ممکن است در محیط کارتان دراینزمینه خیلى فعال باشید، اما در محیط خانه، اغلب بىتوجه هستید.
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 26
9- 2 رعایت عدالت در بین فرزندان:
اگر مىخواهید بچهها نسبت به شما وفادار و صمیمى باشند، با آنان رفتارى عادلانه داشته باشید. بهقدرى بچهها دقیقاند که واقعاً تعجببرانگیز است. براى مثال، فرض کنید که میوه فراوانى در ظرف هست؛ اگر سیب بزرگتر را به بچهاى و سیب کوچکتر را به دیگرى بدهید یا احیاناً اگر مادر سرِ سفره، در ظرفى که قدرى کهنهتر است، به یکى و در ظرف بهتر، به دیگرى غذا بدهد، بچه مىپرسد چرا؟
حال، موقع خرید براى بچهها، حرفزدن با آنان، شماتت ى ا تهدیدکردنشان تمرکز کودک افزایش مىیابد. فرض کنید امروز پاى یکى از بچهها، به ظرفى خورده و آنرا شکسته است. شما هم فریادتان بلند مىشود و او را تنبیه مىکنید. فردا، برادر یا خواهرش همین خطا را تکرار مىکند و شما اعتنایى نمىکنید. بچه بسیار باهوش و حساس است و مىپرسد که چرا دیروز
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 27
مرا دربرابرِ این خلاف، تنبیه کردید؛ اما امروز که خواهرم همین خطا را مرتکب شد، بىاعتنا از کنارِ آن گذشتید؟
اگر مىخواهید فرزندانتان با عدالت خو بگیرند و طرفدار و خواستار و مجرىِ آن شوند و با جامعه عادل، پیوند برقرار کنند، عدالت را باید از قدمهاى کوچک و در کوچکترین مسائل تمرین کرد.
درباره معلم هم، در کلاس، مسئله بههمینصورت است: باید بهطوریکسان از بچهها بپرسد؛ دربرابرِ تکلیف معیّن و مسئله معیّن یک نمره بدهد؛ به حرف همه، بهتساوى گوش دهد و فقط از چند دانشآموزى که سرزباندار هستند و خیلى خوب جواب مىدهند، نپرسد. بههمینترتیب، نکات دیگرى ازاینقبیل را مراعات کند.
حضرت على (ع) دخترشان را احضار مىکنند و مىپرسند: «چرا این گردنبند را از
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 28
بیتالمال گرفتى؟» دربرابرِ برادرشان، عقیل، مىایستند و مىفرمایند: «بیشتر از آنچه حق توست، از بیتالمال به تو نمىدهم.» ایشان عدالت را از درون خانه و فامیل خود اجرا مىکنند تا بعد، بتوانند فریادشان را بلند کنند که «بهخدا، از حلقوم ستمگر، حتى اگر نیرومند باشد، حق مظلوم را بیرون مىکشم و داد مظلوم را مىستانم؛ حتى اگر ضعیفترین افراد امّت باشد.» چه کسى مىتواند این فریاد را سردهد و همه مردم و همه تاریخ هم بگویند که راست مىگوید؟ کسىکه اول، نسبت به خود و فرزند و نزدیکانش، عدالت را اجرا کرده باشد.
10- 2 ایجاد جهانبینىِ مشترک بین افراد خانواده:
شما کتابهایى خواندهاید، مطالبى شنیدهاید، جلساتى رفتهاید و با وعظ و ارشادهاى خاصى آشنا بودهاید که فرزندان شما با آنها آشنا نیستند. آنان کتابهاى دیگرى مىخوانند، جلسات دیگرى مىروند و مطالب دیگرى مىشنوند. بچه، کار را بهگونهاى مىشناسد
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 29
و پدر، آنرا چیز دیگرى مىداند. بچه از خدمت، شناختى دارد و پدر، آنرا بهشکل دیگرى مىشناسد. تلقى و برداشت آنان از یک عبارت، متفاوت است. بنابراین، طبیعى است که رفتهرفته، فاصله زندگى شما با آنان بیشتر مىشود. اکنون، دغدغه شما این است: «چه کنیم که در سطح مشترکى قرار بگیریم؟»
کتابى را که به فرزندتان مىدهند یا خودِ او تهیه و مطالعه مىکند، اگر شما هم توانستید، ورقى بزنید. وقتى بچهها بزرگتر شدند و توانستند هر کتابى را مطالعه کنند، کتابى را که شما پسندیدهاید، به آنان نیز بدهید تا بخوانند. در جلسات تبلیغى که شرکت مىکنید، آنان را هم با خود ببرید. اگر مقدور باشد، در جلساتى که آنان مىروند، شما نیز شرکت کنید. دراینصورت، بهتدریج، جهانبینى و محصول فکرىِ مشترکى پیدا مىشود. با این روش، امید مىرود که انشاءالله، بتوانید محیطى صمیمى بهوجود آورید.
البته، براى هوس و براى اینکه فرزندانتان را دوست داشته باشند، نخواهید صمیمیت ایجاد کنید؛ بلکه براى تربیت و سازندگىِ آنان، احتیاج به این صمیمیت دارید.
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 30
نکته نهایى
چنانچه شما به واعظى علاقهمند نباشید، حرفهاى او در شما اثر نمىگذارد؛ حداکثر، مىگویید هنرمند خوبى است و خوب صحبت مىکند؛ اما او در شما اثرى نخواهد داشت. اگر مىخواهید فرزندتان را بسازید و تربیت کنید، او باید به شما علاقه داشته باشد، به شما احترام بگذارد و براى شما شخصیت قائل باشد تا موفق باشید؛ وگرنه، اگر براى شما شخصیت و ارزش قائل نباشد، چگونه مىتوانید او را تربیت کنید و دستش را بگیرید؟ به این دلیل است که ى کى از پایههاى تربیت، صمیمیت است ... وَلَوْ کنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّواْ مِنْ حَوْلِک (/ اى پیامبر، اگر خشن و سختگیر و بدخو بودى، مردم از دورت پراکنده مىشدند.) (آلعمران/ 159) اما تو که با مردم انس دارى، بهآنان عشق مىورزى، با آنان صمیمى
راه هاى ایجاد صمیمیت در خانه چیست؟، ص: 31
هستى و آنان نیز با تو صمیمى هستند، اینچنین گوش به فرمانهاى تو دارند و از آنها اطاعت مىکنند؛ والّا در محیطى که اعتماد و پاکى و شخصیت نباشد، نفوذ معنوى و روحى وجود ندارد.
خداوندا، به ما توفیق ده که در راه اجراى دستورهاى مقدست بکوشیم و در تربیت فرزندانمان، موفق باشیم. کمک کن فرزندان ما، نورچشم ما و مایه امید و مددکار ما در زندگىِ معنوى آینده ما باشند: رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّه أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا. (فرقان/ 74)