سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیه 56 اعراف

اسیران فارس و ملّت‏هاى دیگر را به مقررات کتاب خدا و سنّت رسولش برگردانم، در این صورت همه از گرد من پراکنده مى‏شدند.

بخدا سوگند که من به مردم فرمان دادم در ماه رمضان همان نماز فریضه را به جماعت بخوانند، و به آنها اعلان داشتم که جماعت در نماز نافله، بدعت است و دستور خدا نیست ولى فریاد گروهى از سربازانم که همراه من با دشمن مى‏جنگیدند بلند شد. آنها فریاد مى‏زدند که: اى مسلمانان سنّت عمر دگرگون شد، على ما را از نماز نافله ماه رمضان باز مى‏دارد. و من ترسیدم که مبادا در بخشى از سپاهم جنجالى بپا شود.

من از دست این امّت، از نظر تفرقه اندازى و پیروى آنها، از پیشوایان گمراهى و از دعوتگران بسوى دوزخ چه‏ها که نکشیدم! من از این خمس، بهره ذى القربى را که خداوند فرموده است: إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‏ عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ یَوْمَ الْتَقَى‏

بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص: 95

الْجَمْعانِ‏[1] عطا مى‏کنم. بخدا سوگند مقصود از ذى القربى ما هستیم که خداوند ما را با خود و رسول خود قرین ساخته است و فرموده از آن خداست و از آن رسول خدا و از آن ذى القربى و یتیمان و مساکین و ابن سبیل تا اینکه دست گردان توانگران شما نگردد، و آنچه را رسول به شما داد بگیرید و آنچه که شما را از آن باز داشت وانهید و از خدا بپرهیزید، زیرا خدا سخت کیفر است براى کسانى که به ایشان ستم کنند [خاندان محمد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم‏]. این مهرى است که خدا به ما داده و ما را با آن بى‏نیاز ساخته است، و در باره آن به پیغمبرش سفارش کرده و از زکات و صدقه به ما بهره‏اى نداده. خداوند رسول خویش و ما اهل بیت را گرامى داشته از اینکه چرک مال مردم را به ما بخوراند. پس این مردم خدا را تکذیب کردند و رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم را هم تکذیب نمودند و کتاب خدا را که به حق ما گویاست، انکار کردند و از مقرّرى که خدا براى ما مقرّر کرده است، از ما دریغ ورزیدند. خاندان هیچ پیغمبرى از امّت خود آن ندید که ما پس از پیامبر دیدیم، و خداوند علیه کسى که به ما ستم روا داشته یاور ماست و از او کمک مى‏خواهیم، و لا حول و لا قوة إلّا باللَّه العلى العظیم.

خطبه دیگرى از امیر المؤمنین علیه السّلام در مدینه‏

(هشدار به امّت آخر الزّمان و ظهور دولت حق) [22] مسعدة بن صدقه از امام صادق علیه السّلام نقل مى‏کند که فرمود: امیر المؤمنین علیه السّلام این خطبه را در مدینه ایراد کرده است:

خدا را سپاس گزارد و او را ستایش کرد و بر پیامبر و خاندانش درود فرستاد و فرمود:

امّا بعد، همانا خداوند تبارک و تعالى هیچ گاه پشت زورگویان روزگار را نشکسته مگر پس از آنکه به آنها مهلت و آسایش داده است، و استخوان شکسته هیچ مردمى را نبسته مگر پس از تنگنا و مشکلات. اى مردم! در کمتر از آن نابودى که بدان روى آوردید

بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص: 96

و مشکلاتى که پشت سر نهادید عبرت‏گیرى و پند آموزى بود، نه هر آن کس که دلى دارد خرد دارد، و نه هر آن کس که گوشى دارد شنواست، و نه هر آن کسى که چشمى دارد بیناست. اى بندگان خدا! در آنچه براى شما مهمّ است نیکو بنگرید و درنگ کنید و سپس به میدان زندگى کسانى که خداوند با علم خود آنها را کشانید و برد بنگرید؛ آنان که به شیوه خاندان فرعون مى‏زیستند و باغها کاشتند و چشمه‏ها و کشتزارها و مقام‏ها انباشتند.

و آنگاه بنگرید که خداوند وضع آنها را پس از آن همه خرّمى و شادى و امر و نهى، چگونه به پایان برده. هر کس از شما شکیبایى در پیش گیرد، سرانجام در بهشت جاى خود گرفت، و بخدا سوگند که در بهشت جاودان خواهید بود، سرانجام امور از آن خداست.

من در شگفتم، و چرا در شگفت نشوم از خطاى این گروههاى پراکنده، با اختلاف دلایل‏شان در دین؛ آنهایى که راه پیامبر را نمى‏پویند و به عمل وصى اقتدا نمى‏کنند و به غیب ایمان نمى‏آورند و از هیچ عیبى چشم نمى‏پوشند. همان را خوب مى‏دانند که در میانشان به خوبى یاد مى‏شود، و همان را زشت مى‏شمارند که خودشان زشت و ناروا مى‏دانند. هر که امام و پیشواى خود است، و در هر آنچه از ناحق رواج دارد، و به نظر خود درست مى‏دانند عمل مى‏کنند و بدان چنگ زده‏اند و اسباب آن را محکم ساخته و استوار پنداشته، پیوسته بر خلاف حق مى‏روند، و جز خطاکارى نمى‏افزایند. به نزدیکى خدا نمى‏رسند و جز دورى از خدا را برنمى‏گزینند. انسى که با یک دیگر مى‏یابند و تصدیقشان نسبت به یک دیگر همه برخاسته از وحشتى است که از میراث پیامبر امّى دارند. و نیز سبب نفرت آنان. اخبار آفریننده آسمانها و زمین است که به ایشان رسیده. این مردم افسوس‏ها در پى دارند و غارهایى هستند آکنده از تیرگى‏هاى شبهه، در تارى و گمراهى و تردید آشیانه کردند. کسى را که خدا او را به خود و نظر کوتاهش وانهد، و از راه حق به یک سویش افکند نزد کسى که او را درک نکند مورد اعتماد است، و نزد کسى که او را نشناسد متّهم نیست. این پیروان کور و نادان تا چه حدّ به رمه‏هاى بى‏چوپان شباهت دارند.

افسوس و دریغ از کارهاى ناشایستى که شیعیان من به زودى خواهند کرد و چگونه یک دیگر را ذلیل خواهند کرد، و چگونه به کشتار هم دست خواهند یازند، فرداست که از

بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص: 97

ریشه دور افتند و به شاخه بچسبند و پیروزى را از غیر راه آن بطلبند. هر گروهى از آنها به شاخه‏اى بچسبد و در برابر هر بادى که بوزد با آن از این سو به آن سو مى‏روند، با اینکه خداوند به زودى این مردم گمراه را، براى بدترین روز گرفتارى بنى امیّه گرد هم جمع مى‏کند، چنان که خداوند در فصل پاییز میان پاره‏هاى ابر الفت مى‏افکند و چونان ابر متراکمى به هم پیوندشان مى‏دهد، سپس درها را به روى آنها مى‏گشاید و از خیزگاه سیل وار سرازیر مى‏شوند، چونان سیل ویران کن باغهاى یمن،


[1]( 1)« اگر بخدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایى‏[ حق از باطل‏]- روزى که آن دو گروه با هم روبرو شدند- نازل کردیم، ایمان آورده‏اید»( سوره انفال/ آیه 41).



مطلب بعدی : حدیث