وادى عرفان و فلسفه. درعینحال که معتقد بود فیلسوفان اسلامى از قرآن متأثر هستند
اختران آستان، ص: 17
و به آن استناد مىکنند، بدون تفکر فلسفى فهم بسیارى از آیات و روایات را مشکل مىدانست. بهباور علامه، فراگیرى فلسفه و عرفان باید نزد استاد باشد و آنهم استادى که خود، توان فهم مطالب را داشته باشد؛ چراکه نداشتن استاد، در تحصیل این علوم، موجب لغزش انسان مىشود. نیز، معتقد بود در استفاده از منابع و متون فلسفى، باید سِیر سادهبهمشکل را رعایت کرد و از آموختن علوم دیگر نظیر منطق، اصول، فقه، کلام و حکمت غافل نبود. همچنین، دانشجوى فلسفه باید استعداد و شوق لازم را داشته باشد.
علامهآشتیانى پس از استقرار در مشهد مقدس، بیش از چهل سال در حوزه و دانشگاه به تربیت شاگرد پرداخت. تربیتشدگانِ مکتب او، امروزه، از استادان مبرّز حوزههاى علمیه و دانشگاهها بهشمار مىآیند. حتى فیلسوفان برجسته غیرایرانى مثل ویلیام چیتک، بزرگترین مفسّر افکار ابنعربى در جهان انگلیسىزبان، در شمار شاگردان اویند.
پس از بهجاىگزاردنِ بیش از هفتاد اثر جاودان، عمدتاً در عرصه فلسفه و حکمت، دفتر زندگىِ استاد علامهآشتیانى، روز سوم فروردین بسته شد و پیکر مطهرش را در ضلع جنوبىِ صحن آزادى، در حرم مطهر، دفن کردند.
اختران آستان، ص: 18
شیخمجتبى قزوینى؛ حکیم قرآنى
1318 تا 1386 ق (ش)
آیتالله شیخمجتبى قزوینى در سال 1318 ق در یکى از روستاهاى قزوین، در خانوادهاى روحانى، چشم بهجهان گشود. مقدمات علوم اسلامى را تا سطح، در حوزه علمیه قزوین فراگرفت و براى ادامه تحصیل، راهىِ نجف اشرف شد و از محضر بزرگان آن روزگار، چون سیّدمحمدکاظم یزدى، میرزا محمدتقى شیرازى و میرزا محمدحسین نائینى، بهره جست؛ سپس، به قم مهاجرت کرد و از محضر درسىِ شیخعبدالکریم حائرى یزدى، مؤسس حوزه علمیه قم، بهرهمند شد و از سال 1341 ق، با سکونت در مشهد و استفاده از درس بزرگان این شهر، به تدریس معارف قرآنى و فقه و اصول پرداخت.
شیخمجتبى قزوینى، خود، از ارکان اصلىِ مکتب تفکیک، یعنى مخالفان فلسفه، بود؛ اما فلسفه را بهروش اجتهادى و همراه با نقد، تدریس مىکرد. ازجمله تألیفات شیخ، بیان الفرقان در پنج جلد، رسالهاى در نقد اصول یازدهگانه ملاصدرا شیرازى، رسالهاى در معرفگژ النفس و نیز آثارى در علوم غریبه است. شخصیتهاى مطرحى چون مقام معظم رهبرى و استاد محمدرضا حکیمى، از شاگردان ایشان هستند.
اختران آستان، ص: 19
مرحوم شیخ زندگى بسیار سادهاى داشت و نمونهاى مجسّم از پرهیزکارى و پارسایى بود. ایشان از طلبههاى درسخوان، سخت حمایت مىکرد و انحطاط اخلاقى جامعه و ازبینرفتن ارزشهاى دینى و تربیتى بسى رنجش مىداد. از مدافعان امامخمینى (ره) در قیام ضدّ نظام ستمشاهى بود و وقتى نظرش را درباره امام جویا شدند، فرمود: «امروز، امامخمینى (ره) دین است و ترویج خمینى، ترویج دین.»
شیخمجتبى قزوینى درباره تلاوت قرآن به تلاوت فجرى و تلاوت عقلى توصیه مىکرد: تلاوت فجرى را تلاوت سحرگاه تا طلوع فجر بیان مىکرد و بر آثار معنوى آن، بسیار تأکید داشت و تلاوت عقلى را تلاوتى همراه با صَرف زمان و کمال توجه و تعقّل راستین در معانى و حقایق قرآن مىدانست و به آن سفارش مىکرد.
مرحوم شیخ، سرانجام، پس از سالها مهاجرت علمى و تربیت صدها شاگرد فاضل، در روز 22 ذیحجه 1386 ق، مطابق با 14 فروردین 1346، چشم از جهان فروبست و در ضلع غربىِ صحن عتیق (انقلاب اسلامى) به خاکش سپردند.
اختران آستان، ص: 20
کتابنامه
جمعى از نویسندگان، گلشن ابرار، ج 1 و 2 و 3، چ 2، قم: معروف، 1382
رحمتى، حسینعلى، آشتیانى و احیاى میراث، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى.
زرینکوب، عبدالحسین، جستجو در تصوف ایران، تهران: امیرکبیر، 1369
زنگنه، ابراهیم، مشاهیر مدفون در حرم رضوى، مشهد: پژوهشهاى اسلامى، 1382.
عطاردى، عزیزالله، فرهنگ خراسان، تهران: عطارد، 1381.
نصر، سیّدحسین، عرض و طول تاریخ فلسفه اسلامى، تهران: فرد جاودان، 1377.
یاحقى، محمدجعفر، فرهنگ نامآوران خراسان، مشهد: بهنشر، 1382.