سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تا خدا را دارم چرا به امام متوسل شوم؟!


توسّل از نظر لغت یعنی اتّخاذ «وسیله» برای نزدیک شدن به چیزی. «وسیله» در لغت به معنای مختلف زیر آمده است:

1 . نزدیک شدن (1)
2 . درجه (2)
3 . چاره جویی برای رسیدن به چیزی با میل و رغبت (3)
4 . هر چیزی که به وسیله آن، نزدیک شدن به دیگری ممکن باشد. (4)

 توسّل در قانون فطرت
انسان برای رفع نیازمندیهای خود و برطرف کردن نقایص خویش، محتاج به موجودات دیگر است. میلیون ها موجود، از جماد، حیوان و انسان، دست به دست یک دیگر داده و مشغول فعالیتند تا انسان بتواند در پرتو هستی آن ها، نیازمندیهای خود را برطرف کند. این، همان «توسّل» است که یک واقعیّت مسلّم در فطرت آفرینش است. منکر این قانون سراسری آفرینش، در حقیقت یکی از قوانین مسلّم هستی را انکار کرده است. انسانِ تشنه با نوشیدن آب، رفع عطش می کند؛ انسانِ گرسنه با خوردن غذا، رفع گرسنگی می کند. بیمار با خوردن داروهای مختلف، سلامتی خود را باز می یابد. باری تعالی در این عالم با عظمت، برای رسیدنِ انسان به هر مقصودی، وسیله ای قرار داده است که انسان، بدون توسّل به آن وسیله، نمی تواند به مقصد و مقصود خود برسد.

 توسّل از دیدگاه قرآن
قرآن مجید «توسّل»را یک راه روشن برای رسیدن به قرب الی الله معرفی می فرماید:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَهَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! از خدا بترسید و برای نزدیک شدن به او «وسیله» بجویید و در راه او کوشش کنید، باشد که رستگار شوید. (5)

متوسّلین به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ باید از آیه ی شریفه درس بگیرند که توسّل تنها و بدون داشتن تقوا و پرهیز از گناه، نتیجه ی کامل نمی دهد. اول باید تقوا باشد، سپس توسّل و گریه و تضرّع، تا انسان به مقام قرب الهی نایل گردد و در گروه رستگاران قرار گیرد، که می فرماید: «لعلّکم تُفلحون». کلمه ی «وسیله» در آیه ی شریفه، «مطلق» و خالی از هر گونه قیدی آمده است، پس معنای وسیع و گسترده ای را در بر می گیرد.(6)

برای عده ی بسیاری از مردم این سوال مطرح است که تا وقتی من می توانم با خدا به طور مستقیم حرف بزنم و حاجت های شرعی خود را بی واسطه با او در میان بگذارم چه لزومی دارد شخصی را حتی با درجه ی تقدس بالا مثل امام علی (علیه السلام) یا امام زمان (عج) واسطه قرار دهم و اصطلاحاً به این افراد معنوی و الهی « متوسل » شوم تا خداوند حاجت مرا اجابت کند؟

در پاسخ باید گفت: طلب دعا یا مغفرت با واسطه یا بی واسطه با یکدیگر منافاتی ندارند اما آنچه از ادب و تربیت اسلامی به نظر می رسد؛ « توسل »، عامل سرعت بخشی است که امید استجابت را افزایش می دهد.

در تبیین و روشن شدن این موضوع، از کلام خداوند شاهد و دلیل بهتری وجود ندارد:

در آیه ی 35 از سوره ی مبارکه ”‌ مائده ”‌ آمده است: «یا ایها الذین امنوا اتقواالله و ابتغوا الیه الوسیلة» ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید از او ( در انجام معاصی و محرمات ) بپرهیزید و به سویش با «وسیله» راه یابید.

به خوبی از این آیه ، نقش « وسیله » یا « واسطه » در شناخت خدا و رسیدن به او به هر شکل استفاده می شود. «توسل» نیز در لغت همان «وسیله یافتن» است.

یا در آیه 64 سوره مبارکه « نساء» آمده است: « وَ لو انَّهم اذ ظلموا انفسهم جا?ک فاستغفروا الله و استغفرلهم الرسول و لوجدوالله تواباً رحیماً » ؛  ای پیامبر  اگر آنها هنگامی که خود ستم کردند ( یعنی مرتکب گناه شدند) به سراغ تو می آمدند و از خداوند طلب بخشش می کردند و تو نیز برای آنها طلب بخشش می کردی خداوند را توبه پذیر و مهربان می یافتند.

از این آیه نیز وسیله قرار دادن پیامبر یا اصطلاحاً « متوسل شدن » به ایشان در جهت طلب عفو و بخشش از خداوند استفاده می شود.

مثالی واضح تر نیز در آیات 97 و 98 سوره مبارکه ”‌ یوسف ”‌ است که صراحتاً در آن به نقش « توسل » اشاره شده است. آنجا خداوند فرموده : قالوا یا ابانا استغفرلنا ذنوبنا انا کنا خاطئین، قال سوف استغفرلکم ربی انه هو الغفور الرحیم؛ ( برادران خطاکار یوسف به پدرشان یعقوب )عرض کردند: ای پدر ما! از گناهان ما طلب بخشایش [ از خداوند ] کن که ما خطاکار بودیم. (حضرت یعقوب) فرمود: به زودی برای شما از پروردگار طلب بخشش و عفو می نمایم که او آمرزنده و مهربان است!

پس با توجه به مواردی که از کلام خداوند به عنوان شاهد و دلیل آوردیم؛ اثبات می شود که توسل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه)، مبنای توحیدی و الهی دارد و این امر موجب سرعت بخشی بیشتر در استجابت دعا یا مغفرت برای ما می باشد.



      

برای پیدا کردن دزد و اشیاء دزدیده شده این ذکر را بخوانید


برای پیدا کردن دزد و اشیاء دزدیده شده این ذکر را بخوانید


اگر کسی با شرایط گفته شده آنرا انجام دهد محال است که به گمگشده یا دزدیده شده خویش نرسد.

از عارف فرزانه آیت الله بهجت (ره) سئوال شد :

برای یافتن چیز دزدیده شده ویا گم شده چه باید کرد؟

 ایشان فرموده بودند برای یافتن هر چه که گم شده ویا دزدیده شده اگر چه انسان باشد این ذکر را بسیار بخوانید

 تازمانی که یافته شود:
 اصبحت فی امان الله ،امسیت فی جوار الله


آخوند علاءالدین محمد این نکته را گفته است :

و به تجربه نیز رسیده است که هر کس شب هنگام با وضو رو به قبله بخوابد و 311 مرتبه بگوید ذکر :"یا دلیل المتحیرین"

و دروقت ذکر با کسی تکلم نکند، در خواب دزد را می بیند.

 ابتدا دو رکعت نماز به نیت پیدا کردن مال گم شده یا دزدیده شده به درگاه خداوند متعال بخواندو بعد از سلام با توجه

قلبی و با خلوص نیت به درگاه ایزد منان ابتدا به طرف راست ، بعد به پشت سر ، بعد به طرف چپ و در اخر به روبروی

خود هر بار هفتاد مرتبه بگوید ذکر :" یا مُعید"

 و پس از آن بگوید :

 رُدَ عَلَی ضالَّتی بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین

 (روی دو تشدید اول فتحه( -َ ) قرار دارد.)

 به خواست خداوند متعال آن گمشده (یا دزدیده شده) پیدا میشود. این عمل بسیار تجربه شده و یکی از بزرگترین و موثر ترین دستورات در زمینه مال گمشده و دزدیده شده میباشد اگر کسی با شرایط گفته شده آنرا انجام دهد محال است که به گمگشده یا دزدیده شده خویش نرسد.



      

هفت آیه مخصوص از سوره یوسف جهت یافتن شغل و روزی


آیات50 تا 56 سوره یوسف جهت یافتن شغل و روزی

هر کسی که بیکار باشد و معطل باشد و هیچ کار از دست او بر نیاید روز پنجشنبه اول ماه روزه بدارد(اولین روز پنج شنبه ماه قمری) هنگام افطاری قبل از افطار کردن ,همچنین بعد از نماز خفتن(نماز عشا) ,  و همچنین در جامه خواب وقت خواب رفتن این هفت آیه از سوره یوسف را بخواند:

(آیات50 تا 56 )
بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
 وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ فَلَمَّا جَاءهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَى رَبِّکَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللاَّتِی قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ إِنَّ رَبِّی بِکَیْدِهِنَّ عَلِیمٌ (50)

قَالَ مَا خَطْبُکُنَّ إِذْ رَاوَدتُّنَّ یُوسُفَ عَن نَّفْسِهِ قُلْنَ حَاشَ لِلّهِ ماعَلِمْنَا عَلَیْهِ مِن سُوءٍ قَالَتِ امْرَأَةُ الْعَزِیزِ الآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَاْ رَاوَدتُّهُ عَن نَّفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ (51)

 ذَلِکَ لِیَعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی کَیْدَ الْخَائِنِینَ (52)‏
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ (53)
 وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا کَلَّمَهُ قَالَ إِنَّکَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مِکِینٌ أَمِینٌ (54)

 قَالَ اجْعَلْنِی عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ (55)
 وَکَذَلِکَ مَکَّنِّا لِیُوسُفَ فِی الأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ یَشَاءُ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَن نَّشَاء وَلاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ (56)


 سپس هنگام خواب صد مرتبه ذکر  (لا الهالا الله )و صد مرتبه ذکر ( الله اکبر) و صد مرتبه ذکر ( سبحان الله) و صد مرتبه ذکر( استغفرالله) و صد مرتبه (صلوات) فرستد. و بخواب رود...

در روز جمعه بعد از نماز صبح بنویسد این هفت آیه سوره یوسف را در کاغذی سفید یا زرد با مرکب یا جوهر مشکی یا  آب زعفران و  نیت کند بر هیچ کسی ظلم نکند و آنچه راستی و حق باشد را بیان کند و سپس این آیه نوشته شده را در بیرون سرای , بالای در  ورودی منزل بیاویزد .در همان هفته مقصودش حاصل شود.
 در هنگام روزه و در هنگام نوشتن و خواندن آیه سعی کن دائم الوضو باشی.عطر به خود بزن و جامه پاک بپوش.



      

رازو نیاز با معبود یکتا

رازو با معبود یکتا


گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم

گفتی: فانی قریب

.::من که نزدیکم (بقره/186) ::.

 


گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم ...

گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال

.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205) ::.

 


گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!


گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم


.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/22) ::.

 

 

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی ...


گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه


.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/90) ::.

 

 

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟


گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده


.::
مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/104) ::.

 

 

گفتم: دیگه روی توبه ندارم ...


گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب


.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/2-3 ) ::.

 

 

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟


گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا


.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/53) ::.

 


گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟


گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله


.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/135) ::.

 


گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم


گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین


.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/222) ::.

 

 

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک


گفتی: الیس الله بکاف عبده


.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/36) ::.

 

 

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟


گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما


.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/41-43) ::.



      

قطره های اشک

 


هر آدینه قطره های اشک بر گونه ها لغزانند

مهتاب در ساحل انتظار پهلو گرفته است

کوه ها و دشت ها أینَ السَبَبُ المُتَصِلُ بَینَ الأرضِ وَ السَّمَاءِ را فریاد می زنند

ستاره ها بی قرار؛ شب تا سحر أمَّن یُجیِب می خوانند

سروها گردن برافراشته اند تا از افق ها  تو را فریاد بزنند

صدای قناری ها در حنجره یخ زده است

زمین در انتظار بوسیدن گام هایت بی تاب است

آه! ای که وجودت از جنس آسمان است

در زمستان فراقت؛ گلی به گلستان نمانده است

کاش بیایی! با حریر نفست بر کالبد خسته از انتظار شقایق ها ؛ جانی دوباره بخشی

کاش بیایی! همچو موسی، به عصای ظهورت بشکافی دیوار فاصله  را

ای نسیم صبحگاهی! کاش بر ما مژده آری؛

که آری این آدینه مردی با جامه ای از بهار بر تن؛

مردی از نسل یاسیِن وَ الذارِیات

مردی از سلاله یاس، با پرچم نصرت بر دوش

  با ذکر أنَا الحَق می آید

تا پروانه های سرگردان در چمنزار نگاهش

 نفسی تازه کنند.



      

ای عفو تو شامل گناهان

 

 


اى عفو تو شامل گناهان
کوى تو پناه بى پناهان

بر خسته دلان شفاى دردى
محروم نکرده دردمندى

باز است درت بر آزمندان
اى عشق دل نیازمندان

جز تو که نظر به حال ما کرد
یا گوش بر این مقال ما کرد


بخشنده هر گناهى اى دوست
بر گم شدگان پناهى اى دوست

اى راز دل شکسته من
اى مرهم قلب خسته من

اى مونس من انیس جانم
اى یار و رفیق در نهانم

اى راه مرا چراغ روشن
آب و گل من زتست گلشن

امید منى به هر دو عالم
دورم منما زخویش یک دم

بنگر ز گنه چه تیره روزم
چون شمع به درگهت بسوزم

باشد که نظر کنى به حالم
بخشى به عنایتت کمالم

یادى زغریب بى نوا کن
از لطف, تو درد من دوا کن

مسکین به در تو دردمند است
دل خسته و زار و مستمند است



      

احادیثی گهربار درباره صدقه دادن

ااخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت


حدیث,صدقه,حدیث درباره صدقه دادن

احادیثی گهربار درباره صدقه دادن
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
الصَّدَقَةُ تَدْفَعُ الْبَلَاءَ وَ هِیَ أَنْجَحُ دَوَاءً وَ تَدْفَعُ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً وَ لَا یَذْهَبُ بِالْأَدْوَاءِ إِلَّا الدُّعَاءُ وَ الصَّدَقَة
صدقه بلا را برطرف مى‏ کند و مؤثرترینِ داروست. همچنین، قضاى حتمى را برمى‏ گرداند و درد و بیمارى‏ ها را چیزى جز دعا و صدقه از بین نمى ‏برد.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 93، ص 137، ح 71

 

حدیث,احادیث,فواید صدقه دادن

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
اَلصَّدَقَةُ عَلى‏ وَجهِها و َاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَینِ وَصِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً و َتَزیدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِ عَ السُّوءِ؛

صدقه بجا، نیکوکارى، نیکى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش‏بختى تبدیل و عمر را زیاد و از پیشامدهاى بد جلوگیرى مى‏کند.
نهج الفصاحه ص 549 ، ح 1869

 حدیث,احادیث,فواید صدقه دادن

 پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
اَلصَّدَقَةُ بِعَشرَةٍ وَ القَرضُ بِثَمانِیَةَ عَشرَ وَ صِلَةُ الاِخوانِ بِعِشرینَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِاَربَعَةٍ وَ عِشرینَ؛
صدقه دادن، ده حسنه، قرض دادن، هجده حسنه، رابطه با برادران [دینى‏]، بیست حسنه و صله رحم، بیست و چهار حسنه دارد.
کافى(ط-الاسلامیه) ج4، ص10

 حدیث,احادیث,فواید صدقه دادن

امام على علیه السلام :
کَفِّروا ذُنوبَکُم وَ تَحَبَّبوا اِلى‏ رَبِّکُم بِالصَّدَقَةِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ؛  
با صدقه و صله رحم، گناهان خود را پاک کنید و خود را محبوب پروردگارتان گردانید.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 395 ، ح 9152

 حدیث,احادیث,فواید صدقه دادن

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
اَلضّیافَةُ اَوَّلُ یَومٍ وَ الثانى وَ الثالثُ وَ ما بَعدَ ذلِکَ فَاِنَّها صَدَقَةٌ تُصَدّق بِها عَلَیهِ؛
میهمانى یک روز و دو روز و سه روز است، بعد از آن هر چه به او دهى صدقه محسوب مى ‏شود.
کافى(ط-الاسلامیه) ج 6، ص 283، ح 2

 حدیث,احادیث,فواید صدقه دادن

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
 اَلا اُخبِرُکُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصّیامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَینِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَینِ هِىَ الحالِقَةُ؛
 آیا به چیزى با فضیلت ‏تر از نماز و روزه و صدقه (زکات) آگاهتان نکنم؟ و آن اصلاح میان مردم است، زیرا تیره شدن رابطه بین مردم ریشه ‏کن کننده دین است.
 نهج الفصاحه ص 240 ، ح 458

 حدیث,احادیث,فواید صدقه دادن

امام باقر علیه السلام:
 اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ یَنفیانِ الفَقرَ وَ یَزیدانِ فِى العُمرِ وَ یَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعینَ میتَةَ سوءٍ ؛
 کار خیر و صدقه، فقر را مى‏ بَرند، بر عمر مى‏ افزایند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى‏ کنند.
من لا یحضره الفقیه ج 2 ، ص 66 ، ح 1729

 حدیث,احادیث,فواید صدقه دادن

 امام صادق علیه السلام :
صَدَقَةٌ یُحِبُّهَا اللّه‏ُ: إِصلاحٌ بَینَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَتَقارُبٌ بَینَهُم إِذا تَباعَدوا؛ 
صدقه اى که خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح میان مردم هرگاه رابطه‏شان تیره شد و نزدیک کردن آنها به یکدیگر هرگاه از هم دور شدند.
کافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص209، ح
1



      

قیامت در چند قدمی ماست؟!

اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت

 

سوره انبیاء آیه «اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ». قیامت نزدیک شد ... . چه اتفاقی افتاده است که بیانگر نزدیک‌تر شدن قیامت و باعث ترس و توجه بیشتر مردم به قیامت باشد؟ از روزی که این آیه نازل شده، صدها سال و ده‌ها نسل گذشته است، اما قیامت به وقوع نپیوسته است!)

نفرموده است که قیامت نزدیک شد [اگر چه این مفهوم را نیز می‌رساند]، و به فرض که مفهوم همین باشد، زمان نداده است و یا مدتی برای تعیین نزدیکی یا دوری بیان نداشته است که بگوییم: چند قرن گذشت، پس چرا نرسید؟

«اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ»، یعنی: حساب به مردم نزدیک شد، نه این که مردم به آن نزدیک شدند. چرا که مردم طالب و خواهان نیستند و همچنان از آن غافل هستند (فِی غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ)، اما «حساب» طالب مردم است و به آنان نزدیک می‌شود. مثل مرگ که در سوره جمعه می‌فرماید: «این مرگی که شما از آن فرار می‌کنید، او شما را ملاقات خواهد کرد».

دقت شود که اگر فرموده بود: «یوم الحساب» نزدیک شد و یا فرموده بود: «یقترب الساعة – قیامت نزدیک شد یا می‌شود»، منظور همان قیامت بود و خبر از نزدیک شدن آن می‌داد، اما در این آیه، مقصود متذکر نمودن مردم، به یادآوری اصل موضوع «حساب» است، لذا حق تعالی آنان را متذکر شد تا در زمان حیات، از حساب غافل نشوند. انسان با مردنش وارد عرصه حساب می‌شود، هر چند که قیامت هنوز برپا نشده است.

الف – مردم (جنس انسان)، گاهی نمی‌دانند؛ و انبیاء و اولیاء و دانشمندان به آنان تعلیم می‌دهند تا بدانند، اما گاهی می‌دانند، ولی به خاطر اشتغال و علاقه فراوان به امور دیگری، از آنچه می‌دانند غفلت می‌کنند و این اشتغال به یک امر و غفلت از امر دیگر، به حدی می‌شود که حتی اگر ذکر و یاد آن نیز به میان آید، از آن اعراض می‌کنند.

لذا در آیه هم به این غفلت از «حساب» اشاره نموده و هم به اعراض از آن؛ و در آیه بعد نیز تکمیل می‌نماید که هیچ حرف تازه‌ای که برای آنان علم باشد و یا هیچ تذکری که برای آنان یادآوری باشد، از جانب خدا برای آنان نیامد، مگر آن که آن را شنیدند، اما چون مشغول بازی بودند، غفلت و اعراض کردند. لذا می‌فرماید: هر عملی می‌کنند، حساب و نتیجه حساب، یعنی بازده عملشان به آنان نزدیک می‌شود، اما باز غافلند و اعراض می‌کنند.

ب – اتفاقات بسیاری رخ داد که نشان دهنده نزدیک شدن قیامت نیز بود؛ از جمله ختم نبوت. ختم نبوت یعنی اکمال و اتمام دین، یعنی شریعت نهایی برای همه مردم، یعنی کامل شدن ملزومات هدایت تا آخرالزمان، یعنی نزدیک شدن تحقق تمامی وعده‌های الهی و ...؛ پس قیامت نیز نزدیک می‌شود. لذا پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، دو انگشت خود را به هم چسبانده و فرمودند: «بُعِثْتُ أَنَا وَالسَّاعَة کهَاتَیْن» یعنی: من و قیامت مانند این دو انگشت با هم مبعوث شدیم – ولی آیه مذکور به زمان قیامت یا نزدیکی و دوری آن اشاره ندارد، بلکه به شرح حال مردم و تذکر به آنان تصریح می‌نماید که حساب و نتیجه اعمال به آنان نزدیک می‌شود، اما در بازی و غفلت و اعراض به سر می‌برند.

وَ هُمْ فى‏ غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ‏؛ و آنان از نزدیک شدن آن بى‏خبر و از آن رویگردانند.

آرى، این مردم نه در اندیشه نزدیک شدن هنگامه حسابرسى هستند و نه براى فرارسیدن آن مى‏اندیشند و آماده مى‏گردند، بلکه همچنان از اندیشه در مورد آن و آمادگى براى رویارویى با آن رویگردانند و سرباز مى‏زنند.

آیه شریفه نشانگر این واقعیت است و انسان را به این سو تشویق و ترغیب مى‏کند که خویشتن را براى رستاخیز و فرا رسیدن آن و حساب و حسابرسى آماده سازد.

فراموش کردن دادگاه عدل قیامت سر چشمه اصلى بدبختی هاى آدمى است، و در این صورت است که آدمی خود را در برابر قانون شکنى ها و مظالم آزاد مى بیند، و این گونه گرفتار مجازات ابدى می شود:

"فَذُوقُوا بِمَا نَسِیتُمْ لِقَاء یَوْمِکُمْ هَذَا إِنَّا نَسِینَاکُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ "؛ سوره ی سجده، آیه ی 14، امروز شما عذاب را، به کیفر فراموشی ملاقات روز قیامت، بچشید؛ زیرا ما هم شما را از یاد بردیم تا عذاب همیشگی را به کیفر کردار زشتی که انجام دادید بچشید.

قرآن تأکید مى کند که حقیقت آخرت در حافظه انسان به طور فطرى منعکس است. آن سان که مى تواند با به کار بردن عقل و تصدیق رسالت پروردگارش از آن نتیجه گیرد ، ولى پرده هاى شهوات که بر روى قلبش افتاده است و افکار باطل او را به فراموشى مى اندازد.

از این رو امروز براى آخرت مهیا نمى شود بلکه همچنان در انحراف و عصیان مى ماند تا مستحق عذاب خدا شود.



      

زیان های مشروبات الکلی از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی

زیان های مشروبات الکلی از دیدگاه اقتصادی و اجتماعی

قرآن کریم شراب و قمار را عمل شیطانی دانسته و پیامبر صلى الله علیه وسلم شراب را اُم الخبائث معرفی می کند، یعنی: در رأس همه حرام ها و پلیدی ها قرار دارد.

یکی از پزشکان معروف می گوید: متأسفانه حکومتها حساب منافع مالیاتی شراب را می کنند، ولی حساب بودجه های هنگفت دیگری را که صرف ترمیم مفاسد شراب می شود، نکرده اند، اگر دولتها حساب های بیماریهای روحی را در اجتماع و خسارتهای جامعه فاسد شىده، واتلاف وقتهای گرانبها، و تصادفات رانندگی دراثر مستی وفساد نسلهای پاک، وتنبلی وبی قیدی وبی کاری وعقب ماندن فرهنگ وزحمات و گرفتاریهای ، و پرورشگاها جهت سر پرستی اولاد اَلکُلیها و بیمارستانها و تشکیلات داد گستری برای جنایات آن ها وزندانها برای مجرمین از اَلکُلیها و دیگر خسارات ناشی از میگساری را یک جا بکنند خواهند دانست درآمدی که از آن به عنوان عوارض ومالیات شراب عاید می گردد، در برابر خسارات نا مبرده هیچ است، بعلاوه نتایج تاسف بر انگیز مشروبات اَلکُلی را تنها با دالر وپول نمی توان سنجید، زیرا مرگ عزیزان وبه هم خوردن خانواده ها، و آرزوهای برباد رفته وفقدان مغزهای متفکر انسانی، به هیچ وجه قابل مقایسه با پول نمی باشد.

خلاصه: ضررهای اَلکل آنقدر زیاد است که به گفته یکی از دانشمندان اگر دولت ها ضمانت کنند دروازه نیم از میخانه ها را ببندند، می توان ضمانت کرد که از نیمی بیمارستانها و تیمارستانها بی نیاز شویم.

ازآنچه گفته شد، اگر درتجارت شراب سودی برای بشرباشد و یا فرضاً چند لحظه بی خبری وفراموش کردن غمها برای انسان سودی محسوب شود، زیان آن به درجات بیشتر، وسیع تر وطولانی تر است بطوری که این دو با هم قابل مقایسه نیستند.

شراب غضب را تحریک نموده ونفس اماره را به طغیان سوق داده وقوای شهوانی را تحریک وانسان را به ارتکاب فحشاء می کشاند.

در بعد أخلاقی، در شخص الکلی عاطفه خانوادگی و محبت به زن و فرزند ضعیف می شود بطوریکه مکرر دیده شده که پدران الکلی فرزندان خود را با دست خود کشته اند.



      

زندگی دنیا از گهواره تا گور

زندگی دنیا از گهواره تا گور

تصور کن روزی که به این دنیا قدم می زاری ... تو گریه می کنی ... ولی همه با آمدن تو شاد و خوشحال هستن و به پدر و مادرت تبریک می گویند ... در این روزها از دنیای جدیدت چیزی نمی فهمی فقط با گریه خواسته های خود را به مادرت می فهمانی..

هنگامی که به سن هفت سالگی می رسی عقربه های ساعت عمر ات شروع به حرکت می کند ... زندگی برای تو مفهوم جدیدی پیدا میکنه ... اولین روز مدرسه با شوق و شادی شروع می کنی ... و شاید یک شب به خاطر آن بیدار ماندی ... با شروع دوران مدرسه و تحصیل هر روز بر مشغلت و کارهای تو افزوده میشه ... در این فکری که این روزها را با موفقیت سپری کنی ... و درس و دانشگاه را سپری کنی تا وارد دنیای جدید شوی ... دنیایی پر از شور و شادی ... تشکیل خانواده و یافتن همسری مناسب برای خود ... هر لحظه انتظار روز عروسی را می کشی ...  این روزهای پر از شادی نیز با  تولد فرزند شیرین تر می شود ... تو و همسرت با تولد این نوزاد خوشحال می شوید و خاطرات کودکانه تان زنده می شود ..   مسئولیت دیگه چندین برابر شده ... باید نقش مهمی در تربیت فرزندان ایفا کنی ... 

روزها سپری می شود ... و فرزندان بزرگ می شوند ... عقربه های عمرت با سرعت بیشتر حرکت می کنه ... ... قدرت و توان جوانی ات کاهش می یابه ... بیماری ها از هر طرف به تو هجوم می آورن ... و موهای سرت سفید میشه ... وکمرت خم شده ... و قدم ها بر تو سنگینی میکنه... عقربه ها برای تو با سرعت بیشتر به حرکت در آمدن ... و این روزها تو را به یاد پدر و مادرت می اندازد...

در این روزها عقربه های ساعت عمر ات هر لحظه ممکنه بایستن ... هر لحظه انتظار سفر از این دنیا را می کشی ... از این دنیا به دنیای آخرت ... بالاخره عقربه های عمرت از حرکت باز می ایستن ... و اینجا زندگی دیگه برای تو شروع میشه ... در آنجا از زندگی دنیا خبری نیست ... از خانه و خانواده خبری نیست ... فرزندی نیست و دوست و غمخواری برای تو وجود نداره ... و در آنجا فقط از کار نیک ات می پرسند..

آیا نماز خواندی؟

آیا روزه گرفتی؟

آیا زکات دادی؟

آیا حج ادا کردی؟

آیا صدقه دادی؟

و آیا ........ وآیا............ و آیا .....؟؟؟

آن وقت خواهی دانست همه ثانیه های عمرت بسیار ارزشمند بوده ...و در برابر همه آنها باید پاسخگوی پروردگارت باشی

آری ... اینگونه زندگی دنیا برای انسان ها سپری میشه ... بسیار کوتاه و زودگذر ...

 پس بیاییم از فرصت های باقی مانده برای خوشنودی پروردگارمان استفاده کنیم ...

بیاییم با طاعت پروردگار به زندگی مان روشنایی بخشیم ...

 



      
<      1   2   3   4   5   >>   >