سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معجزه حضرت على (علیه السلام) و مسلمان شدن راهب‏

هنگامى که حضرت على (علیه السلام) با لشکر متوجه شدند بطرف صفین براى جهاد در بین راه تشنگى بر حیوانات ایشان غلبه نمود.

آن حضرت دیرى دید و از راهب آن دیر طلب آب کرد، راهب گفت: از اینجا تا محل آب سه فرسخ راه است و در هر یک ماه از براى من اندک آبى مى‏آورند اگر به شما بدهم خودم تلف مى‏شوم.

حضرت اطراف را ملاحظه نمودند و زمین را نشان داد و دستور فرمودند: اینجا را بکنید، چون کندند سنگ عظیمى پیدا شد، گفت: سنگ را بردارید و آب بخورید چون حضرت از علم غیب مى‏دانست که در این مکان آب هست و لذا فرمود: سنگ را بردارید، آب بخورید خلق کثیر جمع شدند که سنگ را حرکت دهند نتوانستند.

عدد لشکریان نود هزار نفر بودند همه آنها عاجز آمدند، حضرت امیر از اسب فرود آمد آن سنگ را حرکت داده و برداشت و دور انداخت از زیر آن سنگ چشمه آبى پیدا شد که از عسل شیرین‏تر و از یخ سردتر، مشکها را پر کردند و همگى خوردند و به حیوانات دادند، باز حضرت امر نمودند که سنگ را بجاى خود نهند، مقدر نشدند خود حضرت سنگ را بجاى خود نهاد و خاک بر آن ریخت، چون از صفین برگشتند یارانى که همراه بودند هر چند تفحص کردند آن مکان را پیدا نکردند که آن آب از برف سفیدتر و از عسل شیرین‏تر و از یخ سردتر کجا بوده؟!

گفتند: نه، وصى نبى است، راهب آمد خدمت حضرت در دست مبارک آن حضرت مسلمان شد و گفت: از پدران ما بما رسیده بود که در حوالى این دیر آبى است از آن آب نشان ندهد مگر نبى یا وصى نبى.

پدر من در آرزوى دیدن این بزرگوار مدتها در این دیر به سر برده و این سعادت نصیب من شد پس به خدمت آن حضرت بود و در صفین جنگى واقع شد و آن راهب که ایمان آورده بود به درجه شهادت نائل گردید.

خداوند همه ما را عاقبت به خیر بگرداند که بهترین دعا است و در حق هر کس‏(1).

و اذا سئلک عبادى عنى فانى قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا لى و لیؤمنوا بى لعلهم یرشدون(2).

هنگامى که بندگان من از تو درباره من سؤال کنند من نزدیکم، دعاى دعا کننده را به هنگامى که مرا مى‏خواند پاسخ مى‏گویم، پس آنها دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند باشد که راه یابند و به مقصد برسند.


1- حدیقه الشیعه ص 190

2- سوره 2 آیه 186



مطلب بعدی : حدیث