سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ادامه تفسیر 2/1

حضرت صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: آرى، پدران و مادران فرزندانشان را لعنت مى‏کنند و در برابر، فرزندان هم پدران و مادرانشان را نفرین مى‏کنند، و خدا لعنت کند قبیله رعل و ذکوان و عضل و لحیان و تیره جذیمه از قبیله اسد و غطفان و ابو سفیان و شهبل ذا الاسنان و دو پسر ملیکة بن جزیم و مروان و هوذه و هونه را.

داستان برخورد امام على علیه السّلام با درخواست‏کننده پول از ایشان‏

[28] امام صادق علیه السّلام مى‏فرماید: یکى از آزاد کرده‏هاى امیر المؤمنین علیه السّلام پولى از آن حضرت درخواست کرد و حضرت علیه السّلام فرمود: هر گاه بهره خود را از بیت المال گرفتم با تو تقسیم مى‏کنم. او گفت: براى من کافى نیست. او نزد معاویه رفت و معاویه به وى صله‏اى داد و او هم نامه‏اى به امیر المؤمنین نوشت و پولى را که از معاویه گرفته بود به آگاهى حضرت رساند. امیر المؤمنین علیه السّلام در پاسخ او این نامه را نگاشت:

امّا بعد، مالى که در دست توست، پیش از تو، در دست دیگرى بوده و پس از تو، به دست دیگرى افتد و تو از آن همان بهره‏اى را دارى که براى خدا برمى‏دارى، پس خود را

بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص: 104

بر فرزندت مقدم بدار، زیرا جز این نیست که تو مال را براى یکى از دو نفر گرد مى‏آورى:

یا کسى که با آن به طاعت خدا برخیزد که در این صورت با آنچه تو بدبخت‏شده‏اى، او خوشبخت شده است، و یا فردى که با پول تو به معصیت الهى کمر بندد، که در این صورت با آنچه تو براى او گرد آورده‏اى، به بدبختى کشانده شده است، و هیچ یک از این دو شایستگى آن را ندارند که تو بر خویش مقدمشان بدارى و براى او بارى بر دوش خود نهى، پس براى آنکه گذشته است به رحمت خدا امیدوار باش و براى آنکه خواهد آمد به روزى خدا اعتماد کن.

سخنى از على بن الحسین علیه السّلام در مسجد پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم (در موعظه)

[29] سعید بن مسیب مى‏گوید: على بن الحسین علیه السّلام را بنا بر این بود که هر جمعه در مسجد پیغمبر، مردم را پند مى‏داد و آنان را به زهد دنیا فرا مى‏خواند، و به کارهاى آخرت تشویق مى‏کرد. این سخنرانى از ایشان حفظ و نگاشته شده، آن حضرت مى‏فرمود: اى مردم! از خدا بپرهیزید و بدانید که به سوى او بازمى‏گردید و هر کسى در آخرت آن یابد که در این دنیا کرده، و اگر خیرى بوده نتیجه آن را ببیند، چنان که اگر شرّى بوده در برابر او حاضر مى‏شود و او آرزو مى‏کند که میان او و آن فاصله‏اى بسیارى بود و خداوند شما را از خودش (بر کردار بد) بر حذر داشته. واى بر تو اى آدمیزاده غافل، که از او غفلت نمى‏شود.

اى بنى آدم! مرگ تو شتابنده‏ترین چیز است براى تو که بى‏امان بسوى تو مى‏آید و تو را مى‏طلبد، و چیزى نمانده که تو را دریابد، و گویى عمرت به سر رسیده و فرشته مرگ جانت را ستانده است و بسوى قبرت تنها روانى، و جانت به تنت بازگشته است، و دو فرشته خدا بنام منکر و نکیر ناخوانده و بى‏اجازه، براى بازپرسى از تو به گورت درآمده‏اند و از تو پرسش و پاسخ سخت مى‏کنند. همانا نخستین پرسش آن در پیرامون خدایى است که او را مى‏پرستیدى و پیامبرى که به سوى تو فرستاده شده است، و از دینى که بدان متدیّن بوده‏اى، و از کتابى که آن را تلاوت مى‏کرده‏اى، و از امامى که او را دوست مى‏داشته‏اى، و از

بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص: 105

عمرت که در چه راهى صرفش کرده‏اى و مالت که از کجا به کف آورده‏اى، و چگونه خرجش کرده‏اى. پس احتیاط کن و به خویش بنگر و پیش از گزینش و پرس‏وجو و آزمون پاسخ خویش مهیّا دار، پس اگر مؤمن عارف باشى به دین خود و پیرو راستگویان و هوادار اولیاء الهى، خداوند حجّت تو را بر تو تلقین کند و زبانت را به صواب بگشاید و تو پاسخ به خوبى مى‏دهى و به خشنودى و بهشت الهى بشارت داده مى‏شوى و فرشتگان با روح و ریحان به استقبالت آیند، و اگر چنین نباشى، زبانت بگیرد و حجّتت ابطال گردد و از پاسخ درمانى و به آتش بشارت‏داده شوى و فرشتگان عذاب با آب جوشان و برافروختن دوزخ سوزان، به پذیرایى تو آیند.

بدان اى پسر آدم! در پى این وضع، رویدادى در پیش است بزرگتر، جگر خراش‏تر و دل آزارتر که این همان روز رستخیز است. این روزى است که مردم در آن گرد مى‏آیند و روزى است عیان، که خداوند عزّ و جلّ در آن پیشینیان و پسینیان را جمع مى‏کند، این روزى است که در صور دمیده مى‏شود و هر آنکه در گور است محشور مى‏گردد. این روز آزفه است، هنگامى که دل‏ها از هراس به گلو مى‏رسند و خشم خود را فرو مى‏خورند، این روزى است که از لغزش کسى چشمپوشى نمى‏شود و از هیچ کس سر بها نگیرند و از کسى پوزش نپذیرند و توبه کسى را قبول نکنند، و در آن روز نباشد، مگر دیدن پاداش و جزاى کارهاى خیر و حسنات و دیدن سزا و کیفر تبهکاریها و سیئات. هر کس از مؤمنان باشد و در این دنیا ذرّه‏اى کار نیک کرده باشد، آن را دریابد، و هر مؤمنى در این دنیا ذرّه‏اى بد کرده باشد، آن را دریابد.

پس اى مردم! از گناهان و نافرمانى‏هایى که خدا بر شما ممنوع کرده و از آن بر حذرتان داشته بپرهیزید؛ گناهانى که خداوند آن را در کتاب صادق و بیان رساى خود آورده است.

پس از مکر و بر حذر داشتن و تهدید او آسوده خاطر نباشید، آن هنگامى که ابلیس ملعون شما را در شهوات و لذّت لذّت‏گذارى این دنیا فرا مى‏خواند، زیرا خداوند مى‏فرماید: إِنَ‏

بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص: 106

الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ‏[1].



[1]( 1)« در حقیقت کسانى که‏[ از خدا] پروا دارند، چون وسوسه‏اى از جانب شیطان بدیشان رسد[ خدا را] به یاد آورند و بناگاه بینا شوند»( سوره اعراف/ آیه 201)



مطلب بعدی : حدیث