نسخه این درد چیست؟ اولین دارویى که دراینخصوص تجویز مىکنند، این است که خودتان با یکدیگر صمیمى باشید؛ دوست همدیگر باشید و دردِدل خود را به یکدیگر بگویید تا در این محیط، این صفات پرورش یابد.
2- 2 هوشیارى، دقت، حسابگرى:
درصورتى صمیمیت ایجاد مىشود که فرزند احساس کند اولیایش انسانهاى هوشیار و مشکلگشایى هستند. گاهى، بچهها نقاطضعفى از پدر و مادر بهدست مىآورند. ممکن است بچه پیشِ خود بگوید: «پدرم کودن است و مىشود او را فریب داد.» مثلًا فرزند اشتباهى مرتکب شده است و بهگونهاى دیگر براى پدر توضیح داده است؛ بهانه دروغین آورده و پدر هم قبول کرده است یا هزار کار خلاف مرتکب شده و پدر اعتنا نکرده است؟! بنابراین، او احساس کرده
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 14
است که پدرش، آدمى نیست که روى کارها حساب کند و ریزبین و تیزبین باشد.
البته تصور نکنید که پایینبودنِ مَدرک تحصیلى ى ا موقعیت اجتماعىِ پدر، عامل این مشکل است؛ گاهى ممکن است پدر، درعِین بىسواد یا کمسوادبودن، باهوش و حسابگر و زرنگ باشد. اى بسا، لازم باشد همه ما در این زمینه آموزش ببینیم. گاهى، رفتار شخص در روابط اجتماعى، بهگونهاى است که نمىتوان به او اعتماد کرد؛ اگرچه ممکن است ازنظر اخلاقى پاک و سالم باشد، ازآنجاکه فرد سادهاى است، نمىتوان روى او حساب کرد. بهقول معروف، خطش را خواندهاند. اگر احساس بچه این باشد که مىتوان پدر و مادر را فریب داد، با آنان احساس صمیمیت نخواهد کرد؛ لذا موضعگیرى مىکند و کار خودش را انجام مىدهد.
3- 2 رفتار اخلاقى و شخصیت تربیتى:
زیبنده است که از رفتار اخلاقى و شخصیت تربیتىِ پدر و مادر، خاطره بزرگى در دل
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 15
فرزندان وجود داشته باشد؛ یعنى آنان لمس کرده باشند که پدر راستگو ست، به وعدههایش وفا مىکند و عادل و درستکار است. نیز، مادر، پاکدامن است و .... درستکارى و پاکى و صداقت و حُسنخُلق به انسان شخصیت مىدهد و جایگاه او را بالا مىآورد. این شخصیت قوى، نفوذ ایجاد مىکند و با این نفوذ، مىتوان فرزندان را رام کرد؛ یعنى دربرابرِ والدین تسلیم ساخت.
4- 2 برخورد منطقى با خطاهاى فرزندان:
برخى پدر یا مادرها بهگونهاى عادت کردهاند که با دیدنِ کوچکترین تخلّف از فرزندشان، واکنشى شدید نشان مىدهند. بچه اشتباهات زیادى مىکند: غذا را وارونه مىکند؛ ظرف را مىشکند؛ فرش را کثیف مىکند؛ دیوار را خراش مىدهد؛ کوچکتر از خودش را مىزند؛ لباسش را آلوده مىکند. خطا در زندگى بچه فراوان است.
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 16
نوعى از موضعگیرى این است که بهمحضِ مشاهده کوچکترین خطایى از فرزند، خودبهخود دست بالا مىرود و بر سروصورتِ کودک فرود مىآید و دهان باز شده و توهینى نثار شخصیت کودک مىشود. این موضعگیرى، رفتهرفته، توان خود را از دست مىدهد. هرچه خشونت بیشتر شود، کودک جسورتر مىشود. البته، خشونت غیر از صلابت و حسابگرى است. برعکس؛ ممکن است موضعگیرى پدر و مادرى درمقابل رفتارِ خلاف بچه، بىاعتنایى باشد: بچه فریاد مىکشد، کوچکتر از خودش را اذیت مىکند، پایینوبالا مىپرد، کثیف مىکند و ...؛ پدر و مادر هم بىاعتنا و خونسردند. هر دو روش، غلط است.
این مشکل براى معلم نیز در کلاسها پیش مىآید: امکان دارد معلمى موضعگیرىِ خشنى داشته باشد و کوچکترین تخلّفى را با تندى پاسخ دهد یا برعکس: معلمى درمقابل خطاهاى شاگرد، هیچگونه واکنشى نداشته باشد. نه در آن محیطِ خفقان و خشک و نه در این
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 17
محیطِ بىاعتنایى، هیچگونه دوستى و صمیمیتى بهوجود نمىآید و بهدنبال آن نیز هیچگونه همکارى و کمکى وجود نخواهد داشت.
پس چه باید کرد؟ اینجا از مواضع بسیار حساس است: درمقابل هر خطا، باید واکنشى مناسب داشت. فرزند، خطایى کرده است و پدر و مادر هم عصبانى شده و اختیار از دست دادهاند. دراینحالت، هر تصمیمى که گرفته شود و هر کارى که انجام گیرد، غیرمنطقى است و عُقلایى نخواهد بود. باید صبر کرد تا عصبانیت فرو بنشیند و انسان بتواند با حساب و منطق، کارى انجام دهد.
مسئله دیگر این است که اگر موضعگیرى در اولین مرحله، کتکزدن ى ا ناسزاگفتن و فریاد بیجا باشد، غلط است؛ اما درعینحال، نمىتوان درمقابل این خطاى فرزند، ساکت بود و هیچ نگفت؛ باید صحبت کرده و تا حدى، ملامت و بازخواست کرد و عواقب بدِ آن عمل را به
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 18
او نشان داد و چه بهتر است که انسان، قبل از پیدایش آن تخلف، پیشبینى و پیشگیرى کند.
همینجا این مسئله را نیز مطرح کنم که نباید توقع داشته باشید فرزندانتان مطیعِ محض ما باشند. انسان واقعاً گاهى از اینکه فرزند خُردسال و کودک سهچهارسالهاش دربرابرِ دستورى، شانههایش را بالا مىاندازد و با بىاعتنایى کار خودش را مىکند، لذت مىبرد! این کودک شخصیت و اراده دارد. او انسان است و خداوند (عز) انسان را آزاد آفریده است. بهخدا قسم، اگر این موهبتِ آزادى در افراد و انسانها رشد یابد و رهبرى شود، عقلها شکوفا و استعدادها بارور و انسانها ساخته مىشوند. برعکس؛ آنزمانى که این استعدادِ بزرگ انسانى که شاید رمز انسانیت باشد، شکسته و بىنتیجه شود و انسان نتواند فکر کند و حرف بزند، دراینصورت، تمام استعدادها لجنمال و سرکوب مىشود و اصلًا شکوفایى و رشدى در کار نخواهد بود. اگر شما روى جوانهاى که با کمال طراوت و نشاط، از دلِ زمین روییده است،
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 19
سنگى سخت بگذارید، پژمرده و لِه مىشود؛ اما اگر وسایلى را فراهم سازید که براى رشد آن لازم است، اطرافش را مقدارى شیار بزنید و آبوکود بدهید، زودتر از دل خاک بیرون مىآید و آزاد مىشود و رشد مىکند. البته اگر به اینسو و آنسو منحرف شد، رهبرىاش کنید؛ اگر آفتى آنرا تهدید کرد، سمپاشى و آفتزدایى کنید و اجازه دهید آزاد بالا رود.