علامهجعفرى؛ ابنسیناى زمان
1304 تا 1377 ش
علامه محمدتقى جعفرى بهسال 1304 ش، در تبریز، دیده بهجهان گشود. با اینکه پدر ایشان از سواد بهرهاى نداشت، با اتکاىبهنفس و پشتکار، سواد خواندن و نوشتن را از مادر خویش فراگرفت؛ طورىکه دوره دبستان را از پایه سوم شروع کرد. پس از آن، دروس مقدماتىِ حوزه را در مدرسه طالبیه تبریز گذراند.
ایشان براى ادامه تحصیل، عازم تهران شد و پس از آموختن سطوح اول و دومِ حکمت منظومه و امور عامّه اسفار، راهى قم شد و در علوم معقول و عرفان و اخلاق، از محضر شیخمهدى مازندرانى، شیخمحمدتقى زرگر و امامخمینى (ره) کسب فیض کرد. استاد در خاطرات این دوره از تحصیلش به زندگى سخت خود و غذاى ساده نان و ماست، اشاره کرده است و نیز به اینکه گاهى تهیه همین مقدار قُوت هم، مقدور نمىشده است!
ایشان در آغاز جوانى و پس از گذراندن دروس سطح، رهسپار نجف شد و همزمان با دروس حوزوى، با اندیشهها و معارف شرق و غرب آشنا شد؛ بهویژه، آشنایى و هماندیشى با کسانى
اختران آستان، ص: 14
مانند محمدرضا مظفر، فیلسوف و منطقىِ نواندیش و احمد امین، ریاضىدان مشهور دانشگاه بغداد، سبب شد علامه در موضوعاتى چون فقه و فیزیک، فلسفه و زیباشناسى، تاریخ و روانشناسى و برخى دیگر از دانشهاى گوناگون، گامهاى علمى بلندى بردارد. استاد در دروسِ حوزوى هم از درس دانشورانى همچون آیتالله خویى، آیتالله سیدمحمود شاهرودى، آیتالله میلانى و آیتالله سیدمحسن حکیم استفاده لازم را برد؛ بهطورىکه در 23 سالگى، به درجه اجتهاد نایل شد.
علامهجعفرى پس از ده سال، به ایران بازگشت و به قم، مشهد و درنهایت، تهران رهسپار شد و با دکتر بدیعالزمان فروزانفر و دکتر محمدابراهیم آیتى هم آشنایى پیدا کرده و توجه و عنایت آنان را بهخود جلب کرد. علامه در تهران، بهتدریس منظومه و عروه الوثقى همت گماشت.
تعداد آثار مکتوب علامه محمدتقى جعفرى، به ى کصد کتاب بالغ مىشود که برخى از آنها عبارت است از: ترجمه و تفسیر نهج البلاغه در جلد، نقد و تفسیر مثنوى در 15 جلد، فلسفه زیبایى و هنر از دیدگاه اسلام، حکمت اصول سیاسى اسلام، علم و دین در حیات معقول.
اختران آستان، ص: 15
عمر پُربار استاد، سرانجام در 25 آبان 1377 ش، پس از یکدوره بیمارى سرطان ریه، در بیمارستان لیسترِ لندن بهپایان رسید و پیکر مطهرش را پس از انتقال به مشهد، در رواق دارالزهدِ حرم مطهر بهخاک سپردند.
اختران آستان، ص: 16
علامه سیّدجلالالدین آشتیانى؛ ملاصدراى قرن
تا ش
استاد علامه سیّدجلالالدین آشتیانى بهسال 1304 ش در شهر آشتیان، از توابع استان مرکزى، دیده بهجهان گشود. در نوزدهسالگى براى فراگیرى علوم دینى، عازم قم شد و به تحصیلِ دروس فلسفه، عرفان، کلام، تفسیر، فقه و اصول پرداخت. ازجمله استادان وى در حکمت و عرفان، میرزا احمد آشتیانى، علامهطباطبایى و امامخمینى (ره) بودند.
شهرت علامهآشتیانى به تحصیلات و تحقیقات گستردهاش در فلسفه و عرفان اسلامى است؛ بهطورىکه هانرى کُربَن، فیلسوف شهیر غربى، که مدتها با او آشنایى و همکارى داشت، او را «ملاصدراى دیگر» لقب داده است. سیّدحسین نصر نیز در کتاب عرض و طول تاریخ فلسفه اسلامى، معتقد است او در نیمقرن اخیر، هم بر طول و هم بر عرض فلسفه اسلامى افزود؛ یعنى هم سِیر تاریخى و زمانىِ فلسفه اسلامى را تداوم بخشید و هم بر محتوا و آثار نگاشتهشده در این عرصه، اضافه کرد.
استاد آشتیانى، تا پایان عمر، تجرّد اختیار کرد و جز به شوق تحقیق و تدریس، نزیست. او از طرفى دلبسته دین و مکتب ائمه (علیهمالسلام) بود و ازطرفدیگر، سالک