سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داستانهی پند آموز1

 

معلم عصبی دفتر رو روی میز کوبید و داد زد: سارا ...

دخترک خودش رو جمع و جور کرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد:

چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت کنم!

دخترک چونه ی لرزونش رو جمع کرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت:

خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن...
اونوقت می شه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تا صبح گریه نکنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...


معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد .


 

پنج آدم خوار در یک شرکت شروع به کار کردند. هنگام مراسم خوشامدگویی رئیسشرکت گفت: "شما همه جزو تیم ماهستید. شما اینجا حقوق خوبی میگیرید و میتوانید به غذاخوری شرکترفته و هر مقدار غذا که دوستداشتید بخورید. بنابراین فکرکارکنان دیگر را از سر خود بیرونکنید".

آدمخوارها قول دادند که باکارکنان شرکت کاری نداشته باشند.

چهار هفته بعد رئیس شرکت به آنهاسر زد و گفت: "می دانم که شماخیلیسخت کار میکنید. من از همه شماراضی هستم. امّا یکی از نظافتچیهای ما ناپدید شده است. کسی از شمامیداند که چه اتفاقی برای اوافتاده است؟"

آدمخوارها اظهار بی اطلاعی کردند..

بعد از اینکه رئیس شرکت رفت، رهبرآدمخوارها از بقیهپرسید:

"کدوم یک از شما نادونا اوننظافت چی رو خورده ؟"

یکی از آدمخوارها با اکراه دستشرا بالا آورد. رهبر آدمخوارها گفت:

"ای احمق ! طی این چهار هفته مامدیران، مسئولان و مدیران پروژهها را خوردیم و هیچ کس چیزی نفهمیدو حالا تو اون آقا را خوردی و رئیسمتوجه شد! از این به بعد لطفاً افرادی را کهکار میکنند نخورید"...


 

دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد.

نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید.

بعد از مدتی بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند.

مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید.

موعد عروسی فرا رسید.

زن نگران صورت خود بود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود.

مردم میگفتند چه خوب ، عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.

20 سال بعد از ازدواج ، زن از دنیا رفت ، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود.

همه تعجب کردند.

مرد گفت: من کاری جز شرط عشق را بجا نیاوردم


روزها می گذشت اما گنجشک با خدا هیچ نمی گفت، هربار فرشتگان سراغش را می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می‌گفت: می‌آید، من تنها گوشی هستم که غصه‌هایش را می‌شنود و یگانه قلبی‌ام که دردهایش را در خود نگه می‌دارد و سر انجام گنجشک روی شاخه‌ای از درخت دنیا نشست.
فرشتگان چشم به لبهایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود:

"با من بگو از آنچه درسینه ی تو سنگینی می کند". گنجشک گفت: لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی‌هایم بود و سرپناه بی کسی‌ام ، اما تو با توفانی بی موقع آن را از من گرفتی! آن لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود؟

ناگاه سنگینی بغضی راه بر کلامش بست. سکوتی در عرش طنین انداز شد. فرشتگان همه سر به زیر انداختند.

خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه‌ات را واژگون کند. آنگاه تو از کمین مار پر گشودی.

گنجشک خیره در خدایی و وسعت پناه او مانده بود.

خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی‌ام بر خاستی.

اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت. صدای گریه‌اش ملکوت خدا را پر کرد.


زاهد و درویشی که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از دیری به دیر دیگر سفر می کردند، سر راه خود دختری را دیدند در کنار رودخانه ایستاده بود و تردید داشت از آن بگذرد. وقتی آن دو نزدیک رودخانه رسیدند دخترک از آن ها تقاضای کمک کرد. درویش بی درنگ دخترک رابرداشت و از رودخانه گذراند.

دخترک رفت و آن دو به راه خود ادامه دادند و مسافتی طولانی را پیمودند تا به مقصد رسیدند. در همین هنگام زاهد که ساعت ها سکوت کرده بود خطاب به همراه خود گفت:«دوست عزیز! ما نباید به جنس لطیف نزدیک شویم. تماس با جنس لطیف برخلاف عقاید و مقررات مکتب ماست. در صورتی که تو دخترک را بغل کردی و از رودخانه عبور دادی.»

درویش با خونسردی و با حالتی بی تفاوت جواب داد:

« من دخترک را همان جا رها کردم ولی تو هنوز به آن چسبیده ای و رهایش نمی کنی.»


کوه بلندی بود که لانه عقابی با چهار تخم، بر بلندای آن قرار داشت. یک روز زلزله ای کوه را به لرزه در آورد و باعث شد که یکی از تخم ها از دامنه کوه به پایین بلغزد. بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه ای رسید که پر از مرغ و خروس بود. مرغ و خروس ها می دانستند که باید از این تخم مراقبت کنند و بالاخره هم مرغ پیری داوطلب شد تا روی آن بنشیند و آن را گرم نگهدارد تا جوجه به دنیا بیاید. یک روز تخم شکست و جوجه عقاب از آن بیرون آمد . جوجه عقاب مانند سایر جوجه ها پرورش یافت و طولی نکشید که جوجه عقاب باور کرد که چیزی جز یک جوجه خروس نیست. او زندگی و خانواده اش را دوست داشت اما چیزی از درون او فریاد می زد که تو بیش از این هستی. تا این که یک روز که داشت در مزرعه بازی می کرد متوجه چند عقاب شد که در آسمان اوج می گرفتند و پرواز می کردند. عقاب آهی کشید و گفت ای کاش من هم می توانستم مانند آنها پرواز کنم.

مرغ و خروس ها شروع کردند به خندیدن و گفتند تو خروسی و یک خروس هرگز نمی تواند بپرد اما عقاب همچنان به خانواده واقعی اش که در آسمان پرواز می کردند خیره شده بود و در آرزوی پرواز به سر می برد. اما هر موقع که عقاب از رویایش سخن می گفت به او می گفتند که رویای تو به حقیقت نمی پیوندد و عقاب هم کم کم باور کرد.

بعد از مدتی او دیگر به پرواز فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سالها زندگی خروسی، از دنیا رفت.

توهمانی که می اندیشی، هرگاه به این اندیشیدی که تو یک عقابی به دنبال  رویا هایت برو و به یاوه های مرغ و خروسهای اطرافت فکر نکن.

یک برنامه‌نویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامه‌نویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که می‌خواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامه‌نویس دوباره گفت: بازى سرگرم‌کننده‌اى است. من از شما یک سوال می‌پرسم و اگر شما جوابش را نمی‌دانستید 5 دلار به من بدهید. بعد شما از من یک سوال می‌کنید و اگر من جوابش را نمی‌دانستم من 5 دلار به شما می‌دهم.

مهندس مجدداً معذرت خواست و چشمهایش را روى هم گذاشت تا خوابش ببرد. این بار، برنامه‌نویس پیشنهاد دیگرى داد. گفت: خوب، اگر شما سوال مرا جواب ندادید 5 دلار بدهید ولى اگر من نتوانستم سوال شما را جواب دهم 50 دلار به شما می‌دهم. این پیشنهاد چرت مهندس را پاره کرد و رضایت داد که با برنامه‌نویس بازى کند.

برنامه‌نویس نخستین سوال را مطرح کرد: «فاصله زمین تا ماه چقدر است؟» مهندس بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و 5 دلار به برنامه‌نویس داد. حالا نوبت خودش بود. مهندس گفت: «آن چیست که وقتى از تپه بالا می‌رود 3 پا دارد و وقتى پائین می‌آید 4 پا؟» برنامه‌نویس نگاه تعجب آمیزى کرد و سپس به سراغ کامپیوتر قابل حملش رفت و تمام اطلاعات موجود در آن را مورد جستجو قرار داد. آنگاه از طریق مودم بیسیم کامپیوترش به اینترنت وصل شد و اطلاعات موجود در کتابخانه کنگره آمریکا را هم جستجو کرد. باز هم چیز بدرد بخورى پیدا نکرد. سپس براى تمام همکارانش پست الکترونیک فرستاد و سوال را با آنها در میان گذاشت و با یکى دو نفر هم گپ (chat) زد ولى آنها هم نتوانستند کمکى کنند.

بالاخره بعد از 3 ساعت، مهندس را از خواب بیدار کرد و 50 دلار به او داد. مهندس مودبانه 50 دلار را گرفت و رویش را برگرداند تا دوباره بخوابد. برنامه‌نویس بعد از کمى مکث، او را تکان داد و گفت: «خوب، جواب سوالت چه بود؟» مهندس دوباره بدون اینکه کلمه‌اى بر زبان آورد دست در جیبش کرد و 5 دلار به برنامه‌نویس داد و رویش را برگرداند و خوابید ...

به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌پزشک پرسیدم شما چطور می‌فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟

روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را خالى کند.

من گفتم: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ‌تر است.

روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می‌دارد. شما می‌خواهید تخت‌تان کنار پنجره باشد؟


جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت:

ببخشید آقا! من می‌تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود،مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد: مردتیکه عوضی، مگه خودت ناموس نداری... می‌خوری تو و هفت جد آبادت، خجالت نمی‌کشی؟

جوان امّا، خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی شود و عکس‌العملی نشان دهد، همانطور مؤدبانه و متین ادامه داد: خیلی عذر می‌خوام فکر نمی‌کردم این همه عصبی و غیرتی بشین، دیدم همه بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت می‌برن، من گفتم که حداقل از شما اجازه بگیرم که نامردی نکرده باشم.
حالا هم یقمو ول کن. از خیرش گذشتیم.

مرد خشکش زد ... همانطور که یقه جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد و زیر چشمی زنش را برانداز کرد ...

 



      

داستانهای پند آموز2


 

سفر زیارتی سیاحتی و همیشگی آخرت

ابتدا گذر نامه زیر را تکمیل کنید:

 نام: انسان             نام خانوادگی: آدمی زاد            نام پدر: آدم         نام مادر: حوا

لقب: اشرف مخلوقات             نژاد: خاکی                صادره از : دنیا

ساکن: کهکشان را شیری ؛منظومه شمسی؛زمین            مقصد: برزخ

ساعت حرکت و پرواز: هر وقت خدا صلاح بداند             مکان: بهشت اگر نشد جهنم

 

وسایل مورد نیاز :

1- دو متر پارچه سفید 2- عمل نیک 3- انجام واجبات و ترک محرمات 4- امر به معروف و نهی از منکر 5- دعای والدین و مومنین  6- نماز اول وقت 7- ولایت ائمه اطهار 8- اعمال صالح ،تقوا،ایمان

توجه:

1-خواهشمند است جهت رفاه خود خمس و زکات را قبل از پرواز پرداخت نمائید.

2-از آوردن ثروت،مقام،منزل،ماشین،حتی داخل فرودگاه جداً خودداری نمائید.

3- حتما قبل از حرکت به بستگان خود توضیح دهید تا از آوردن دسته گلهای سنگین،سنگ قبر گران و تجملاتی و نیز مراسم های پرخرج و غیره

خودداری نمائید.

4-جهت یادگاری قبل از پرواز اموال خود را بین فرزندان و امور فقرا و مستضعفین مشخص نمائید.

5- از آوردن بار اضافی از قبیل حق الناس،غیبت،تهمت و غیره خودداری نمائید.

 

(( برای کسب اطلاعات بیشتر به قرآن و سنت پیامبر(ص)مراجعه نمائید))

تماس و مشاوره بصورت شبانه روزی- رایگان، مستقیم و بدون وقت قبلی می باشد

در صورتیکه قبل از پرواز به مشکلی بر خوردید با شماره های زیر تماس حاصل فرمایید:

186سوره بقره-45سوره نساء-129 سوره توبه-55سوره اعراف-2و3سوره الطلاق

امیدواریم سفر آسوده ای در پیش داشته باشید .

سرپرست کاروان حضرت عزرائیل

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.

مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد! او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.

در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))،از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.

مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.

مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.

مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.

مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد.شیطان در ادامه توضیح می دهد:

من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.
وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید.

به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید. بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.

 

نتیجه داستان:

کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید. زیرا هرگز نمی دانید چقدر اجر و پاداش ممکن است ازمواجه با سختی های در حین تلاش به انجام کار خیر دریافت کنید. پارسائی شما می تواند خانواده و قوم تان را بطور کلی نجات بخشد. این کار را انجام دهید و پیروزی خدا را ببینید.

 



      

دومین نشست کارشناسان اوقات فراغت در شهرستان بروجن برگزار شد

به منظور برنامه ریزی و پیشرفت هر چه بهتر طرح اوقات فراغت تابستان 1393 در شهرستان بروجن کارشناسان و مجریان این طرح گرد هم آمدند.



به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی چهارمحال و بختیاری، رئیس اداره تبلیغات اسلامی بروجن گفت: در تابستان امسال 15 هسته فرهنگی جوان در این شهرستان تشکیل شده است که با همکاری مبلغین اعزامی فعالیت های خود را آغاز نموده اند.
حجت‌الاسلام مجید الهیان افزود: همزمانی طرح اوقات فراغت با ماه مبارک رمضان زمینه ی برنامه ریزی و فعالیت بیشتر در زمینه های آموزش قرآن و نشست های پرسش و پاسخ در بین جوانان را پر بار تر از سال های قبل نموده است.
وی گفت: در همین راستا برنامه ریزی و هماهنگی می‌شود تا در حد امکان بتوان بیشتر از سال های قبل این هسته های فرهنگی جوان را مورد حمایت نرم افزاری قرار داد  .

حجت‌الاسلام الهیان با اشاره به اینکه بازدید ها و دیدار و گفتگو با مدیران اجرایی و رابطین طرح اوقات فراغت و نیز روحانیون از شنبه 14 تیر آغاز می‌شود گفت: امسال هر هسته ی فرهنگی بین 20تا 35 نفر ثبت نام کرده اند که تعداد کل ثبت نام کنندگان در طرح امسال بالغ بر 450 نفر می باشند.

وی تصریح کرد: البته استقبال از طرح اوقات فراغت اداره تبلیغات اسلامی بیشتر بوده است و به 25درخواست رسید، که با توجه به کمبود اعتبار قادر به اجرای این تعداد هسته فرهنگی جوان نبودیم و انتظار می رود مسئولین استانی و کشوری به این مسئله توجه وافری بنمایند.

گفتنی است، این نشست پنج شنبه 12تیر 1393 برگزار شد.



      

مساجد بهترین پایگاه برای انس با قرآن کریم در ماه مبارک رمضان است

روحانی مستقر روستای امام قیس؛

مساجد بهترین پایگاه برای انس با قرآن کریم در ماه مبارک رمضان است

حجت‌الاسلام علی برات اعتبار در جمع جوانان مسجد صاحب الز مان (عج) روستای امام قیس مسجد را بهترین پایگاه برای انس با قرآن کریم دانست.



به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی چهارمحال و بختیاری، روحانی مستقر روستای امام قیس از توابع بخش گندمان در شهرستان بروجن گفت: هیئت امناء مساجد و روحانیون مستقر در مسجد در ماه مبارک رمضان و ایام دیگر، باید برای هرکدام از جوانان مسجدی مسوولیتی تعریف کنند تا جوانان احساس خودباوری را در خود پرورش دهند.
حجت‌الاسلام علی برات اعتبار  اظهار داشت: روحانیون باید با برگزاری برنامه های قرآنی، مذهبی و فرهنگی زمینه جذب جوانان را به مساجد فراهم و با برپایی برنامه‌های ورزشی، اجتماعی و دوره‌های آموزشی در جهت شکوفایی مساجد و جذب بیشتر جوانان  قدم بردارند.
وی  وظیفه هیئت امناء مساجد را رونق بخشی و شکوفایی مساجد، جذب جوانان و کشف و رشد استعدادهای جوانان و بکارگیری آنها در راستای خدمت به مسجد و رشد فعالیت های فرهنگی و مذهبی و اشاعه ی فرهنگ ناب محمدی  بیان کرد.

حجت‌الاسلام اعتباردر خصوص غبارروبی و نظافت مساجد افزود: مردم و هیئت امنای مساجد باید در خصوص غبارروبی مساجد در تمامی فصول سال توجه کافی داشته باشند زیرا فطرت و خوی جوانان به دنبال فضاهای معنوی زیبا است.

روحانی مستقر روستای امام قیس بر لزوم حمایت های همه جانبه مسئولین از مساجد به منظور اجرای برنامه های فرهنگی در مساجد تأکید و تصریح کرد: مسجد مهمترین پایگاه اسلام برای مقابله با فتنه دشمنان است و این پایگاه با حضور جوان قدرتمند و پابرجاست.

گفتنی است، مراسم غبارروبی مسجد صاحب الزمان (عج) روستای امام قیس، هشتم تیر مصادف با نخستین روز ماه مبارک رمضان با حضور روحانی مستقر و جمعی از جوانان و نوجوانان و فعالان مسجد برگزار شد.



      

سخنان حکیمانه

 

هیچ مانعی در دنیا وجود ندارد .

 


 اگر شما از اعماق قلبتان تصمیم به انجام کاری بگیرید می توانید آن را انجام بدهید

 


خوشبخت ترین مردم در روی این کره خاکی کسانی نیستن که آنجور که می خوان زندگی می کنن.


آنها کسانی هستن که خواسته های خودشون رو بخاطر کسانی که دوستشون دارن تغییر میدن.

 

آدمی ساخته افکار خویش است، فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است.

موریس مترلینگ

 

 

مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید بدست‌آورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را که بدست آورده‌اید دوست داشته‌باشید.    


  

                                                                                  جرج برنارد شاو

 

 

یکی از راههای خوشبختی این است که نسبت به کوچکترین نعمت ها شکرگزار باشیم .

 

 


هرشل

 

 

در بین تمامی مردم تنها عقل است که به عدالت تقسیم شده زیرا همه فکر می‌کنند به اندازه کافی عاقلند.                                                                                                             رنه دکارت

 



      

گزارش تصویری جلسه توجیهی روحانیون طرح اوقات فراغت در لردگان

جلسه توجیهی روحانیون طرح اوقات فراغت در لردگان برگزار شد

سرپرست تبلیغات اسلامی لردگان از برگزاری جلسه توجیهی روحانیون طرح اوقات فراغت دوازدهم تیر1393 دراین شهرستان خبرداد.





      

جلسه توجیهی روحانیون طرح اوقات فراغت در لردگان برگزار شد

جلسه توجیهی روحانیون طرح اوقات فراغت در لردگان برگزار شد

سرپرست تبلیغات اسلامی لردگان از برگزاری جلسه توجیهی روحانیون طرح اوقات فراغت دراین شهرستان خبرداد.



به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی چهارمحال و بختیاری،حجت‌الاسلام سید ابوالفضل صالحی با بیان این خبر گفت: جلسه توجیهی روحانیون طرح اوقات فراغت با حضورروحانیون اعزامی در لردگان برگزار شد.

حجت‌الاسلام صالحی در این جلسه توجیهی به اهمیت اوقات فراغت جوانان ونوجوانان اشاره کرد و بیان داشت: جوانان و نوجوانان امید آینده کشور و انقلاب هستند و اوقات فراغت تابستان بهترین فرصت برای فراگیری علوم قرآنی و آشنایی جوانان با مکتب و فرهنگ انقلاب و اسلام است.

وی تصریح کرد:روحانیون باید بتوانند که از اوقات فراغت بهره کافی را برای تقویت مبانی فکری و اعتقادی  جوانان ونوجوانان در این ایام  ببرند.

صالحی در ادامه چگونگی اجرای این طرح اوقات فراغت را برای روحانیون توضیح داده و به پرسش های آنان در این زمینه پاسخ داد.

گفتنی است جلسه توجیهی روحانیون طرح اوقات فراغت دوازدهم تیر1393 در دفتر سرپرست تبلیغات اسلامی لردگان برگزار شد.



      

115 فعالیت قرآنی در سه ماهه نخست سال 93 در شهرستان بروجن

در سه ماهه نخست سال 1393 موسسات قرآنی و کانون قرآن اداره تبلیغات اسلامی شهرستان بروجن بیش از 115 فعالیت قرآنی انجام دادند.



به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی چهارمحال و بختیاری،کارشناس قرآنی  اداره تبلیغات اسلامی بروجن با اعلام این خبر گفت: در شهرستان بروجن چهار موسسه قرآنی، و 10 خانه قرآن روستایی و شهری مشغول به فعالیت می باشند که در طول سال پذیرای قرآن آموزان در سه رده ی کودک و نوجوان، جوانان و بزرگسالان هستند.
محمد منصوری افزود: از جمله فعالیت های قرآنی انجام شده در این موسسات و خانه های قران آموزش روخوانی و روانخوانی، آموزش مفاهیم قرآنآ برگزاری کلاس های حفظ، برگزاری مناسبت های فرهنگی و مذهبی با محوریت قرآن، برگزاری مسابقات قرآنی و کلاس های آموزشی تجوید و قرائت قرآن می باشد.
وی  با اشاره به رشد  فعالیت های کانون قران اداره تبلیغات اسلامی در شهرستان بروجن در ادامه گفت: امسال در مراسم معنوی اعتکاف طرح با قرآن در زلال اعتکاف با اعزام 12 قاری قرآن در مدت سه روز و روزانه دو برنامه 72 برنامه قرآنی و تصحیح قرائت نماز انجام شد.

کارشناس قرآنی  اداره تبلیغات اسلامی بروجن تصریح کرد: اعزام 20قاری و حافظ به محافل قرآنی دیگر ادارات و نهاد های دولتی و شرکت ها و مراسمات خانگی از دیگر فعالیت های این نهاد قرآنی در سه ماهه نخست سال 93بود.

منصوری اعزام 10داور قرانی به مسابقات مختلف قرآنی شهرستانی و استانی، همکاری در اجرای مسابقات قرآنی کارکنان دیگر ادارات و اعزام سه دوره حافظان کل قرآن کریم به مجمع حافظان کل استان را از دیگر فهالیت های سه ماهه کانون قران اداره تبلیغات اسلامی دانست.

گفتنی است، در ماه مبارک رمضان پیش بینی برگزاری 3000 برنامه قرآنی در 105 مسجدو حسینیه  شهرستان با همکاری 105 روحانی اعزام شده در این مساجد شده است که این برنامه ها اکنون در حال برگزاری است.



      

مسوولیت اعضاء بدن



      

تبعات حرام خواری



      
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >