفته است: «اعتقاد به وجود مهدى منتظر، بنا بر احادیث صحیح، امرى لازم است. عیسى و دجال در زمان او ظاهر مى شوند و هر جا «المهدى» به طور مطلق آورده شود، مراد او است». «1»

امام مهدى علیه السلام در احادیث شیعه و سنى‏

با نگاهى کلى به احادیث مى بینیم بیش از پنجاه نفر از صحابه، روایات مربوط به امام مهدى (ع) را از رسول گرامى نقل کرده اند. برخى از محققان 1941 روایت را بدون تکرار از پیشوایان معصوم در مورد مهدویت جمع آورى کرده اند که 560 حدیث آن از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است. «2»

کتاب هاى زیادى قبل و بعد از ولادت امام مهدى (ع) در مورد ایشان نوشته شده است. گروهى از عالمان شیعى و سنى بنا بر کثرت قائل به تواتر این اخبار در مورد آمدن امام مهدى (ع)

______________________________
(1) البرهان فى علامات مصرى آخر الزمان ص 169

(2) به معجم احادیث امام المهدى مراجعه شود


حقیقت مهدویت، ص: 6

شده اند. محمد بن حسین آبرى شافعى (363 ق) در کتاب مناقب شافعى مى گوید: اخبار بشارت رسول خدا (ص) به آمدن «مهدى» به دلیل کثرت مخبران و راویان به حد تواتر رسیده است. «1»

احادیث مربوط به مهدویت به دو دسته تقسیم مى شوند

: احادیث عام، احادیث خاص‏

1- احادیث عام:

روایاتى که موضوعاتشان بیان جانشینى رسول خدا (ص) است؛ مانند: حدیث ثقلین، حدیث دوازده خلیفه و حدیث؛ «هر کسى بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، مرگش جاهلى است». «2»

به یک مورد از آنها به طور اختصار پرداخته مى شود:

حدود 34 نفر از صحابه پیامبر گرامى اسلام و بسیارى از بزرگان شیعه و سنى مانند: مسلم، ترمذى، و احمد بن حنبل «حدیث ثقلین» را نقل کرده اند. براساس این روایت، پیامبر اکرم در آخرین روزهاى زندگانى خود در جمع مسلمانان فرمود: «من دو چیز گران بها در میان شما به امانت مى گذارم، اگر از این دو پیروى کنید، بعد از من هرگز گمراه نخواهید شد. یکى از این دو،

______________________________
(1) التذکره ج 1، ص 701

(2) صحیح بخارى، ج 5، ص 13؛ صحیح مسلم، ج 6، ص 21





      

حقیقت زیارت 4


صادق: اگر چنین چیزى را قائل شدیم و گفتیم از همه مکان ها استثنا شده، آن وقت تمامى سفرها حتى سفرهاى معنوى و علمى و فرهنگى نیز حرام خواهد بود. در حالى که کسانى که حدیث را قبول دارند، خودشان به همه جاى دنیا سفر مى کنند؟

اما اگر گفتیم استثنا از،)) مساجد ( (است (یعنى سفر به مساجد جایز نیست مگر به سه مسجد) دراین صورت، سفر براى زیارت پیامبران و امامان و انسان هاى صالح، هرگز مشمول نهى این روایت نخواهد بود.

پس اگر این روایت از تمامى سفرها نهى کند، آن وقت سفر به عرفات و منا و یا سفر براى‏

______________________________
(1) صحیح مسلم ج 4، ص 126.

حقیقت زیارت، ص: 17

جهاد در راه خدا نیز جایز نخواهد بود.

البته این روایت را ما نمى پذیریم و آن را درست نمى دانیم. خود پیامبر (ص) بارها، به مسافرت مى رفت و یا حتى روزهاى شنبه به مسجد قبا مى رفت و در آنجا نماز مى خواند «1»

جالب اینکه ابوحامد غزالى (یکى از علماى بزرگ اهل سنت) مى گوید:)) مسافرت عبادى مستحب است، از جمله مسافرت به جهت زیارت قبور انبیاء، صحابه، تابعین و سایر علما و اولیا ... ( (. این موضوع با حدیث پیامبر (لا تشد الرحال الا الى ثلاله مساجد)، منافات و تعارض ندارد؛ زیرا حدیث مربوط به مساجد است. مساجد از آنجا که همه در فضیلت یکسانند، ترجیحى در سفر براى آنها نیست، مگر این سه مسجد که به جهت خصوصیتى که دارند، سفر به خاطر آنها اشکالى ندارد و این مسئله غیر از سفر براى زیارت قبور اولیاى الهى است‏ «2»

خالد: چقدر مطالعات و معلومات تو در مباحث روایى و تاریخى به خصوص منابع ما اهل سنت زیاد است. من خوشحالم که این موضوع بسیار مهم را برایم توضیح دادى و دلایل محکمى و روشنى را بیان کردى.

______________________________
(1) صحیح بخارى، ج 2، ص 76.

(2) احیاء العلوم غزالى، ج 2، ص 247.

حقیقت زیارت، ص: 19

صادق: آرى همه مسلمانان باید سطح مطالعات و معلومات خود را بالا ببرند و صرفا به یک سرى تبلیغات پوچ و استنادهاى یک طرفه توجه نکنند. بخصوص که نباید خود را از فیض زیارت پیامبر و صالحان بى بهره سازند

و در حق آن حضرت جفا کنند؛ همان طور که خود آن حضرت مى فرماید:)) هر کس به حج برود و مرا زیارت نکند، در حق من جفا کرده است‏ «1»

خالد: اعتراف مى کنم که سطح مطالعه من حتى در مورد منابع خودمان کمتر است و با منابع شیعه نیز اصلا آشنایى ندارم!

صادق: در این صورت، چگونه به خودت اجازه مى دادى زیارت پیامبر (ص) و امامان را محکوم کنى؟ الحمد الله الان‏

______________________________
(1) کنزالعمال، پاورقى مسند احمد، ج 2، ص 392

حقیقت زیارت، ص: 20

دانستى که شرک خواندن زیارت اهل قبور، بى اساس و بى پایه است.

خالد: هر چه من و دوستانم تا به حال درباره زیارت قبور شنیده ایم، فقط محکوم کردن زیارت کنندگان بوده است و حتى یک مورد از این مطالب و روایات که به گوش من نرسیده بود!!!

صادق: انسان، باید براى رسیدن به حقیقت و شناخت آنها همواره در صدد جست و جو باشد، تحقیق و مطالعه کند تا چنان عقیده، کردار و گفتارى داشته باشد که خدا مى خواهد و به گفته دیگران که احتمال خطا مى رود، اکتفا نکند. راستى خوب است که از تمام کسانى که به زیارت مى آیند، بپرسى آیا شما در هنگام زیارت پیامبر یا اولیاى الهى، آنها را مى پرستید؟! و یا با نماز خواندن و قرآن خواندن و زیارت قرآن بیشتر به خدا نزدیک مى شوید و به درگاه خدا بیشتر عبادت مى کنید؟! و اگر هم حاجت مى خواهید آیا در حقیقت‏

از خداوند حاجت مى خواهند و یا از اولیا بدون نیاز به خدا حاجتى مى خواهند؟! به طور یقین جواب خواهید گرفت که زائران در هنگام زیارت روحیه عبادت خداوند در آنها بیشتر مى شود و اگر هم حاجت مى خواهند در حقیقت‏

حقیقت زیارت، ص: 21

از خداوند مى خواهند و اولیاى الهى را واسطه آسان تر و سریع تر براى رسیدن به خدا مى دانند. اگر چه بدون واسطه هم مى توانستند حاجت بخواهند.

خالد: آرى، من با تمام وجود مى پذیرم که زیارت قبر پیامبر (ص) امام و مومنان نیکو کردار، نه تنها مستحب موکد و پسندیده است که بدان نیز فراخوانده شده است از این بعد نیز در موارد مشابه و محل اختلاف مطالعه کرده و منابع شیعه و سنى را خواهم دید تا قول درست را پیدا کنم و به آن عمل نمایم.

صادق: آفرین، از تو متشکرم؛ شخص با انصاف باید مثل تو باشد.

خالد: من نیز از بابت راهنمایى و روشن گرى هاى تو تشکر مى کنم.






      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >