از سلمان نقل شده که روزى بر رسول خدا صلىالله علیه و آله وارد شدم دیدم در حال سجده خدا را به على (علیه السلام) قسم مىدهد که خدایا قسم به على، مىدهم تو را گناهانى که بر دوش من است سبک گردان. 1- اسرار معراج ص 293
سلمان مىگوید: تعجب کردم گفتم: خدا را به حق على قسم مىدهى؟
فرمود: اگر مىخواهى مقام على (علیه السلام) براى تو ظاهر شود بقیع برو صدا بزن بندار چون او را دیدى مقام على را سوال کنید.
سلمان مىگوید: رفتم صدا زدم بندار ناگاه شخصى عظیم الجثه در کنار خودم دیدم ایستاده، پرسیدم از او، گفت: یهودى هستم از اهل مدینه لکن در دل محبت على (علیه السلام) را داشتم هر روز در راه على (علیه السلام) مىایستادم زیارت کنم روزى گفتند: على در مسجد است رفتم در محازى درب مسجد ایستادم شاید زیارت کنم، تا رسیدم درب مسجد على (علیه السلام) نگاهى به من کرد مثل اینکه مىدانست نظر من دیدن او است زیارت کردم رفتم، تا اینکه از دنیا رفتم در حال کفر و مرا به آتش مبتلا نمودند و لکن آتش از من دور است و به من صدمهاى وارد نمىآید چون محبت على (علیه السلام) در دل داشتم و به محبت آن بزرگوار از دنیا رفتم((1).
مطلب بعدی :
حدیث