سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امام و شب قدر

 

امام و شب قدر

آن شب قدر است که در آن گروه‌های به حج رونده، طاعات یا معاصی، با زندگانی یا ممات نوشته می‌شود و خداوند در آن شب و روز، آنچه را می‌خواهد واقع می‌کند، سپس آنها را به صاحب زمین القا می‌نماید. ابن حارث به آن حضرت(ع) عرض کرد: صاحب زمین کیست؟ از شب قدر به عنوان محکم‌ترین دلیل بر وجود حجت خدا بعد از حجت دیگر و استمرار امامت تا روز قیامت یاد شده است، از این رو، امامان(ع)، شیعیان را به احتجاج و استدلال به آن در برابر اهل سنت راهنمایی کرده‌اند. از حضرت امام باقر(ع) روایت شده است: ای شیعیان، به وسیلة سورة «إنا انزلناه» احتجاج کنید تا پیروز شوید. به خدا سوگند، که آن (سوره) حجّت خدا بر آفریدگان، بعد از رسول خدا(ص) بوده، مهتر و سرور دینتان، و غایت علم ماست. ای جماعت شیعیان، به وسیلة «حم و الکتاب المبین إنّا أنزلناه فی لیلة مبارکة إنّا کنّا منذرین» احتجاج کنید که مقصود از آن، به ویژه صاحبان امر ـ ائمه(ع) ـ بعد از رسول خدایند.1 امام صادق(ع) نیز در روایتی بلند از رسول خدا(ص)، به نقل از خداوند تبارک و تعالی می‌فرمایند: «انا انزلناه» را بخوان، در حقیقت آن نسبت تو و نسبت اهل بیتت تا روز قیامت است. 2 استدلال به شب قدر، منوط به اثبات دو امر است: اولاً، اینکه شب قدر بعد از وفات رسول خدا(ص) تا روز قیامت باقی است و این مطلب مورد اجماع فریقین ـ شیعه و سنی ـ است و از همین رو می‌بینیم که بندگان خدا برای درک آن شب در هرسال می‌کوشند. دلایل این امر عبارتند از: 1?وجود صیغة مضارع که بر نزول و فرو فرستادن مستمر و مکرّر، در هر ماه رمضان دلالت می‌کند. 2?کلام خدای متعال که: شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است. و نفرموده که آن از هزار ماه «بهتر بود» بلکه می‌فرماید: «بهتر است». 3?کلام خدای متعال که: در آن شب فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، برای هر کاری [که مقدّر شده است] فرود آیند. نزول قرآن را با صیغة ماضی بیان نفرموده که فقط بر یک بار نزول دلالت کند، بلکه از فرود آمدن ملائکه با صیغة مضارع تعبیر کرده که دلالت بر نزول مستمرّ آن دارد. 4?وجود روایاتی که بر بقا و استمرار شب قدر دلالت دارند. از جمله روایت ابوذر که می‌گوید: به پیامبر خدا(ص) عرضه داشتم: ای رسول خدا، آیا شب قدر مخصوص زمان پیامبران است که [کتب آسمانی] در آن شب نازل می‌شوند و پس از آنکه ایشان از دنیا رفتند، برداشته می‌شود؟ آن حضرت(ص) فرمودند: خیر، بلکه آن تا روز قیامت وجود دارد».3 امام صادق(ع) می‌فرمایند: «چنانچه شب قدر برداشته شود، قرآن برداشته می‌شود».4 ثانیاً، می‌دانیم که ملائکه امر خداوند را به همراه خود فرود می‌آورند، حال سؤال این است که ملائکه بر چه کسی فرود می‌آیند؟ آیا فرود می‌آیند، اما نه بر فرد؟ یا آنکه بر پادشاهان و سلاطین، یا بر سایر مردم؟ بنابراین ملائکه بر قلب انسان ـ نه فقط بر زمین ـ فرود می‌آیند. در اینجا همچنین سؤال می‌کنیم: آن کدام قلب است که اوامر خداوند را که به وسیلة ملائکه و روح فرود آمده پذیرا می‌شود؟ پاسخ: ملائکه و روح، امر الهی را بر قلب ولی‌الله و حجت او در زمین فرود می‌آورند، زیرا تنها آن قلب شایستگی و توانایی نزول اوامر الهی را داراست. این ولایت در عصر رسول خدا(ص) در آن حضرت متجلّی بود و همة مسلمانان متّفق‌اند که آن حضرت(ص) محور لیلة القدر در زمان حیات خود بودند. حال که این مطلب پذیرفته شد، به دومین نتیجه می‌رسیم که: استمرار شب قدر در هر سال، و استمرار نزول همة امور به وسیلة ملائکه، بعد از رحلت رسول خدا(ص)، وجود جانشین و خلیفة آن حضرت(ص) را، به منظور ایفای همان نقش در شب قدر، اثبات می‌نماید. از همین‌رو از امیرمؤمنان حضرت علی(ع) روایت شده که به ابن عباس فرمودند: به حقیقت، شب قدر در هر سال وجود دارد، در آن شب امر همة سال نازل می‌شود، و آن امر، بعد از رسول خدا(ص) صاحبانی دارد. ابن عباس عرض کرد: آنان کیستند؟ امام(ع) فرمودند: من و یازده [فرزند] از صلب‌ام.5 و حضرت امام باقر(ع) می‌فرمایند: هر کس به شب قدر، بر خلاف نظر و رأی ما ایمان داشته باشد، صادق نیست جز آنکه بگوید آن (شب قدر) از آن ما (اهل بیت(ع)) است، و هر کس چنین نگوید به حقیقت تکذیب کننده است. خدای عزّ و جلّ بزرگ‌تر از آن است که امر را به همراه روح و ملائکه بر کافر فاسق نازل نماید، پس اگر بگوید که، او آن را بر خلیفه‌ای [غیر از ما] نازل می‌کند، این سخن باطل است و اگر بگویند که آن را بر هیچ کس نازل نمی‌کند، ممکن نیست که چیزی نازل شده اما بر هیچ چیز فرود نیاید. و اگر بگویند ـ که خواهند گفت ـ [اساساً] نازل شدنی واقع نشده، در گمراهی عمیق و آشکاری فرو رفته‌اند.6 امیر مؤمنان(ع) در بیانی بلند، پس از ذکر حجج الهی، در پاسخ به سؤال کننده‌ای که پرسید: این حجّت‌ها کیستند؟، فرمودند: آنان عبارتند از: رسول خدا(ص) و جانشینان برگزیدة آن حضرت(ص)؛ با کسانی که خداوند ایشان را همراه و قرین خود و رسولش ساخت و بندگان را به طاعتشان فرا خواند، چنانکه از آنان بر خویش پیمان گرفت. ایشان صاحبان امر و کسانی هستند که خداوند دربارة‌شان فرمود: « أطیعوالله و أطیعوا الرسول و اُولی‌الأمر منکم؛7 [ای کسانی که ایمان آورده‌اید] خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را نیز اطاعت کنید». و فرمود: «و لو ردّوه إلی الرسول و إلی اُولی‌الأمر منهم لعلمه الّذین یستنبطونه منهم8 [و چون خبری حاکی از ایمنی یا وحشت به آنان برسد] و اگر آن را به پیامبر و اولیای امر خود ارجاع کنند، قطعاً از میان آنان کسانی‌اند که [می‌توانند درست و نادرست] آن را دریابند». شخص سؤال کننده عرض کرد: آن امر چیست؟ امام(ع) فرمودند: همان که ملائکه در شبی که همة امور(خداوند) حکیم، از قبیل: روزی، طول عمر، اعمال، زندگانی، مرگ، علم غیب آسمان‌ها و زمین، و معجزاتی که جز برای خداوند، برگزیدگان و فرستادگان او در بین آفریدگانش امکان‌پذیر نیست، فرو می‌فرستند. آنان روی خدایند؛ که فرمود: « فأینما تولّوا فثمّ وجه الله؛9 پس به هر سو رو کنید آنجا روی خداست. (از جملة) [آنان بقیت‌الله]، یعنی حضرت مهدی(ع) است که هنگام پایان [روزگار] این [دنیا] می‌آید و زمین را از قسط و عدل لبریز می‌نماید، همان طور که از ظلم و ستم مملو شده باشد. و از نشانه‌های او غیبت و کتمان در وقت فراگیر شدن طغیان و فرا رسیدن انتقام است. و اگر مورد خطاب این امر در کلام خداوند، منحصراً پیامبر(ص) و نه غیر ایشان بود، می‌بایست به وسیلة فعل ماضی دالّ بر عمل غیر دائمی بیان می‌شد، نه به صورت مستقبل، یعنی می‌فرمود: «نزلت الملائکة؛ ملائکه نازل شدند». و «فرق کلّ امرٍ حکیمٍ؛ هر کاری، [به نحو] استوار فیصله یافت» و نمی‌فرمود: « لا تنزّل الملائکة؛ ملائکه نازل می‌شوند» و «یفرق کلّ امرٍ حکیمٍ؛ هر کاری [به نحو] استوار فیصله می‌یابد».10 از وجود ارتباط میان امامت و شب قدر، این نتایج به دست می‌آید: 1?وجود حجت خدا در هر عصر؛ علامه مجلسی(ره) در این باره می‌گوید: «محتوای سوره‌های دخان و قدر بر این امر دلالت دارد که حُکم نازل شده از نزد خداوند سبحان، در شب قدر، حکم یقینی، حتمی و واقعی است، و ناگزیر از وجود فردی آگاه و عالم نسبت به آن حکم هستیم، زیرا در غیر این صورت، فایده‌ای بر فرو فرستادن آن حکم، مترتّب نیست. عالم به آن حکم، شخصی غیر از امام معصوم(ع) تأیید شده از جانب خداوند سبحان نیست. بنابراین، وجود امام واجب‌الاطاعه، عالم به همة امور دین در هر زمانی، تا هنگامی که تکلیف شرعی باقی است، لازم و ضروری است».11 2?شمول ولایت ائمه(ع) بر همة مخلوقات؛ زیرا ایشان جایگاه نزول اوامر الهی مربوط به زندگانی بشر توسط ملائکه‌اند. به بیان دیگر، اوامر خداوند بر صاحبان امر ـ بعد از رسول خدا(ص) نازل می‌شود.12 از حضرت امام باقر(ع) در بارة این کلام خدای تعالی که: «فیها یفرق کلّ أمرٍ حکیمٍ» روایت شده است که: هر آینه، در شب قدر تفسیر امور هر سال بر ولیّ خدا نازل می‌شود؛ بخشی از آن امور مربوط به امور شخصی وی، و بخش دیگر مربوط به امور مردم است.13 همچنین حضرت امام صادق(ع) می‌فرمایند: آن شب قدر است که در آن گروه‌های به حج رونده، طاعات یا معاصی، با زندگانی یا ممات نوشته می‌شود و خداوند در آن شب و روز، آنچه را می‌خواهد واقع می‌کند، سپس آنها را به صاحب زمین القا می‌نماید. ابن حارث به آن حضرت(ع) عرض کرد: صاحب زمین کیست؟ امام(ع) فرمودند: صاحب شما».14 3?علم امامان(ع) از جانب خدا افاضه می‌شود؛ ابابصیر نقل می‌کند، که از امام صادق(ع) شنیدم که فرمودند: «اگر بر [علم] ما افزوده نشود، به افول می‌رویم».عرض کردم: فدایتان شوم، آیا از آنچه نزد رسول خدا(ص) نیست هم بر علم شما افزوده می‌شود؟ امام(ع) فرمودند: «اگر چنین باشد، [ابتدا] پیامبر(ص) آورده و از آن آگاه می‌شود، سپس حضرت علی(ع)، و سپس یکی پس از دیگری، تا آنکه به صاحب این امر برسد».15 سلیمان دیلمی می‌گوید، به حضرت صادق(ع) عرض کردم: بارها از شما شنیده‌ام که فرمودید: «اگر بر [علم] ما افزوده نشود به افول می‌رویم». امام(ع) فرمودند: «احکام حلال و حرام را خداوند در کامل‌ترین صورت آن بر پیامبر خود(ص) نازل فرمود و امام بر حلال و حرام، چیزی نمی‌افزاید». عرض کردم: پس منظور از آن زیادی چیست؟ فرمودند: «در چیزهای دیگر، غیر از حلال و حرام». عرض کردم: آیا چیزی بر شما افزوده می‌شود که از رسول خدا(ص) پوشیده بوده و از آن حضرت آگاه نبوده است؟ فرمودند: «خیر، علم فقط از نزد خدای متعال خارج می‌شود، پس فرشته‌ای آن را به سوی رسول‌خدا(ص) برده، می‌گوید: ای محمّد، پروردگارت تو را به چنین و چنان فرمان می‌دهد، آنگاه آن حضرت(ص) می‌فرمایند: آن را به سوی علی ببر، و آن را به علی(ع) می‌رساند. آنگاه حضرت علی(ع) می‌فرمایند: آن را به سوی حسن ببر. و همچنان به سوی [امامان(ع)] یکی بعد از دیگری می‌رود تا به ما می‌رسد. محال است که یکی از ائمه(ع) چیزی را بداند که رسول خدا(ص) و امامان قبل از او آن را ندانند».16 4?ولایت امامان(ع) در شب قدر مقدّر می‌شود؛ امیرمؤمنان(ع) دراین‌باره به نقل از رسول خدا(ص) می‌فرمایند: «ای علی، آیا معنای لیلةالقدر را می‌دانی؟ گفتم: خیر، ای رسول‌خدا، فرمودند: به حقیقت خداوند، در آن همة آنچه تا روز قیامت واقع خواهد شد را تقدیر می‌نماید، و از جمله آنچه مقدّر می‌شود، ولایت تو و ولایت امامان(ع) از فرزندانت تا روز قیامت است».17 همچنین امام صادق(ع) فرمودند: «آن شبی است که آسمان‌ها و زمین و ولایت امیرالمؤمنین در آن مقدّر شد»18? 5?همان‌طور که بیشتر مردم از قدر و منزلت شب قدر ناآگاه اند، و از شناخت آن باز داشته شده‌اند؛ همین طور آنان از شناخت و معرفت یافتن نسبت به اهل بیت(ع) نیز باز داشته شده‌اند، و جز خداوند متعال کسی آنان را به حقیقت معرفتشان نشناخته است. مردم تنها بخشی ناچیز از ظاهر ایشان را می‌شناسند. روایت حضرت امام باقر(ع) نیز به همین مطلب اشاره می‌کند که فرمودند: در حقیقت فاطمه(س)، همان لیلة‌القدر است. هر کس فاطمه را به حقیقت معرفتش بشناسد، به تحقیق شب قدر را درک کرده است. همانا آن حضرت(س) فاطمه نامیده شد، زیرا خلایق از معرفتش باز داشته شده‌اند. نبوت هیچ پیامبری کامل نشد، تا آنکه به فضیلت و محبّت آن حضرت اقرار نمود. او صدیقة بزرگ است و اعصار نخستین بر مدار معرفت و شناخت او چرخیده است.?

تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 635? 2?همان. 3?همان، ص 620? 4?همان، ص 621? 5?همان، ص 619? 6?همان، ص 638? 7?منابع:سورة نساء (4)، آیة 59? 8?سورة نساء (4)، آیة 83? 9?سورة بقره (2)، آیة 115? 10?تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 626? 11?مرآة العقول، ج 3، ص 79? 12?جهت آگاهی دربارة «ولا\ الامر = صاحبان امر» به موضوع «ولایت» مراجعه کنید. 13?تفسیر نورالثقلین، ج4، ص 622? 14?همان، ص 625? 15?اهل البیت، ص 231? 16?همان. 17?همان، ص 629? 18?همان، ص 617? 19?علوی، فاطمة‌الزهراء(س) لیلةالقدر، ص 7?

 

 

 



      

آیا لیلة القدر متعدد است؟ و آیا روز هم جزو شب قدر است؟

آیا لیلة القدر متعدد است؟ و آیا روز هم جزو شب قدر است؟
پاسخ اجمالی

شب قدر، شب مبارک و پر اهمیتی است که بنابر نص قرآن کریم در ماه رمضان قرار دارد.

در باره آنچه که در سؤال آمده است چند احتمال مطرح می شود:

1. منظور از تعدد شب قدر، یعنی در یک سال همان طور که مردم می گویند شب 19 و 21 و 23 شب قدر باشد.

2. منظور از تعدد شب قدر، این باشد که شب قدر در زمان رسول الله (ص) وجود داشته است و بعد از ایشان، هم تکرار می شود.

3. منظور از تعدد شب قدر، این باشد که با توجه به اختلاف افق شهرهای مسلمان نشین و اختلاف در روزهای ماه مبارک رمضان هر منطقه شب قدر مخصوصی به خود داشته باشند.

در جواب بخش اول باید گفت: آنچه که مردم می گویند یک تسامح در گفتار است و یک شب قدر که شب نزول قرآن و تقدیر امور است بیشتر نداریم. خداوند می فرماید: "إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْر"، ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم نه در شب های قدر.

نسبت به احتمال دوم باید گفت: بنا بر آیات قرآن و روایات، شب قدر مخصوص به زمان پیغمبر اکرم (ص) و نزول قرآن مجید نبوده، بلکه امرى است مستمر و شبى است مداوم که در همه سال تکرار مى‏شود، همانند عید قربان که در هر سال تکرار می شود؛ چراکه خداوند می فرماید:

1. "تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها..."2. " فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ "

در این دو آیه "تنزل" و "یفرق" هر دو با صیغه مضارع آمده اند و دلالت بر استمرار می کنند.

در روایات هم آمده است: شب قدر در هر سال است و در این شب امر یک سال نازل می شود.

نسبت به احتمال سوم باید گفت: اختلاف افق باعث تعدد شب قدر نمی شود و مسلمانان اگر برای تشخیص شب اول ماه رمضان کوتاهی نکرده و به وظیفه شرعی خود در این باره عمل کرده و شب هایی را به خاطر احتمال شب قدر بودن، احیا نموده باشند، یقینا از الطاف خداوندی بهره مند می شوند و لو این که آن شب، واقعا شب قدر نباشد. البته بدیهی است که بعضی از خصوصیات شب قدر؛ مثل نزول ملائکه بر ولی خدا فقط در شب قدر واقعی اتفاق می افتد.

از روایات بر می آید که روز قدر در فضیلت داشتن همانند شب قدر است، اگر چه اموری؛ مانند تدبیر کارها و نزول ملائک در شب قدر صورت می گیرد. خداوند می فرماید: "ملائکه و روح در این شب تقدیرات امور را نازل می کنند".

پاسخ تفصیلی

قبل از پرداختن به جواب باید تحلیلی نسبت به سؤال صورت گیرد و روشن گردد که منظور از تعدد، در سؤال پرسشگر محترم، چیست؟ آیا مراد این است که همه شب هایی که در دهه آخر ماه رمضان تعیین می­شوند؛ یعنی شب های 19، 21، 23، شب قدرند چون دارای اعمال مخصوصی هستند، یا شب قدر یکی از این شب ها است؟

یا منظور از تعدد این است که پرسشگر محترم می خواهد بداند، آیا شب قدر فقط یک بار بوده و آن هم در زمان حیات رسول گرامی اسلام (ص) و یا این که به طور متعدد تکرار شده است؟ و اگر مسئله تعدد صحیح است، آیا این تعدد شب قدر در زمان خود حضرت اتفاق می افتاده، یا این که پس از حیات ایشان هم تحقق پیدا می کند؟

یا منظور از تعدد این است که با توجه به اختلاف افق شهرهای مسلمان نشین در سراسر جهان و اختلاف ماه های قمری در این شهرها به طوری که در کشوری، اول رمضان به عنوان مثال روز سه شنبه است و در کشوری اول رمضان، روز بعد یعنی چهارشنبه است و به تبع آن، در شب های دهه آخر نیز اختلاف بوجود می آید. شب بیست و سوم ماه برای کشور اولی یک شب زودتر از دومی خواهد شد. بنابراین، شب قدر نمى‏تواند یک شب معین در سال بوده باشد. به این ترتیب قاعدتا هر کدام باید براى خود شب قدرى داشته باشند و شب قدر متعدد می شود.

پاسخ احتمال اول این است که، بنابر نص قرآن کریم شب قدر در ماه رمضان قرار دارد[1]، و بیش از یک شب هم نیست؛ چرا که خداوند می فرماید: "ِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْر".[2] قرآن را در شب قدر نازل کردیم نه در شب های قدر، اما به جهاتی[3] این یک شب برای ما تبیین نشده است و گفته اند یکی از این شب های 19 و...، شب قدر است و همه این شب ها را بیدار باشید و... تا بتوانید فضیلت شب قدر را درک کنید.[4] اگر در روایات سه شب مشخص شده است؛ [5] برای آن است که کار را برای بندگان خدا آسان کنند.

پاسخ احتمال دوم این است که نظر قرآن و اهل بیت (ع) بر این است که شب قدر در زمان حضرت رسول اکرم (ص) بوده و همچنان باقی است.

از آیه: "تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْر"،[6] که صیغه مضارع (تنزل در اصل تتنزل بوده)، را به کار برده است، استمرار نزول ملائکه و روح فهمیده می شود.[7]

همچنین در سوره دخان آیه 6 در مورد شب قدر آمده است: "فیها یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیم‏

أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلینَ " که باز هم صیغه مضارع "یفرق" آمده که در زبان عربی نشانه استمرار فعل است.

روایات اهل بیت (ع) نیز بر این موضوع تأکید دارند.

امام جواد (ع) می فرماید: امام علی (ع) به حسن بن عباس فرمود: "شب قدر در هر سالی هست و در این شب، امر یک سال نازل می شود".[8]

پیامبر اکرم (ص) در جواب ابوذر که در مورد شب قدر سؤال کرده بود، فرمودند: "این شب، تا روز قیامت هست".[9]

مفسران اهل سنت هم بر این نظر هستند که شب قدر همچنان باقی است.[10]

اما نسبت به احتمال سوم، قبل از طرح پاسخ از باب مقدمه می­گوییم: در فرهنگ اسلام شب قدر به جهت خصوصیات منحصر به فردی که برای او است، از اهمیت زیادی برخوردار است و روایات زیادی در تأکید بر احیای آن و اهمیت دادن به آن وارد شده است. از آن جمله سید بن طاووس در کتاب شریف اقبال آورده است که، پیامبر (ص) از موسی(ع) نقل فرموده که گفت: الاهی من قرب تو را می خواهم، فرمود: قرب من از برای کسی است که بیدار باشد در شب قدر، گفت: الاهی رحمت تو را خواهم، فرمود: رحمت من از برای کسی است که رحم کند فقرا را در شب قدر، گفت: خدایا نجات می خواهم، نجات از آتش، فرمود: این برای کسی است که استغفار کند در شب قدر، گفت: خدایا رضای تو را می خواهم، فرمود: خشنودی من از برای کسی است که دو رکعت نماز بخواند در شب قدر.[11]

از خصوصیات شب قدر است نزول قرآن، نزول فرشتگان و روح بر ولی خدا، همچنین بالاتر بودن عبادت آن یک شب از هزار ماه.[12] و تدبیر و تقدیر وقایع و خلایق.[13]

اما سؤال این است که با توجه به اختلاف افق در شهرهای مختلف، آیا تمام این خصوصیات برای همه اهالی شهرها با افق های متفاوت تکرار می شود؟

آنچه از نص قرآن کریم و ظاهر روایات بر می­آید این است که شب قدر یک شب بیشتر نیست و خصوصیاتی که به ولی الله و امام معصوم (ع) بر می گردد همه در یک شب اتفاق می افتد؛ یعنی نزول ملائکه بر امام (ع) و اندازه گیری امور و حوادث و معیشت ها، همه در یک شب خاص است.

خداوند می فرماید: " َنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فیها "[14] ملائکه و روح در این شب نازل می شوند و نزول قرآن در این شب بوده است: "ِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْر".[15]

یا در روایات آمده است: در این شب امر یک سال نازل می شود.[16]

اما از نظر درک همه فضیلت هایی که برای شب قدر گفته اند، عمل به وظیفه می تواند راه گشا باشد؛[17] یعنی اگر با ادله ثابت شود که روز اول ماه رمضان چه روزی است، طبعاً شب قدر هم مشخص می شود و مسلماً اعمال و شب زنده داری ها و احیای آن شب بدون اجر باقی نمی ماند و امید است که همان پاداش شب زنده داران در شب قدر به انسان داده شود، و لو این که واقعا آن شب، شب قدر نباشد[18]، البته به شب زنده داری در دهه آخر ماه رمضان توصیه شده است و شاید این سنت اسلامی بدان جهت باشد که اطمینان به درک شب قدر برای ما حاصل شود.

حال آیا روز قدر هم در شأن و منزلت همانند شب آن است؟ در جواب باید گفت: اگرچه وقایعی همچون نزول ملائکه بر ولی الله (ع) در شب قدر است، اما روز قدر هم در ارزش و فضیلت همانند شب آن است.[19]

مرحوم شیخ عباس قمی در اعمال شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان می گوید: روزهای این شب ها را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و تلاوت و دعا به سر آورد؛ زیرا که در احادیث معتبره وارد شده است که روز قدر در فضیلت مثل شب قدر است.[20]



[1] از کنار هم قرار دادن این دو آیه: " شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن" و "انا انزلناه فی لیلة القدر"، چنین چیزی استفاده می شود.

[2] قدر، 1.

[3] گفته شده است: خداوند چند چیز را در چند چیز مخفی کرده است: شب قدر را در میان شب ها، وقت قیامت را در میان اوقات، اسم اعظم را در میان اسماء ، ساعات اجابت دعا را در ساعات مختلف، رضای الاهی را در همه طاعات و اولیای خاص را میان همه بندگان، تا مردم همه ی شب ها را محترم شمرده و در همه اوقات از گناه پرهیز کنند، همه انسان ها را احترام کنند و در همه طاعات رضای او را بجویند.

[4] شاید به خاطر همین مطلب باشد که پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) دهه آخر ماه مبارک رمضان را به احیا و شب زنده داری مشغول بودند، البته ممکن است گفته شود: پیامبر (ص) و امامان (ع) از شب قدر آگاهی داشتند و شب زنده داری آنان در دهه آخر دلیل و سرٌ دیگری داشته است و یا این که برای تعلیم دیگران بوده است که آنان این روش احتیاطی را عملا از معصومین یاد بگیرند.

[5]کلینی، محمد بن یعقوب، کافی ج 4، ص 159، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش.

[6] قدر، 4.

[7] تفسیر نمونه، ج 27، ص 185.

[8]کافی ج 1، ص 532، ح 11.

[9]مجلسی، محمد باقر، بحار الإنوار، ج 25، ص 97، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.

[10]فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 32، ص29، دارالاحیاء، بیروت.

[11]سید بن طاوس، اقبال الأعمال، ص 186، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1367ش.

[12] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج 20، ص 332 ، جامعه مدرسین.

[13]برای آگاهی بیشتر رجوع شود: احکام القرآن، ابن عربی، ج 4، ص 1961، دارالمعرفة.

[14] قدر،4 .

[15] قدر،1 .

[16] تفسیر کنزالدقائق، ج 14، ص 359.

[17] البته به احتمال سوم پاسخ دیگری هم داده شده است؛ مثلا در تفسیر نمونه ج 27 ص193 آمده است: شب همان سایه نیم کره زمین است که بر ، نیم کره دیگر مى‏افتد ، و مى‏دانیم این سایه همراه گردش زمین در حرکت است ، و یک دوره کامل آن در بیست و چهار ساعت انجام مى‏شود ، بنابر این ممکن است شب قدر یک دوره کامل شب به دور زمین باشد ، یعنى مدت بیست و چهار ساعت تاریکى که تمام نقاط زمین را زیر پوشش خود قرار مى‏دهد شب قدر است که آغاز آن از یک نقطه شروع مى‏شود و در نقطه دیگر پایان مى‏گیرد (دقت کنید)، روی این اساس دیگر تعدد شب قدر بخاطر تعدد افق ها از اساس منتفی می شود.

[18] روایاتی در باب تسامح در ادله سنن نقل شده که این معنا را می فهماند.

هشام بن سالم از ابی عبدالله (ع) نقل می کند که حضرت فرمود: اگر کسی بشنود – که فلان عمل و یا فلان کار در زمانی خاص – دارای ثواب است و عمل کند و بعد بفهمد که چنین نبوده و آن روایتی که به او رسیده صحیح نبوده خداوند آن ثواب را به او عطاء می کند اگرچه عمل بحسب واقع (واقع زمانی یا مکانی) دارای چنین اجر و ثوابی نبوده باشد. القواعد، سید محمد کاظم مصطفوی، جامعه مدرسین، ص 96.

[19] "لیلة القدر فی کل سنة و یومها مثل لیلتها، شب قدر در هر سالی هست و روزش در ارزش همانند شبش است"، شیخ طوسی، تهذیب الاحکام،  به نقل از تفسیر نسیم رحمت، ص 473. آنچه در تهذیب آمده مسلما از استنباطات شخصی شیخ طوسی نیست و آن را از امام معصوم (ع) نقل کرده است.



      

شب قدر

پیرامون شب قدر

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ * وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ * لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ *

تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ * سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ * . (2)

اى عفو تو شامل گناهان

کوى تو پناه بى پناهان

بر خسته دلان شفاى دردى

محروم نکرده دردمندى

باز است درت بر آزمندان

اى عشق دل نیازمندان

جز تو که نظر به حال ما کرد

یا گوش بر این مقال ما کرد

بخشنده هر گناهى اى دوست

بر گم شدگان پناهى اى دوست

اى راز دل شکسته من

اى مرهم قلب خسته من

اى مونس من انیس جانم

اى یار و رفیق در نهانم

اى راه مرا چراغ روشن

آب و گل من زتست گلشن

امید منى به هر دو عالم

دورم منما زخویش یک دم

بنگر ز گنه چه تیره روزم

چون شمع به درگهت بسوزم

باشد که نظر کنى به حالم

بخشى به عنایتت کمالم

یادى زغریب بى نوا کن

از لطف, تو درد من دوا کن

مسکین به در تو دردمند است

دل خسته و زار و مستمند است(3)

ما, آن (قرآن) را در ((شب قدر))نازل کردیم و تو, چه مى دانى ((شب قدر))چیست؟ شب قدر, از هزارماه بهتر است, فرشتگان و ((روح)) در آن شب به اذن پروردگار خود, براى تقدیر هر کارى نازل مى شوند, آن شب انباشته از سلامت و برکت و رحمت, تا طلوع صبح است.

درباره سوره قدر, شب قدر, معناى قدر, تعیین شب قدر, تکالیف شب قدر و شیوه هاى بهره جویى از این شب بزرگ و ارتباط با خداوند مهربان, مطالب قابل اهمیتى وجود دارد, که ما خلاصه آن را مورد مطالعه قرار مى دهیم.

ثواب قرائت

امام باقر(ع) فرموده است:

هر کس سوره ((انا انزلناه)) را با صداى بلند بخواند, مثل کسى خواهد بود که شمشیر به دوش گرفته و در راه خداوند جهاد مى کند و هر کس آن را پنهان و آهسته بخواند, مانند کسى است که در راه خدا, به خون خود غلتیده است.(4)

معناى ((شب قدر))

چرا این شب, ((شب قدر))نامیده شده, در آن چه اسرارى نهفته و چه وقایع و حوادثى در آن رخ داده و رخ مى دهد؟

مفسران قرآن کریم با استفاده از قرآن و احادیث پیشوایان معصوم(علیهم السلام), درباره نام گذارى این شب به ((شب قدر))مطالب و دلایل زیادى آورده اند, که مهم ترین و مناسب ترین آن ها بدین شرح است:

1ـ شب قدر, یعنى شب بزرگ و با عظمت, زیرا در قرآن کریم((قدر))به معناى منزلت وبزرگى خداوند عالم آمده هم چنان که در این آیه مى خوانیم: ((ما قدروا الله حق قدره))(5) آنان عظمت خداوند را نشناختند. و ((حبیش)) در کتاب ((وجوه القرآن)) لیله القدر را به لیله العظمه معنا کرده(6) رمز این بزرگى هم در خود سوره((قدر))بیان گردیده است آن جا که مى فرماید: شب قدر, از هزار ماه بهتر است.

2 ـ شب با ارزش و پر قیمت, جهت دیگرى براى معناى ((قدر)) مى تواند باشد, زیرا از یک سو در همین سوره مى خوانیم: ((عبادت)) در این شب از عبادت در هزار ماه بهتر و با ارزش تر است در فارسى هم مى گوییم: ((قدر جوانى, ((قدر))سلامت ونعمتى را که در اختیار دارى, بدان)).

داد حق عمرى که هر روزى از آن

کس نداند قدر آن را در جهان

آن که غافل بود از کشت و بهار

او چه داند قیمت این روزگار؟

قیمت هر کاله مى دانى که چیست

قیمت خود را ندانى ابلهى است!

3 ـ ((قدر)) به معناى ((سختى معیشت)) نیز آمده, در قرآن کریم مى خوانیم: ((ومن قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله))(7) هر کس گرفتار تنگى روزى و تنگدستى در زندگى شود مقدارى از آنچه را خداوند به او عطا کرده, در راه خدا انفاق نماید.

4 ـ طبق آیات متعدد قرآن کریم, ((قدر))به معناى اندازه گیرى, تقدیر و تنظیم امور آمده است. در آیه اى مى خوانیم: ما قرآن را در شب مبارکى نازل کردیم, و ما همواره بیم دهنده بوده ایم; و در آن شب: ((فیها یفرق کل إمر حکیم))(8) هر کارى, بر طبق حکمت خداوند, تعیین و تنظیم مى گردد.))

راغب اصفهانى, مى نویسد: ((لیله القدر اى لیله قیضها لامور مخصوصه))(9) شب قدر, یعنى شبى که خداوند براى تنظیم و تعیین امور مخصوصى, آن را آماده و مقرر فرموده است.

طبق روایات فراوانى که وارد شده, در شب قدر, سرنوشت افراد براى سال آینده, مانند: رزق و روزى, مرگ و میر(10), خوشى و ناخوشى, و امور و حوادث دیگر زندگى, بر اساس استعدادها و لیاقت ها, رقم مى خورد, و این تقدیر و تنظیم حکیمانه هم, در انسان هیچ گونه ((اجبار)) و ((سلب اختیارى)) به وجود نمىآورد.

این که فردا این کنم یا آن کنم

این دلیل اختیار است اى صنم

و آن پشیمانى که خوردى از بدى

ز اختیار خویش گشتى مهتدى

درباره تنظیم و تقدیر سرنوشت افراد در ((شب قدر))براى سال آتى آنان, امام صادق(ع)فرموده است: ((التقدیر فى لیله القدر تسعه عشر, والابرام فى لیله احدى و عشرین, والامضإ فى لیله ثلاث و عشرین))(11) تقدیر امور و سرنوشت ها در شب نوزدهم, تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاى آن در شب بیست و سوم صورت مى گیرد.

آرى, به خاطر اهمیت شب قدر, ارزش و عظمت آن, نزول فرشتگان بى شمار آسمانى به زمین و سرنوشت سازى این شب الاهى ده ها روایت در کتاب ها و تفسیرهاى شیعه و اهل سنت وارد شده است. در بیان پیامبر گرامى اسلام(ص) هم مى خوانیم: ((من قام لیله القدر ایمانا و احتسابا, غفر له ما تقدم من ذنبه))(12) هر کس در ((شب قدر))از روى ایمان و اخلاص, به قیام و عبادت ایستد, گناهان گذشته او, بخشیده و آمرزیده مى شود.

کى فرستادى دمى بر آسمان

نیکیى کز پى نیامد مثل آن ؟

گر مراقب باشى و بیدار تو

بینى هر دم پاسخ کردار تو

چون شمارى جرم خود را و خطا

بحر بخشایش درآید درعطا

کدام شب است؟

شب قدرى که قرآن کریم, آن را ((بهتر از هزار ماه)) معرفى مى کند حدود یک صد حدیث, در کتاب ها و تفسیرهاى شیعه و اهل سنت, درباره عظمت آن واردشده, چه شبى مى باشد؟

مجموع مطالبى که از قرآن کریم و احادیث شیعه و اهل سنت, در مورد تعیین ((شب قدر)) به دست مىآید را در موارد زیر مى توان خلاصه نمود:

1 ـ در این که ((شب قدر)) در ماه مبارک رمضان قرار دارد, هیچ گونه تردیدى نمى توان به خود راه داد, چون از یک سو خداوند فرموده: قرآن در ماه رمضان نازل شده.(13) و از سوى دیگر در سوره((قدر))هم آمده: آن (قرآن) را در ((شب قدر))نازل کردیم; و این که ((شب قدر))در ماه مبارک رمضان قرار دارد, مورد اتفاق روایات و مفسرین قرآن است.

2 ـ ((شب قدر)), در دهه آخر ماه مبارک رمضان قرار دارد, روایات فراوان و نظریه هاى مفسران شیعه و اهل سنت, آن را حتمى مى شمارد.(14) پس در این مورد هم تردیدى نیست.

((عایشه)) روایت مى کند: تلاش و کوششى را که مى دیدم رسول خدا(ص), در دهه آخر ماه مبارک رمضان انجام مى داد, در اوقات دیگر انجام نمى داد.(15)

حق شب قدر است در شبها نهان

تا کند جان هر شبى را امتحان

نه همه شبها بود قدر اى جوان

نه همه شب ها بود خالى از آن

3 ـ طبق روایات فراوانى که در منابع شیعى آمده, شب هاى نوزدهم, بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان ((شبهاى قدر))معرفى شده اند,(16) اما امام باقر(ع) دایره آن را محدودتر نموده, و در پاسخ ((عبدالواحد بن مختار انصارى)) که خواستار تعیین یکى از آن شب ها از سوى امام(ع) بود, فرموده اند: ما علیک إن تعمل فى لیلتین, هى احدیهما.(17) ایرادى ندارد هر دو شب را به عبادت و شب زنده دارى مشغول باش, زیرا ((شب قدر))یکى از این دو شب مى باشد.

4 ـ در میان شب بیست و یکم و شب بیست و سومـ در عین حالى که خدا و رسول(ص) و امامان(علیهم السلام), براى زنده نگهداشتن روح امید و نشاط و اهمیت به اطاعت و عبادت بندگان و تقرب آنان, سعى در مخفى داشتن ((شب قدر)) داشته اند ـ آن طور که از تعدادى از احادیث استفاده مى شود, احتمال ((شب قدر)) بودن شب بیست و سوم را مى توان تقویت نمود و معتبرتر دانست.

زیرا در چند روایت آمده: رسول خدا(ص) به عبادت و شب زنده دارى دهه آخر ماه مبارک رمضان سفارش مى کرد, امام على(ع) مى فرماید: ((شب بیست و سوم)), در عین حالى که باران شدیدى آمده بود و مسجد مدینه را گل و آب فرا گرفته بود, رسول خدا(ع), ما را به نماز وا مى داشت, و با وجود این که صورت و بینى آن حضرت, گل آلود شده بود, دست از عبادت و شب زنده دارى نمى کشید.(18)

امشب شب بخشایش و انعام و عطاست

امشب شب آن است که همراز خداست

امام باقر(ص) هم فرموده است: ((عبدالله بن انیس انصارى)), که در ((جهینه)) زندگى مى کرد و با مدینه فاصله داشت, به حضور رسول خدا(ص) رسید و عرض کرد: من شتر و گوسفند و چوپانهایى دارم, و نمى توانم زیاد در شهر بمانم, اما دوست مى دارم, یکى از شبهاى ماه رمضان را برایم تعیین کنى, تا در آن شب به شهر آمده و به نماز و عبادت بپردازم.

رسول خدا(ص) او را نزدیک خویش کشید, و در گوش او چیزى گفت, آن مرد هم شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان, در مدینه حضور یافت, به عبادت و شب زنده دارى پرداخت, و صبح به محل و سراغ کار خود بازگشت.(19)

همچنین در روایت مى خوانیم: رسول خدا(ص) شب بیست و سوم, به صورت افراد آب مى پاشید تا آنها را خواب نگیرد چنانکه حضرت فاطمه زهرا(س) همه اعضاى خانواده را وادار مى کرد, روز بخوابند, شب کم غذا بخورند تا بتوانند شب بیست و سوم را بیدار بمانند, و مى فرمود: انسان محروم کسى است, که از خیر و فضیلت این شب محروم بماند. (20)

اى دل دو سه شام تا سحرگاه مخسب

هنگام تضرع و نیاز است مخسب

بیدارى ما چراغ عالم باشد

یک شب تو چراغ را نگه دار مخسب

بارى, اگر چه با توجه به شواهد حدیثى و تاریخى, احتمال ((شب قدر))بودن بیست و سوم ماه مبارک رمضان را تایید کردیم, اما همان طور که دربالا هم اشاره شد, پیغمبر(ص) و امامان معصوم(علیهم السلام), عنایت داشتند, که ((شب قدر)) براى افراد مخفى بماند, تا آنان با اطاعت و عبادت در چند شب, براى درک ((شب قدر))و معارف و معنویات آن, تلاش و جستجوى بیش ترى داشته باشند.

به روایت ((ابن ابى الحدید)) وقتى درباره تعیین ((شب قدر))از امیر مومنان(ع) سوال مى شود, آن حضرت از مشخص کردن, طفره مى رود و مى فرماید: ((لیس إشک إن الله انما یسترها عنکم نظرا لکم, لا نکم لو إعلمکموها, عملتم فیها و ترکتم غیرها, وإرجو إن لا تخطئکم ان شإ الله))(21) در این جهت تردید ندارم, که خداوند جهت مخفى داشتن ((شب قدر)) به شما نظر و عنایت دارد, زیرا اگر آن را براى شما اعلام داشته بود, در همان شب به عمل عبادت مى پرداختید و عبادت در شب هاى دیگر را ترک مى نمودید, ومن هم به خواست خداوند (در مورد بهره بردارى شما از شب هاى دیگر) امیدوارم شما را محروم نگردانم.

تکالیف ((شب قدر))

دلا مى جوش همچون موج دریا

که دریا گر بیارامد بگندد

براى عبادت و درک فضیلت و فیض شب قدر, عموما به مسجدها مى رویم, اما براى این که با انجام اعمال جنبى ـ که خود نیز اعمال پر فضیلتى است ـ خویشتن را براى درک عظمت و فضایل عمیق ((شب قدر))آماده تر گردانیم تا بتوانیم در نورانیت قرآن نورانى شویم و بافرشتگان پاک آسمانى هم نوا گردیم و موجى در دریاى روح خود ایجاد کنیم,

موج هاى تیز دریاهاى روح

هست صد چندان که بد طوفان نوح!

پیشوایان والامقام اسلام, ما را به انجام تکالیف زیر دعوت نموده اند.

1 ـ غسل شب قدر

غسل, از یک سو عبادت است, چون مى بایست به ((نیت تقرب و اطاعت خداوند)) انجام شود, و از سوى دیگر نظافت و بهداشت مى باشد, چون با شست وشوى بدن, هر مومنى خود را براى حضور در مجامع عمومى و ملاقات سالم و جاذب با اهل ایمان آماده و منظم مى گرداند.

امام صادق(ع) فرموده است:((هرکس براى شب هاى هفدهم,نوزدهم,بیست و یکم و بیست سوم ماه مبارک رمضان, که امید ((شب قدر))بودن آنها مى رود, غسل انجام دهد, از گناهان پاک مى گردد, و مانند روزى مى شود که از مادر متولد گردیده است)).(22)

2 ـ احیا و ((شب زنده دارى))

همان طور که در سیره پیامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) مطالعه کردیم, احیا, بیدار بودن و ((شب هاىقدر))را باعبادت سپرى نمودن, از تکالیف دیگر در این شب ها مى باشد. بارى, شب زنده دارى با عبادت و دعا, وظیفه اى براى همه شب هاى((قدر))است, اما امام حسن عسکرى(ع) فرموده: فلا یفوتک احیإ لیله ثلاث و عشرین;(23) اگر نتوانستى در شب هاى دیگر احیا داشته باشى, سعى کن احیا و شب زنده دارى شب بیست و سوم را از دست ندهى.

امام باقر(ع) نیز, فرموده است: هر کس ((شب قدر))را احیا بدارد, خداوند مهربان گناهان او را مىآمرزد... .(24)

اما نکته بسیار مهمى که درباره ((احیا)) باید مورد توجه باشد, این است که, اولا: شب را تاسفیده صبح به عبادت و دعا بگذرانیم; ثانیا: ((به بیدارى چشم)) قناعت نکنیم, زیرا آنچه داراى اهمیت فوق العاده است, ((بیدارى دل)) و آگاهى و بصیرتى است که انسان را در محضر الهى و قرآن کریم و فرشتگان آسمانى, مودب و منظم و لایق گرداند.

اى بسا بیدار چشم و خفته دل

خود چه بیند چشم اهل آب و گل؟

زیرا, فرشتگان آسمانى که به زمین نزول مى کند, طبق روایت نخست به محضر حضرت صاحب الامر(ع) شرف حضور مى یابند,(25) تا علاوه بر سلامت آفرینى در ((شب قدر))یا سلام رسانى به بندگان,(26) پیام ((الله)) را به ((حجه الله (ع))) ابلاغ دارند(27) و طبیعى است اگر ((حجه الله(ع)))از وضع ((عباد الله)) رضایت و خرسندى داشته باشد, وضع تقدیر و سرنوشت سال آینده ((عباد الله)) از جانب ((الله)), وضع بهتر و سعادتمندانه ترى خواهد بود.

3 ـ قرآن بر سر گرفتن

تکلیف دیگر ((شبهاى قدر)), قرآن به سرگرفتن است. مومنان روزه گرفته, در ماه خدا و خانه خدا, کتاب خدا را گشوده, به سرگرفته و آن را شفیع خود قرار مى دهند. آن ها به محتواى قرآن مى اندیشند, به آغوش آن پناه مى برند و با قرآن پیوند و پیمان مجدد برقرار مى نمایند, تا با معارف نورانى آن, همه زوایاى زندگى خویش را نورانى و متعالى گردانند.

البته براى آگاهى به خصوصیات کامل این اعمال به کتاب هاى دعا باید مراجعه نمود. (28)

امام صادق(ع) هم فرموده است: براى شب هاى((قدر)) قرآن کریم را جلوى خود قرار دهید, آن را بگشایید و بخوانید: ((اللهم انى إسئلک بکتابک المنزل, وما فیه وفیه اسمک الاکبر, وإسمائک الحسنى, وما یخاف ویرجى, إن تجعلنى من عتقائک من النار)).(29)

4 ـ نماز و دعا

امام صادق(ع) فرموده است: در هر یک از دو شبهاى قدر صد رکعت نماز مى بایست خوانده شود.(30) آن حضرت, خود نیز این عمل را انجام مى داد, چنانکه از سر شب تا سفیده صبح به دعا و مناجات با خداوند مى پرداخت.(31)از جمله دعاهایى که به خواندن آنها سفارش شده دعاى جوشن کبیر مى باشد.

5 ـ استغفار و توبه

اگر چه روزه دارى خود عامل شست و شوى بخشى از گناهان مى باشد, اما براى وارد شدن به ماه مبارک رمضان, به خصوص دریافت فیض شب هاى((قدر))اداى دین خالق و خلق هم, لازم خواهد بود, در عین حال, در این شب هاى نورانى, که به بیان امام صادق(ع): ((درهاى رحمت الهى, به روى بندگان گشوده مى گردد.(32) درخواست آمرزش گناهان, توبه و انابه و گریه و ناله به درگاه خداوند, براى رفع گرفتارىها و رسیدن به حاجت هاى مادى و معنوى, کارى ضرورى خواهد بود.

 

چون خدا خواهد که مان یارى کند

میل مان را جانب زارى کند

ز ابر گریان شاخه سبز وتر شود

زان که شمع از گریه روشن تر شود

به هر حال, عظمت و تکالیف شب هاى نورانى و سرنوشت ساز((قدر)) فراوان است, که این مقال را مجال آن نیست, فقط به طور خلاصه مى توان گفت: شب قدر , شب وصل است و آداب و تکالیفى را هم که تاکنون برشمردیم سراسر مى تواند مقدمه وصال محبوب باشد.


پى‏نوشت‏:

2ـ قدر,.
3ـ انصاریان, حسین ـ عرفان اسلامى, ج 3, ص 184.
4ـ تفسیر نورالثقلین, ج 5, ص ;622 الدر المنثور فى التفسیر المإثور, ج 6, ص 371.
5ـ حج, 74.
6ـ تفسیر نوین, ص 275.
7ـ تفسیر نوین, ص 275.
8ـ دخان, 4.
9ـ المفردات فى غریب القرآن, ص 395.
10ـ تفسیر نورالثقلین, ج 5, ص ;631 البرهان فى تفسیر القرآن, ج 4, ص 486.
11ـ تفسیر نورالثقلین, ج 5, ص ;627 البرهان فى تفسیر القرآن, ج 4, ص ;487 وسائل الشیعه, ج 7, ص 259.
12ـ الدر المنثور فى تفسیر المإثور, ج 6, ص ;376 فى ضلال القران, ج 8, ص ;628 وسائل الشیعه, ج 7, ص 262.
13ـ بقره, 185.
14ـ الدر المنثور, ج 6, ص ;376 تفسیر نورالثقلین, ج 5, ص 629.
15ـ الدر المنثور, ج 6, ص 376.
16ـ الدر المنثور, ج 6, ص 376.
17ـ نور الثقلین, ج 5, ص 628.
18ـ بحارالانوار, ج 94, ص 10.
19ـ تفسیر نورالثقلین, ج 5, ص ;628 بحارالانوار, ج 94, ص 10.
20ـ بحارالانوار, ج 94, ص 10.
21ـ شرح نهج البلاغه, ج 20, ص ;154 بحارالانوار, ج 94, ص 10.
22ـ فضایل الاشهر الثلاثه, ص ;137 وسائل الشیعه, ج 7, ص 261.
23ـ وسائل الشیعه, ج 7, ص 261.
24ـ وسائل الشیعه, ج 7, ص 261.
25ـ البرهان فى التفسیر القرآن, ج 4, ص 488.
26ـ بحارالانوار, ج 94, ص 14.
27ـ بحارالانوار, ج94, ص14.
28ـ مفاتیح الجنان, ص 224.
29ـ بحارالانوار , ج 94 , ص 4.
30ـ وسائل الشیعه, ج 7, ص ;261 فضائل الاشهر الثلاثه, ص 137.
31ـ وسائل الشیعه, ج 7, ص 260.
32ـ وسائل الشیعه, ج 7, ص 259.



      

حضرت زهرا (سلام الله علیها)؛ حقیقت شب قدر

حضرت زهرا (سلام الله علیها)؛ حقیقت شب قدر

جبران فضیلت های از دست رفته

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

نعمتی در ماه مبارک رمضان هست -که در بسیاری از روایت ها و دعاهای ماه رمضان تأکید شده- و آن این است که «ثُمَّ فَضَّلَ لَیلَةً وَاحِدَةً مِنْ لَیالِیهِ عَلَى لَیالِی أَلْفِ شَهْرٍ»، یک شب این ماه از شب‌های هزار ماه برتر است. این یک گنج عظیم بی‌حد و اندازه‌ای است که خدای متعال در این ماه قرار داده است و انسان باید تلاش کند که این گنج را به دست بیاورد. اگر به دست آورد، تدارک همه‌ی کاستی‌های عمر انسان می‌شود و اگر به دست نیاورد، در این عمر معمولی هفتاد- هشتاد ساله انسان کاری خیلی نمی‌شود کرد.

بر اساس بعضی روایات، شب قدر نعمتی است که خدای متعال در مقابل عمر طولانی‌ای که به امت های سابق داده، به امت نبی اکرم صلی الله علیه و آله عطا کرده است. در روایات ذیل سوره‌ی قدر دو شأن نزول برای این سوره آمده است -و هر دو هم ممکن است درست باشد و تنافی‌ای با هم ندارند- اول اینکه حضرت در خواب دیدند که بنی تمیم و بنی امیه از منبر حضرت بالا رفتند و مردم را به قهقرا برمی‌گردانند. حضرت (صلی الله علیه و آله) محزون شدند که جبرئیل آمد و گفت یا رسول الله چه شده؟ فرمود من چنین خوابی دیدم، عرض کرد من مطلع نیستم باید بروم از خدای متعال سوال کنم، برگشت و سوره‌ی قدر و یک آیه‌ی دیگر را آورد که ما در مقابل این دولت طولانی‌که به آنها دادیم و مردم را به قهقرا بر می‌گردانند به تو شب قدر دادیم که شب قدر تو از این دولت کارگشاتر است. درست است اینها به عقب بر می‌گردانند ولی شب قدر تو همه‌ی آنها را جبران می‌کند.

در آیات دیگر دارد «(به یاد آور) زمانى را که به تو گفتیم: «پروردگارت احاطه کامل به مردم دارد؛ (و از وضعشان کاملاً آگاه است.) و ما آن رؤیایى را که به تو نشان دادیم، فقط براى آزمایش مردم بود؛ همچنین شجره ملعونه‏ (درخت نفرین شده)» (إسراء:60)

 این فتنه‌ی الهی است! کوره‌ای است که باید مردم در این کوره بروند که یک عده خالص بیرون بیایند و یک عده جدا بشوند. بعضی روایات شجره‌ی ملعونه را به بنی امیه تفسیر کرده اند. خداوند می فرماید ما در مقابل این فتنه شب قدر را به تو دادیم که تدارک همه‌ی آنها را می‌کند.

ذیل این آیه روایت دیگری است که در محضر رسول الله(صلی الله علیه و آله) عرض شد که بعضی از امم سابق فقط 120 سال شمشیر روی دوش‌شان بوده و می‌جنگیدند در حالی که عمر امت حضرت متوسط 60 تا 70 سال است، حضرت به خدای متعال عرض کردند که خدایا در مقابل این عمرهای طولانی به امت من چه عطا کرده ای؟ خدا فرمود سوره قدر را دادیم که جبران نقص عمر را می‌کند. چون خود دنیا که موضوعیت ندارد، این عمری که می‌دهند برای این است که انسان بتواند بارش را برای ادامه راه ببندد و إلا هزار سال در این دنیا باشی یا صد سال موضوعیت ندارد. شب قدری که قرار دادیم جبران می‌کند، این شب قدر را گویی به احترام حضرت، به امت او دادند.

پیامبر ما غیر از حضرت موسی و حضرت نوح و حضرت ابراهیم علیهم السلام است که باید هزار سال کنارشان باشی تا برسی، در یک عمر کوتاه با حضرت می‌توان به مقصد رسید، مانند اینکه یک استاد زبردست که 40 سال سابقه تدریس دارد و از نظر استعداد و توانایی کامل است، با یک استاد معمولی خیلی فرق می‌کند، ممکن است یک کتاب را با او یک ماهه بخوانی ولی با دیگری یک ساله نشود خواند. این شفاعت حضرت و اهلبیتش علیهم السلام است که راه را کوتاه کرده است، شب قدر این امت نیز از این شفاعت به دست آمده است.

اگر انسان از گناهانش هم به إخبات رسید، این انکسار بهره می‌دهد. اما عبادتی که سرت را بالا بگیری و بگویی من روزه را که گرفتم، نماز را هم که خواندم، چه کم گذاشته بودم؟! مستحق چوب خوردن است

حضرت زهرا(س)، حقیقت شب قدر

روایت دیگری هست که مرحوم مجلسی در بحار نقل کردند که «اللَّیلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَک لَیلَةَ الْقَدْرِ»1 شب قدر ماه رمضان ارتباطی با ولی خدا دارد، من تلقی‌ام این است که حقیقت شب قدر درک ولی خدا و مقام ولایت الهیه است، انسان اگر به آن محیط أمن ولایت الهیه وارد نشود که «وَلَایةُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»2 شب قدری ندارد، خطر پذیر است، باید وارد آن حصن بشود که از مخاطرات نجات پیدا کند، کما اینکه «لا اله الا الله حصنی»3، «ولایت علی ابن ابی طالب» هم حصن است. روایت سلسله الذهب را قریب به چهار هزار نفر قلم به‌دست در نیشابور می‌نوشتند، وقتی کجاوه‌ی حضرت حرکت کرد گفتند یک حدیث نقل کنید، حضرت با سند از آباءشان، از نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله)، از جبرائیل عن الله تبارک و تعالی نقل کردند: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی‏»4 و سر را بیرون آوردند و گفتند: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا»، پذیرش ولایت اولیای الهی شرط و مقوّم توحید است. اگر انسان به محیط ایمن الهی و آن وادی امن وارد نشود، خطر پذیر است، شیطان، نفس، دیگران تهدیدش می‌کنند. و من گمان می‌کنم که حقیقت شب قدر هم همین باشد. اینکه شب قدر در ماه رمضان است، بعید نیست معنایش این باشد که درک حقیقت آن مقام ولایت الهیه هم در این ماه است، اگر انسان توانست خودش را به آن وادی ایمن و ولی خدا برساند، در کنار او بیش از هزار ماه جلو رفته است و اگر نرساند، هزار ماه هم که خودش بدود آن کار را نمی‌کند. یک شب که با ولی خدا سالک باشی و به آن وادی ایمن راه یابی، آن یک شب از هزار شب که خودت راه بروی بهتر است.

حضرت زهرا علیهاالسلام

درک شب قدر هم غیر از بیدار بودن است؛ ممکن است آدم بیدار باشد، ابوحمزه بخواند، دعای جوشن کبیر بخواند، همه‌ی کارها را بکند ولی به درک شب قدر نرسیده باشد. درک شب قدر امر دیگری است که ورود به آن محیط ایمن الهی است که در این روایت می‌فرماید: «فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَک لَیلَةَ الْقَدْرِ». این روایت نقشه‌ی گنج است، بعد از یافتن آدرس گنج باید دنبال گنج‌یاب رفت، انسان باید آستین‌ها را بالا بزند تا پیدا کند، صرف نقشه‌ِ گنج برای رسیدن به گنج کافی نیست. سپس هشدار می‌دهند که خیال نکنید به معرفت تام حضرت می رسید « وَ إِنَّمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا ، به درستی که فاطمه نامیده شد چراکه خلق از معرفت حقیقی او عاجزند.»که در روایت دارد که نام ایشان از طرف خدا بوده است.

در علل الشرایع صدوق روایتی دارد که جابر از حضرت سؤال کرد که چرا به حضرت می‌گویند زهرا؟ فرمود: زیرا خداوند متعال او را از نور با عظمت خود آفرید، و هنگامى که نورش درخشیدن گرفت آسمانها و زمین به نور او روشن شدند و چشمان ملائکه خیره ماند.»5 وقتی این نور که منشعب از عظمت الهی است، تجلی کرد حجاب ملائکه شد، با اینکه خود ملائکه نورانی هستند به سجده افتادند، خداوند فرمود «هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِی أَسْکنْتُهُ فِی سَمَائِی خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِی أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِی مِنْ أَنْبِیائِی؛ این شعبه‏اى از نور من است که آن را آفریده‏ام و از صلب یکى از پیامبرانم که او را بر سایر پیامبران برترى داده‏ام، خارج مى‏نمایم.» ، او را در آن نقطه‌ی آسمان منصوب به خودم و آن رفعت منصوب به خودم جای دادم، سپس از مسیر رسول الله(صلی الله علیه و آله) به عالم دنیا تنزلش دادم. بنابراین معرفت امام و معرفت صدیقه طاهره سلام الله علیها درک حقیقت شب قدر است.

ابتلاء و بلاء حضرت زهرا سلام الله علیها حلقه‌ی اتصال ما با عوالم بالاتر است. حلقه اتصال عالم با نبوت و ولایت است. اگر ابتلاء ایشان نبود فتنه‌های شیطان همه را جدا می کرد. بلاء حضرت به خاطر وسعت و عظمتش حلقه اتصال و پیوند همه اولیاء و همه‌ی خوبان به مقام نبوت و ولایت است. در باطن عالم هر کسی متصل می‌شود از این راه متصل می‌شود، حلقه اتصال باطنی است. شاید معنای شب قدر بودن حضرت هم همین باشد.

در علل الشرایع صدوق روایتی دارد که جابر از حضرت سؤال کرد که چرا به حضرت می‌گویند زهرا؟ فرمود: زیرا خداوند متعال او را از نور با عظمت خود آفرید، و هنگامى که نورش درخشیدن گرفت آسمانها و زمین به نور او روشن شدند و چشمان ملائکه خیره ماند.»5 وقتی این نور که منشعب از عظمت الهی است، تجلی کرد حجاب ملائکه شد، با اینکه خود ملائکه نورانی هستند به سجده افتادند

جبران فضیلت های از دست رفته

بعد از اینکه فضیلت‌های ماه در دعای چهل و چهارم بیان می‌شود، حضرت در دعای چهل و پنجم با رمضان وداع می کنند. حضرت در این دعا یک درس به ما می دهند؛ عده‌ای ماه رمضان را پشت سر گذاشته‌اند و بهره‌های این ماه را برده‌اند خوشا به حالشان، اما در مورد باقی افراد حضرت می فرمایند خدایا ما در مقابل این ماه که از دست دادیم، در مقابل تفریط و کوتاهی خودمان در حق این ماه مصیبت زده‌هستیم، منکسر هستیم که چرا ماه خدا آمد و ما نه از شبهایش بهره بردیم و نه از روزهایش و این ماه از ما جدا می‌شود و دیگر بر نمی‌گردد. ماه بعدی که می‌آید یک رمضان دیگری است. این روایات را مرحوم شیخ حر در باب جهاد با نفس بیان کرده‌اند که روزی می‌آید به آدم می‌گوید من دیگر تکرار نمی‌شوم، خیال نکنی که فردا من هستم! فردا یک روز دیگری است، من می‌روم و دیگر هم به دنیا بر نمی‌گردم، مواظب باش بهره‌ات را از من ببری. ماه رمضان هم اینگونه است؛ بر فرض انسان زنده باشد، ماه رمضان بعد که این ماه رمضان نیست. حالا حضرت یک راهی به ما یاد داده‌اند که اگر بتوانیم جبران کنیم؛ البته این مخصوص روز آخر ماه است. همانطور که انسان باید در ابتدای روز همت کند و مصمم باشد که گناه نکند، آخر روز هم باید توبه کند که خدایا بالاخره ما در ظرف خودمان تخلف‌هایی داشتیم و باید از این تخلف‌ها توبه کند، در ماه رمضان هم اول ماه انسان باید مهیا بشود برای بهره بردن، آخر ماه باید اینگونه از خدا عذرخواهی کند و به فضل خدا امیدوار باشد.

شب قدر

حضرت به ما آموخته‌اند: «وَ اجْبُرْ مُصِیبَتَنَا بِشَهْرِنَا، وَ بَارِک لَنَا فِی یوْمِ عِیدِنَا وَ فِطْرِنَا؛ جبران کن مصیبت ما را (بخاطر از دست دادن فضایل ماه) و براى ما در روز عید و روز روزه گشودنمان مبارک و نیکو گردان»، «اللَّهُمَّ فَلَک الْحَمْدُ إِقْرَاراً بِالْإِسَاءَةِ، وَ اعْتِرَافاً بِالْإِضَاعَة؛ تو را است سپاس در حالیکه به بدکردارى اقرار کننده و به تباه ساختن (تقصیر در اعمال) اعتراف کننده‏ایم»» خدایا ما تو را حمد می‌کنیم درکار تو نقصی نیست، تو را فقط باید ستود، تو ماه طهور را قرار دادی، ملائکه‌ات را آماده کرده بودی، شیاطین را در غل و زنجیر کرده بودی، بنابراین باید تو را ستود؛ من کوتاهی کردم و از این ماه بهره‌مند نشدم. حالا هم اقرار به بدی‌های خودم دارم و هم اعتراف به تضییع حق تو. حالا در مقابل این إسائه و إضائه ما چه داریم؟ آنچه که ما داریم برای تو این است: «وَ لَک مِنْ قُلُوبِنَا عَقْدُ النَّدَم». قلب ما با ندامت گره خورده است، پشیمان هستیم، بی تفاوت نیستیم که شهر الطهور تمام شد. روز آخر ماه است و عده‌ای پاک شدند و موحد شدند، خدا شناس شدند، امام شناس شدند و مقام ولایت الهیه را یافتند و ما دست خالی هستیم.

«وَ مِنْ أَلْسِنَتِنَا صِدْقُ الِاعْتِذَار» از جانب زبان ما نیز برای تو عذر حقیقی و صادقانه داریم، نه اینکه بگوییم خدایا تو نخواستی که ما برسیم، نه! کار از طرف تو تمام بود، ما نخواستیم، ما تضییع کردیم.

«فَأْجُرْنَا عَلَى مَا أَصَابَنَا فِیهِ مِنَ التَّفْرِیط؛ پس ما را بر (اعتراف بکوتاهى در اعمال و پشیمانى از) تقصیر که در آن ماه بما رسیده اجر و پاداش ده»، دعا را باید از معصوم یاد گرفت؛ خدایا از تفریطهایی که به ما رسیده، مصیبت زده‌ایم! در مقابل این تو به ما پاداش بده. چه پاداشی؟ «أَجْراً نَسْتَدْرِک بِهِ الْفَضْلَ الْمَرْغُوبَ فِیه» اجری که با آن تدارک کنیم فضلی را که از کف رفته است. «وَ نَعْتَاضُ بِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الذُّخْرِ الْمَحْرُوصِ عَلَیه» عوض همه آن گنجهایی که بر آن حریص هستیم که ما به دست نیاوردیم و از کنار آن گذشتیم. یعنی انسان می‌تواند با انکسار و ندامت خودش، با عقد الندم و صدق إلاعتذار از تفریطهای خودش هم بهره مند بشود.

اگر انسان از گناهانش هم به إخبات رسید، این انکسار بهره می‌دهد. اما عبادتی که سرت را بالا بگیری و بگویی من روزه را که گرفتم، نماز را هم که خواندم، چه کم گذاشته بودم؟! مستحق چوب خوردن است. انسان در درگاه خدای متعال باید هر کاری هم که کرده باشد، از حد تقصیر بیرون نرود، خیال نکند که بندگی انجام داده است! انسان وقتی می‌بیند یک عده‌ای شب تا صبح در سجده و رکوع بوده اند، تازه می فهمد که کاری نکرده است. این صدق الاعتذار و عقد الندم تدارک نقص‌هاست. ذیل این دعا بالاتر از این هم دارد که خدایا ماه های رمضانی می‌آید که ما زنده نیستیم بندگان تو می‌آیند بندگی می‌کنند، خدایا هر چه به آنها می‌دهی به ما هم بده. خیلی طمع بزرگی است! اینگونه باید انسان در کرم خدای متعال طمع کند. إخبات و إنکسار واین رجاء این دو اگر در انسان پیدا شد، جبران همه کاستی‌های انسان را می‌کند.

 


1- «اللیلة، فاطمه علیها السّلام است، و القدر، خداوند است، پس هر که فاطمه را به واقع بشناسد لیلة القدر را درک کرده است.» بحار الأنوار، ج‏43،ص:19

2- عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص:136

3- بحار الأنوار، ج‏49، ص:120

4- التوحید للصدوق، ص: 25

5- « علل الشرائع، ج‏1، ص: 179



      

دانستنیهایی در خصوص قرآن کریم

بهترین ماه در قرآن ماه رمضان است. بهترین سوره قرآن یس است.
سوره حمد به مادر قرآن معروف است.
سوره فجر به سوره امام حسین(ع)معروف است.
سوره‌های اسراء، حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن واعلی به مسبحات مشهورند.
86 سوره مکی و 28 سوره مدنی است.
سوره یس به قلب قرآن معروف است.
سوره‌های سجده، فصلت، نجم وعلق سجده واجب دارند.
سوره حمد به زبان بندگان نازل شده است.
قرآن کریم در سوره حمد خلاصه شده است.
سوره توبه «بسم الله الرحمن الرحیم» ندارد.
سوره الرحمن به عروس قرآن معروف است.
سوره نمل دو «بسم الله الرحمن الرحیم» دارد.       
تعداد 29سوره قرآن با حروف مقطعه آغاز می‌شوند.
سوره حمد دو مرتبه بر پیامبر اکرم  نازل شده یکبار در مدینه و یکبار در مکه.
سوره‌های فلق و ناس به معوذتین معروفند.
سوره عادیات منسوب به حضرت علی(ع)  است.
سوره اسرا به بنی اسرائیل معروف است.
37سوره قرآن در جز 30 قرار دارند.
سورهایی که توصیه شده در نماز جمعه خوانده شود عبارتند از منافقون و جمعه.
سوره‌ای که در شان اهل البیت نازل شده سوره دهر است.
سوره حجرات  سوره اخلاق و ادب است.
داستان گوساله پرستی بنی اسرائیل در سوره طه بیان شده است.
آیه الکرسی در سوره بقره قرار دارد.   
آیه معروف «و إن یکاد الذین کفروا...» در سوره قلم قرار دارد.
دعای «ربناآتنافی الدنیا حسنه...» در سوره بقره آیه 201 می‌باشد.
در آیه 7 سوره احزاب نام پنج تن از پیامبران اولوالعزم بیان شده است.
آیه معروف «أمن یجیب المضطر إذا دعاه ویکشف السوء» در سوره نمل آیه 62 می‌باشد.
آیه‌ای را که سربریده امام حسین(ع)  در شام تلاوت فرمودند آیه 9 سوره کهف می‌باشد.
آیه حجاب در سوره نور آیه 31 قرار دارد.
آیه مشهور ولایت در آیه 55 سوره مائده قرار دارد.
آیه‌ای که پنج وقت نماز‌های یومیه در آن آمده است در سوره اسرا آیه 78 می‌باشد.
در آیه 6 سوره مائده مراحل وضو بیان شده است.
آیه صلوات بر پیامبر(ص) در سوره احزاب آیه 56 می‌باشد.
به آیه «إنالله و إانا إلیه راحعون» استرجاع مگویند.
یه 282سوره بقره به آیه وام دادن نیز معروف است.
داستان معراح حضرت محمد(ص) در سوره اسراء بیان شده است.
پیامبری که قومش به بهانه گیری معروفند قوم حضرت موسی(ع)  می‌باشند.
حضرت عیسی( ع) هم اکنون زنده است. حضرت یحیی(ع)  به خاطر حمایت از عفت و حجاب به شهادت رسید.
ه عنوان اسوه حسنه از آنان نام برده شده عبارتند از ابراهیم(ع)  و محمد(ص).
نام گرامی پیامبر 5 بار در قرآن آمده است 4 بار با نام محمد(ص) و یکبار با نام احمد در سوره صف آیه 6.
پیامبری که به سخن خدا ملقب شده حضرت موسی(ع)  کلیم الله می‌باشد.
پیامبری که مورد تمسخر قومش قرار گرفت حضرت نوح(ع)   بود.
حضرت نوح به شیخ الانبیا معروف است.
حضرت هود بر قوم عاد مبعوث شد.
لقب حضرت محمد(ص) حبیب‌الله است.
پیامبر اکرم(ص) هنگام تلاوت آیه 61 سورة یونس می‌گریست.
پیامبرانی که با همدیگر در یک زمان می‌زیستند عبارتند از ابراهیم ولوط یوسف ویعقوب موسی وخضر.
حضرت ایوب(ع)  نمونه صبر و برد بباری بود.
کتاب حضرت داود(ع)  زبور بود.
حضرت ذکریا کفالت حضرت مریم را به عهده داشت.
آیه 86 سوره هود، اولین آیه‌ای است که حضرت مهدی(ع) هنکام ظهورشان بر زبان مبارکش جاری می‌سازد.
آیه 35بقره اولین آیه است که از بهشت یاد می‌کند.
آیه3 سوره مائده که دربارة خلافت و جانشینی علی(ع)  است آخرین آیه‌ای است که نازل شده.
سوره‌ای که در شان حضرت زهرا(س) نازل شده کوثر می‌باشد. دختر حضرت شعیب(ع)  به عفت و حیاء مشهور است.
دو زن نمونه که در قرآن به آن‌ها اشاره شده است عبارتند از آسیه زن فرعون، مریم مادر عیسی(ع) .
زن ابولهب هیزم کش جهنم است.
حیوانی که نمرودرا به هلاکت رساند پشه بود.
پرندگانی که لشگریان ابرهه را به هلاکت رساندند ابابیل نام داشتند.
اصحاب کهف 309 سال در غار خواب بودند.
حیوانی که همراه اصحاب کهف به غار پناه برد سگ بود.
لقب حضرت یعقوب(ع)  اسرائیل است.
قرآن طی 23سال بر پیامبر اکرم(ص) نازل شده است.

 

 



      

عکس کلاسها پایگاه زینب کبری(س) فاطمیه



      

عکس



      

تشکیل کلاسهای قرآنی کودکان مسجد شهدای شهر سرخون

مربی:حجت الاسلام محمد شفیع قیصری

گفتنی است در روایات اسلامی ،تاکید فراوانی بر انس کودکان ونوجوانان با قرآن شده است تا آیات دل نشیننش در قلب صاف

وپاکشان نشته وبا گوشت وخونشان در آمیزد .برترین راه انس با قرآن ،حفظ ان است که مورد سفارش بسیار بزرگان نیز قرار گرفته است

 

 

 



      

کلاسهای طرح اوقات فراقت درمسجد شهدای سرخون

باتوکل به خدای منان وبا آرزوی قبولی طاعات وعبادات شما در ماه مبارک رمضان

خداوند به ما توفیق خدمت به دین را عنایت فرموده است که در زمینه تبلیغ وجذب جوانان ونوحوانان در منطقه میانکوه شهر سرخون 

تشکیل 3کلاس در گروه سنی 8الی 14 سال و4 کلاس (هسته)جوانان دختر وپسر در مسجد شهدای شهر سرخون برگزار گردیده است

ساعت تشکیل کلاسهای کانون فرهنگی هنری امام صادق(ع) مسجد شهدا 10 الی 12 صبح میباشد وهسته های جوانان 3الی 6 بعد از ظهر میباشد

همچنین تفسیر سوره مبارکه یوسف در کمیته امداد امام خمینی شهر سرخون وتفسیر سوره مبارکه جمعه در حوزه مقاومت بسیج میانکوه

تحت مربیگری حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا محمد شفیع قیصری برگزار میباشد.

 



      

حدیث



      
<      1   2   3   4   5   >>   >