ریشه دور افتند و به شاخه بچسبند و پیروزى را از غیر راه آن بطلبند. هر گروهى از آنها به شاخهاى بچسبد و در برابر هر بادى که بوزد با آن از این سو به آن سو مىروند، با اینکه خداوند به زودى این مردم گمراه را، براى بدترین روز گرفتارى بنى امیّه گرد هم جمع مىکند، چنان که خداوند در فصل پاییز میان پارههاى ابر الفت مىافکند و چونان ابر متراکمى به هم پیوندشان مىدهد، سپس درها را به روى آنها مىگشاید و از خیزگاه سیل وار سرازیر مىشوند، چونان سیل ویران کن باغهاى یمن، که سیل عرم بود و یک دسته موش براى ویران کردن آن سدّ برانگیخته شدند، و از آن تپّهاى هم بر جاى نماند و کوه در هم پکیده، راه را بر آن نبست. خداوند آنان را در دل دشتها پراکنده ساخت، و همچون چشمهسارهایى بر روى زمین جارى کرد و آشکارشان نمود، و با آنها حقوق مردمى را از دیگران باز مىستاند، و مردمى را براى آواره کردن بنى امیّه در سرزمین دیگران اسکان مىدهد، و براى اینکه بر آنچه غصب کردهاند مسلّط شوند خداوند به وسیله آنها رکنى را لرزان مىسازد و آنها را زیر سنگهاى ارم و بلاد شام، درهم مىشکند و بلاد خرم زیتون را از آنها مىستاند و سوگند به آنکه دانه را مىشکافد و گیاه را مىرویاند و حیوان را مىآفریند و انسان و حیوان را برمىآورد، هر آینه اینکه گفتم خواهد بود، از آن روست که گویى من اینک شیهه اسبان و چکاچک شمشیران را به گوش مىشنوم.
بخدا سوگند هر آنچه در دست آنهاست پس از آنکه در بلاد برترى و تسلّط یافتند آب شود چنان که دنبه، روى آتش، و هر کس از آنها بمیرد گمراه مرده است، و کار هر که از آنها برود، به آستان خداوند عزّ و جل مىکشد و خداوند سبحان توبه هر که را خواهد پذیرد، و امید مىرود خداوند شیعیان مرا پس از پراکندگى گرد آورد براى بدترین روزى که در پیش دارند. هیچ کس نسبت بخداوند سبحان اختیارى ندارد و اختیار هر امرى از آن خداست.
اى مردم! کسانى که خود را به ناحق به امامت منتسب مىکنند فراوانند، و اگر شما در باره حقّ تلخ یک دیگر را به خوارى نکشانید و در تحقیر باطل، سستى نکنید کسى که همچون شما نیست بر شما جسارت نمىیابد و نیرومندى بر شما سیطره نمىیابد و اطاعت
بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص: 98
از امام زیر پا نهاده نمىشود و کسى از آن شانه خالى نمىکند، ولى شما سرگردان شدید چنان که بنى اسرائیل در دوران موسى علیه السّلام، و بجان خودم سوگند، سردرگمى شما پس از من افزون شود و چند برابر سرگردانى بنى اسرائیل گردد. بجان خودم اگر شما دوران سلطنت بنى امیّه را پس از من به سر برید، باز هم پیرامون سلطانى را خواهید گرفت که به گمراهى مىخواند و باز هم باطل را زنده مىکنید، و حق را پشت سر مىنهید و از نزدیکترین مردان بدر، پیوند خود مىگسلید، و به کسانى مىپیوندید که در جنگها دورترین افراد از پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم بودند. بجان خودم سوگند، اگر آنچه در دست آنهاست آب شود و از میان برود امتحان و مجازات نزدیک شود و وعده فرج نزدیک گردد، و مدّت عمر دولت باطل به سر آید و ستاره دنباله دارى بر شما پدید آید از سوى مشرق، و ماه تابان براى شما هویدا گردد، و چون این امر پدید آید شما به توبه باز گردید.
بدانید که اگر پیرو طالع شرق شوید، شما را به راه روشن پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم ره نماید و بدین ترتیب از نادانى و کورى و کرى و گنگى بهبود یابید، و از رنج طلب و زور گفتن و زور کشیدن رها شوید و بار سنگین و کمر شکن را از گردن خود به دور اندازید، و خدا دور نسازد از رحمت خود مگر کسى را که تمرّد کند و ستم ورزد و زور گوید و زور کشد و آنچه را حق ندارد بگیرد، و این چنان است که خداوند مىفرماید: وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ[1].
خطبه امیر المؤمنین علیه السّلام (بعد از کشته شدن عثمان و بیعت با آن حضرت)
[23] از امام صادق علیه السّلام رسیده است که پس از کشته شدن عثمان و بیعت مردم با على علیه السّلام آن حضرت علیه السّلام به منبر رفت و فرمود: سپاس از آن خداست که متعالى است و تعالى را مىطلبد و نزدیک است و برتر و بالاتر از هر دیدگاه برآمده است، و گواهى مىدهم که نیست شایسته پرستش جز خداوند یگانه که شریک ندارد، و گواهى مىدهم که
بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص: 99
محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم[2]
[1]( 1)« و کسانى که ستم کردهاند به زودى خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت»( سوره شعراء/ آیه 227).
[2]کلینى، محمد بن یعقوب، بهشت کافى / ترجمه روضه کافى - قم، چاپ: اول، 1381ش.