پورتال اوقات فراغت اداره کل تبلیغات اسلامی چهارمحال و بختیاری

این وبلاگ با هدف تجمیع و اطلاع رسانی طرح اوقات فراغت تابستان 1393 اداره کل تبلیغات اسلامی استان چهارمحال و بختیاری راه اندازی شد

وصف قلب

 

توحید مفضل / ترجمه علامه مجلسى، ص: 82 

[وصف قلب‏]

اى مفضّل! اکنون وصف مى‏کنم براى تو احوال دل را: که سوراخ چند در آن هست مقابل سوراخ چند که در شش هست که باد زن دل است. اگر اینها مقابل یک دیگر نمى‏افتاد، هر آینه نسیم نفس به دل نمى‏رسید و آدمى هلاک مى‏شد.

آیا تجویز مى‏کند صاحب فکر و اندیشه که این قسم امور بدون تدبیر مدبّر حکیم به عمل آید؟ آیا عقل خود هیچ مانعى از این سخن باطل نمى‏یابد.

اگر ببینى یکتاى دو در را که در آن قلّابى باشد آیا احتمال مى‏دهى که این را عبث ساخته باشند؟ بلکه جزم مى‏کنى که صانعى که این را ساخته است یکتاى دیگر ساخته و قلّاب را براى آن ساخته که با تاى دیگر جفت شود. هم چنین حیوان نر گویا یکتاست که عقل حکم مى‏کند که براى او جفتى ساخته‏اند که با او ضم شود و آلت در آلت دیگرى داخل شود براى مصلحت توالد و تناسل.

پس هلاک و ناامیدى و عذاب براى آنها باد که دعوى فلسفه و حکمت مى‏کنند چگونه کور شده‏اند از صنعتى تا آن که انکار صانع و مدبّر او نموده‏اند؟

آیا نمى‏دانند که اگر آلت مرد همیشه سست و آویخته مى‏بود چگونه به قعر رحم مى‏رسید که نطفه را در آنجا بریزد؟ و اگر پیوسته ایستاده مى‏بود چگونه آدمى در میان رختخواب مى‏گردید، یا میان‏

توحید مفضل / ترجمه علامه مجلسى، ص: 83

مردم راه مى‏رفت و چنین عمودى در پیش روى او ایستاده بود و با این قباحت منظر بایست همیشه شهوت بر مردان و زنان هر دو غالب باشد.

پس حق تعالى چنین مقرر گردانیده که در اکثر اوقات خوابیده باشد و در هنگام احتیاج برخیزد براى مصلحت دوام نسل.

[زوائد خوراکى‏ها]

عبرت بگیر اى مفضّل: بر نعمتهاى عظیم که حق تعالى را بر آدمى هست در خوردن و آشامیدن و فضلات به آسانى از او دفع شدن.

آیا نمى‏بینى که از نیکوئى تقدیر خانه که آدمى بنا مى‏کند آن است که بیت الخلاء در پنهان‏ترین جاهاى خانه باشد؟

و هم چنین خالق قدیم و مدبّر حکیم در خانه بدن محل خروج فضله را که به منزلت بیت الخلاى بدن است در پنهان‏ترین اعضاء قرار داده است و از پیش و پس نمایان نیست، بلکه پنهان گردانیده در موضع پنهانى از بدن که پوشیده و مستور است. آنها و الیتان با گوشتى که در آنهاست او را پوشانیده، پس هر گاه آدمى محتاج شود به دفع فضله و کثافت بنشیند به آن نحو مخصوص، آن سوراخ ظاهر مى‏شود براى آن که آن فضله و کثافت دفع شود، پس بسى صاحب نعمت و برکت است آن خداوندى که پیاپى است رحمت‏هاى او و احصا نمى‏شود نعمت‏هاى او.

توحید مفضل / ترجمه علامه مجلسى، ص: 84

[لطف اختلاف اوضاع دندان‏ها]

فکر کن اى مفضّل: در این آسیاها که در دهان آدمى آفریده، بعضى را تیز کرده براى قطع کردن و بریدن و جدا کردن طعام، و بعضى را پهن آفریده براى خائیدن و خورد کردن طعام، چون به هر دو نوع احتیاج بود هر دو را آفریده و آنهائى که براى بریدن است در پیش دهان قرار داده، و آنها که براى خورد کردن است در عقب آنها قرار داده که از اینها میوه و گوشت و سایر مطعومات را قطع کند و چون داخل دهان گردد به آن آسیاها خورد شود.

[حکمت در نموّ مو و ناخن‏]

تأمل کن و عبرت بگیر در آفریدن مو و ناخنها که چون نمو مى‏کنند و دراز مى‏شوند و بسیار مى‏شوند و باید تخفیف داد به تدریج، پس به این سبب آنها را بى‏حس گردانیده که از بریدن، الم نیابد و متأثر نشود، و اگر چنین نمى‏بود آدمى میان دو امر بد و ناملایم مردّد مى‏شد یا آن که مى‏گذاشت که دراز شوند و گران بودند بر او و اگر تخفیف مى‏داد درد و الم مى‏یافت.

مفضّل گفت: چرا حق تعالى چنان نیافرید اینها را که بر یک اندازه باشند و بلند نشوند؟

حضرت فرمود که: خدا را در بلند شدن و بریدن آنها نعمت‏ها هست که اکثر مردم قدر آنها را ندانند و شکر خداى را بر آنها نمى‏کنند.

توحید مفضل / ترجمه علامه مجلسى، ص: 85

بدان که دردها و الم‏هاى بدن بیرون مى‏رود به بیرون آمدن موها از مسامات آنها و به دراز شدن ناخنها از سر انگشتان و به این سبب امر کرده‏اند آدمى را به نوره مالیدن و سر تراشیدن و ناخن گرفتن در هر هفته تا مو و ناخن زودتر بلند شوند و به بیرون آمدن آن دردها از بدن بیرون رود، و چون بلند شوند و نبریدند دیرتر دراز مى‏شوند و دردها و مواد آنها در بدن محتبس مى‏شوند و باعث بیمارى‏ها و علت‏ها مى‏گردند.

[حکمت تخصیص روئیدن مو به برخى اعضا]

و ایضا مو را در جایى چند که ضرر دارد نرویانیده، اگر مو در دیده روئیده مى‏شد مورث کورى مى‏شد، و اگر در میان دهان مى‏روئید آشامیدن و خوردن بر این کس ناگوار مى‏شد. و اگر در میان کف مى‏روئید احساس اشیاء را به لمس نمى‏توانست کرد. و بعضى از اعمال به آسانى متمشّى نمى‏شد. و اگر در ذکر مرد مى‏روئید، لذت جماع از مردن و زن فوت مى‏شد، پس نظر کن که هر جا که مصلحت در روئیدن نیست نروئیده و این نه مخصوص به انسان است، بلکه در بهایم و درندگان و سایر حیوانات که نسل مى‏آورند مى‏بینى بدن‏هاى ایشان را که همه اعضاء را مو گرفته به غیر از این مواضع که ذکر شد به سبب این وجوه که مذکور شد از مو خالى است.[1].

 

 



[1]مفضل بن عمر، توحید مفضل / ترجمه علامه مجلسى - تهران، چاپ: اول، 1379ش.