::: چقدر خنده داره :::
چقدر خنده داره که یک ساعت عبادت به درگاه الهی دیر و طاقت فرسا میگذره ولی 60 دقیقه بازی یک تیم فوتبال مثل باد می گذره
چقدر خنده داره که 100 هزار تومان کمک درراه خدا مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی که با همون مقدار پول به خرید می ریم کم به چشم میاد
چقدر خنده داره که یه ساعت عبادت طولانی به نظر میاد اما یه ساعت فیلم دیدن به سرعت میگذره
چقدر خنده داره که وقتی می خوایم عبادت و دعاکنیم هر چی فکر می کنیم چیزی به فکرمون نمی یاد تا بگیم اما وقتی که می خوایم بادوستمون حرف بزنیم هیچ مشکلی نداریم
چقدر خنده داره که وقتی مسابقه ورزشی تیم محبوبمان به وقت اضافه میکشه لذت می بریم و از هیجان تو پوست خودمون نمی گنجیم اما وقتی که مراسم دعا و نیایش طولانی تر از حدش می شه شکایت می کنیم و آزرده خاطر می شیم
چقدر خنده داره که خوندن یه صفحه دعا سخته اما خوندن 100 صفحه از پرفروشترین کتاب رمان دنیا آسونه
چقدر خنده داره که سعی میکنیم ردیف جلو صندلی های یک کنسرت یا مسابقه رو رزو کنیم اما به آخرین ردیف یک مکان مذهبی تمایل داریم
چقدر خنده داره که برای عبادت و نیایش هیچ وقت زمان کافی دربرنامه روزمره خود پیدا نمی کنیم اما بقیه برنامه ها رو سعی می کنیم تو آخرین لحظه هم که شده انجام بدیم
چقدر خنده داره که شایعات روزنامه ها رو به راحتی باور می کنیم اما معجزات الهی رو به سختی باور می کنیم
چقدر خنده داره که همه مردم می خوان بدون اینکه به چیزی اعتقاد پیدا کنند و یا کاری در راه خدا انجام بدن به بهشت برن
چقدر خنده داره که وقتی جوکی رو از طریق پیام کوتاه و یا ایمیل به دیگران ارسال می کنیم به سرعت آتشی که در جنگلی انداخته شود همه جا را فرا می گیره اما وقتی که سخن و پیام الهی رو می شنویم دو برابر در موردگفتن و یا نگفتن اون فکر می کنیم
خنده داره. اینطور نیست؟!
دارید می خندید؟
دارید فکر می کنید؟
این حرفارو به گوش بقیه هم برسونید و ازخداوند سپاس گذار باشید که او خدای مهربان و دوست داشتنی است.
پی نوشت : آیا این خنده دار نیست که وقتی که می خواید این حرفارو به بقیه بزنید خیلی ها رو از لیست پاک می کنید بخاطر اینکه شک دارید که اونها به چیزی اعتقاد دارند ؟
خنده داره؟ . . .نه
راستی نظر شما چیه ؟؟؟
التماس دعاطاهر خسرویان
مفهوم اوقات فراغت
آلن بیرودربحث ازاوقات فراغت ومعنای آن می نویسید:فراغت از leislrمصدرقدیمی مبدل شده به اسم مصدرواز ریشه لاتینی licerبه معنای مجازی شدن گرفته شده است. اوقات فراغت فقط زمان آزاد شده ازبارکارنیست،بلکه فعالیتی غیراجباری است.درفرهنگ عمید نیزدرباره تعریف ومعنای اوقات فراغت چنین آمده است: فراغت در فارسی به معنی آسودگی وآسایش وآسودگی ازکاروشغل است.درهمه تعاریف برعنصرآزادی واختیارفرد درانتخاب نوع فعالیت درزمان فراغت ونیزلذت بخش وارضا کننده بودن فعالیت تاکید شده است.دریک جمع بندی کلی از مباحث فوق می توانیم اوقات فراعت را زمانی بدانیم که شخص دراختیارخودش است ومی تواند به کاردلخواه خود بپردازد.
اوقات فراغت وتامین نیازها
گذران اوقات فراغت نیازهایی را درپی دارد که به اختصاربدان اشاره می شود
1- نیا ز به استراحت ورفع خستگی:انسان ها همه نیازبه استراحت ورفع خستگی دارند.پیوستگی درانجام کارها و نبود زمان کافی برای استراحت وفراغت موجب نزول کیفیت کارونیزپرخاشگری فرد فعال می گردد.ولی باید به کودکان ونوجوانان آموخت که زمان استراحت زمان بطالت نیست.بلکه زمانی است که فرد به تمرکزاعصاب می پردازدوحاصل آن افزایش بازده است.بدن وذهن آدمی پس ازمدتی کار ،خود به خود نیازمند استراحت است وبطور طبیعی بدان می پردازد.پس اوقات فراغت می تواند چنین نیازی را رفع کند.
2- نیا ز به تفریح: پس ازانجام کاردرطی ایامی خاص ،آدمی نیاز داردتا اوقاتی را صرف تفریح کند.نقل می کنند که حضرت علی (علیه السلام) درروزهای جمعه به بیرون ازشهرمدینه وبه قصد تفریح می رفتند.پس الگوهای دینی جایگاهی برای تفریحات درزندگانی پربارخود درنظرگرفته بودند.گاه درایام فراغت به سفرنیزمی توان رفت وپیامبر(صلی الله علیه و آ?ه و سلم) فرموده اند: سافروا تصحوا. مسافرت کنید تا سلامت بمانید.حتی سفرهای کوتاه به بیرون شهردرروزهای جمعه وخوردن ناهاردرکناررودخانه وسبزه زارمی تواند تفریحی دل انگیزمحسوب شود.به هرحال باید ترتیبی اتخاذ نمود که درایام سال کودکان ونوجوانان ازتفریحات سالم برخورداربشوند.درمراکزمشاوره یکی ازمشکلاتی که خانم ها وکودکان و نوجوانان مطرح می کنند این است که پدربا داشتن امکانات مالی ازبردن آنها به سفروتفریح امتناع می کند.باید دانست که تفریحات موجب انبساط خاطروسلامت روانی می گردد.
3- سرگرمی و ایجاد تنوع: نیازدیگری که دراوقات فراغت رفع می شود ،نیازکودکان ونوجوانان به سرگرمی وتنوع داشتن است.بخشی ازدرگیریهای درون منزل که میان کودکان رخ می دهد به این دلیل است که آنها بیکارند و وسیله ای برای سرگرمی ندارند.لذا یکی برای دیگری ادا درمی آورد واونیزدرعوض وی را می زند.اما وقتی هردو دارای سرگرمی خاص باشند ،فرصت کمتری برای ایجاد مزاحمت ودرگیری با یکدیگردارند.مسئله تنوع نیزامری مهم است وزندگی بدون تنوع خسته کننده می باشد .پس تنوع درگذراندن اوقات فراغت باعث ایجاد تنوع درزندگی می گردد وتنوع مانع پدید آیی افسردگی است.آنچه افسرده ها ازآن گله مند هستند ،نداشتن تنوع درزندگی ویکنواخت شدن آن است .پس با راهنمایی فرزندان به انجام فعالیتهای متنوع ، زمینه علافه مندی آنان به زندگانی را فراهم آوریم.
4- شکوفایی استعدادهای شخصی: هریک ازفرزندان ما دارای استعداهایی است .درتعریف استعداد گفته اند که آن توانایی بالقوه ای است که اگردرمحیط مساعدتری قراربگیرد، به شکوفایی می انجامد.فردی که استعدادهایش به نحو مطلوبی به شکوفایی رسیده باشد به تعبیرمازلو)maslow ( به خود شکوفایی دست یافته است.یکی اززمینه هایی که موجب رشد استعدادها را فراهم می آورد پرداختن به فعالیتهایی است که فرزند دراوقات فراغت انجام می دهد. از جمله راههایی که می توان ازطریق آنها مبادرت به شناخت استعدادهای کودکان ونوجوانان نمود ملاحظه کردن کارهایی است که آنان، با علاقه انجام می دهند ونیزبه تکرارآن می پردازند.پس درلحظه هایی که کودکان ونوجوانان خود مایلند به فعالیتی روی آورند ،بهترمی توان به شناخت استعدادها وعلایق آنان پی بردوتمهیدات و امکانات لازم را برای رشد وبالندگی استعدادهایشان فراهم کرد.
5- شکوفایی فردی و اجتماعی: گذران اوقات فراغت باید به نحوی باشد که زمینه های لازم را برای شکوفایی فردی واجتماعی را فراهم آورد.زیرا شکوفا کردن استعداد ها ازاهم وظایف تعلیم وتربیت است. وانسان بالنده در تفکرمازلوفردی است که به خود شکوفایی رسیده باشد ویکی ازعواملی که به خود شکوفایی فرد کمک می کند ،به تعبیرآلن بیرو،گذران اوقات فراغت است.در حین گذران اوقات فراغت که فعالیتی آزاد واختیاری است به فرد به دلخواه خود به فعالیتی می پردازد که استعداد انجام آن را دارد وبه آن فعالیت علاقه مند نیزمی باشد.هرگاه آدمی به فعالیتی بپردازد که هم استعداد آن را دارد وهم بدان علاقه مند است ،قطعا به شکوفایی دربعدفردی می رسد.
شکوفایی دربعد اجتماعی نیزآن گاه محقق می گردد که فرد درکنارجمعی به فعالیت می پردازد وازطریق فراگیری مهارتهای اجتماعی)social skills (ومهارتهای زندگی )life skills (به رشد وبالندگی بیشتری دست یابد.
علاوه بر این با قرارگرفتن درجمع انسانهایی که توان رهبری جمعی را دارند شناخته می شود وبا به دست گرفتن رهبری جمع ،استعدادهای رهبری وی به شکوفایی می رسد وعلاوه برآن استعدادهایی دراورشد می کند که لازمه آن حضوردراجتماع است ، مانند رشد استعداد کلامی.نتیجه آنکه حاصل گذران اوقات فراغت دست یافتن به شکوفایی فردی وجمعی است.
6- اوقات فراغت و بهداشت روانی: حسن گذران اوقات فراغت تضمین کننده ، سلامت وبهداشت روانی انسان است.اشتغال مستمروبدون وقفه فکری وعملی موجب خستگی جسمی وذهنی می گردد.به گونه ای که فرد به تدریج نشاط وسرزندگی خود را ازد ست می دهد.درواقع فشارهای ناشی ازاشتغال ممتد ذهنی وجسمی(به خصوص ذهنی)نه تنها ممکن است با ازدست رفتن نشاط وتعادل حیاتی فرد همراه باشد ،بلکه درمواقعی عا مل مهمی برای بروزبسیاری ازاختلالات روانی،همچون نوروزها،افسردگی ها ونارساییهای جسمی،به ویژه ازنوع بیماریهای روان تنی (سایکوسوماتیک)محسوب می شود.دراین شرایط برخورداری ازیک برنامه جامع وپیش بینی فرصتی آزاد وفارغ ازکارموظف وبهره بری ازآن ،اولین ومهمترین گام در پیش گیری ازآسیب های ذهنی وحفظ بهداشت روانی است.
فقدان حداقلی ازاوقات فراغت درزندگی روزمره ،ولوساعتی یا کمترازآن ،باعث افزایش اضطراب یا فشارروانی شده ،زمینه اختلال درقوای حسی وادراکی را فراهم می آورد وفرد درتفکرمولد وخلاق با مشکل جدی مواجه می گردد.به طورمسلم،همان طوری که ذکرشد فشارذهنی وروانی ناشی ازفعالیتها ومشغله های مستمروبی وقفه نه تنها موجب اختلال دربهداشت روانی فرد می شود بلکه قدرت فراگیری ،ادراک مطالب ونگاه داری ذهنی را به حداقل می رساند. لذا ضروری است که اولیاء ومربیان ضمن توجیه کودکان ونوجوانان نسبت به اهمیت،ارزش ونقش حیاتی اوقات فراغت درچگونگی حسن گذران فرصت های آزاد ،آنها را یاری دهند. ازاین رهگذرانتظار می رود فرصت استفاده مطلوب وبرنامه ریزی شده ازاوقات فراغت به آن دسته ازدانش آموزانی که به عللی دربعضی ازدروس تجدید شده اند نیزداده شود.چه بسا بهره مندی شایسته ازاوقات خوشایند فراغت مانع خستگی ذهنی وفشارروانی دا نش آموزان شده ،با فراهم کردن نشاط وسرزندگی که ازشاخصه های بهداشت روانی است ، قدرت یادگیری ونگاه داری ذهنی در آن ها افزایش می یابد .بدون شک دربعضی ازموانع علت تجدیدی دانش آموزان را باید دروجود بی نظمی وبی برنامه گی دررفتارتحصیلی آنها جست. به نظرما مسئله فراغت کودکان ،نوجوانان وحتی جوانان ازاهم مسائل قابل بحث درتربیت است.ازیک سو می تواند عامل رشد وسعادت کودکان به حساب آید وازسوی دیگرموجب بدبختی فساد وانحطاط آنها، عامل رشد وسعادت است درآن گاه که والدین ومربیان بتوانند به نحوی شایسته درآن برنامه ریزی کنند وازاوقات فراغت این نسل نیکواستفاده نمایند. طبعا عامل بد بختی وفساد است درآن هنگام که آنان به پناه خود رها شوند ودرخانه ومدرسه عامل سرگرمی واشتغالی برایشان نبا شد. این مسئله دامن گیر همه خانواده ها و همه گروه ها و موسساتی است که به نحوی با کودکان و نوجوانان و جوانان سروکاردارند. به منظورتحقق نیازهای ایام فراغت ، پیشنهادهای زیرعرضه می گردد تا راهنمای عمل برنامه ریزان اجتماعی وخانواده ها واقع شود.
تاسیس فرهنگسرا ها وورزشگاه ها ی متعدد وتشکیل انواع گروه های اجتماعی، تفریحی ، ورزشی،هنری وادبی،چنین اقدامی پیامدهایی ازجمله موارد زیررا به دنبال دارد:
1- نظم ومحتوا به اوقات فراغت بخشیده می شود.
2-ایجاد روابط گروهی وفراهم نمودن محیط تعامل اجتماعی ،وجود هنجارها و دستورالعمل های اجتماعی،وعرضه کنترل اجتماعی نظارت شده گروه براعضاء سبب می شود که اوقات فراغت به وقت اشتغال ، وبی برنامگی به ایفای نقش درگروه تبدیل گردد.
3- ایفای نقش درگروههای اجتماعی ، تفریحی وورزشی سبب بروزاستعدادهای هنری،ادبی،و...می شود.
ایجاد تنوع درامکانات عرضه شده
افزایش قدرت انتخاب افراد هردوجنس برای نحوه گذراندن اوقات فراغت به گونه ای که هرنوع سلیقه وعلاقه ای را تحت پوشش قراردهد ،باعث رشد شخصیت وتکامل فکرواندیشه افراد می شود.
آگاهی دادن به مردم درباره مفهوم وکارکرد اوقات فراغت
تغییرنگرش مردم دراین جهت که اوقات فراغت صرفا استراحت کردن وبدون فعالیت کردن نیست.پیامد چنین نگرشی گاهی به مرزگریزازواقعیات زندگی نیزکشیده می شود.
حال آنکه اگرتعطیلات را بخشی ازفرآیند تربیت بدانیم ازاین فرصت باید به صورت برنامه ریزی شده استفاده نمائیم. دراین زمینه کمیته های فرهنگی ،هنری وهمه مراکزی که به نحوی درپرکردن اوقات فراغت دانش آموزان دست اندرکارند باید به شناسایی استعدادها وعلائق آنها پرداخته ،برای به حداکثررساندن استفاده ازاین ایام برنامه ریزی کنند. به ویژه که بسیاری از این دانش آموزان همراه با پایان سال تحصیلی با مشکل گذراندن اوقات فراغت مواجه می شوند ؛زیرا هیچ برنامه خاص ومشخصی برای این ایام ندارند.
رهنمود های عملی برای والدین
برنامه ریزی والدین برای این ایام بایدبا مشورت ونظرخود فرزندان صورت بگیرد نه فقط با اعمال نظروالدین،زیرا درغیراین صورت مهمترین مشخصه مفهوم اوقات فراغت نبود الزام کمرنگ می شود ودرنتیجه کارکردهای مطرح شده جایگاه خود را ازدست می دهند.آنچه دراین زمینه اهمیت دارد ،توجه دادن والدین با این امر است که آنها باید همواره نقش راهنما داشته ،فرزندان را با توجه به علائق شان درجهت رشد وپرورش استعدادهایشان یاری کنند. ازآنجا که بسیاری ازخانواده ها ،توان استفاده ازامکانات عرضه شده ،همچون کلاسها و اردوهای مختلف تفریحی وآموزشی را ندارند ،راهکارهای زیرمی تواند بهره وری فرزندان آنان را ازاین ایام تا حدودی افزایش دهد.
1- امکا ن معاشرت فرزندانتان را با دوستان قابل اعتماد، آنها فراهم سازید.برای اطمینان بیشترتوصیه می شود به نحوی با خانواده آنها ارتباطی هرچند اندک برقرارنمایید.
2-کتابهای متناسب با علائق آنان تهیه کنید.
3-امکا ن استفاده ازکتابخانه را برای آنان فراهم نمایید.
4- وقت بیشتری را به فرزندانتان اختصاص دهید تا درنتیجه ارتباط متقابل ،شناخت متقابل شما ازهمدیگرتوسعه یابد.
5-بخشی ازکارهای منزل را بنا به انتخاب فرزندان به آنها واگذار نماید. شما ای مادرعزیزمی توانید برنامه های مفید وسازنده برای فرزندانتان تدارک ببینید .شما می توانید درامورخانه از آنها کمک بگیرید،شما می توانید آنها را درانجام امورمنزل شرکت دهید، بچه ها همه به کارکردن علاقه مند هستنداما نمی خواهند کاربرای آنها الزام واجبارداشته باشد،نمی خواهند که کاربرای آنها تکلیف باشد.کسی که هرشب نشسته و یک دیکته نوشته که فردا صبح به معلم تحویل دهد دیگرحاضرنیست اکنون که مدرسه تعطیل شده است یک کارموظف انجام دهد.شما کاررا به عنوان پاداش یک کارخوب به آن رجوع کنید.
6- امکانات تهیه کارهای دستی ارزان قیمت را درمنزل فراهم کنید وخود نیزراهنمایی آنان را عهده دارشوید. بطورقطع شما نیز راهکارهای خلاقانه دیگری را می توانید به این فهرست اضافه نماید.
طاهرخسرویان
افسران دشمن بداندسربندمن سلاح من است وای به روزی که سربندم یازهرا(س) باشد.
چشم تو خورشید را برنمی تابد،پس بیهوده چشم در خورشید مدوز . سهم تو از خورشید آن است که در آینه می بینی .اما روزگار آینه ها نیز سپری گشته است. آینه شکست گرفته و هزار تکه هر یک به قد خویش، قدری نور می تابند و هر یک به قدر خویش، پاره ای از خورشید را حکایت می کنند. روزگاری بوده است که آینه های پی در پی روزهای سرد زمین را در تابش خورشید مکرر غرقه می کردند، اما چیزی نمی گذرد که آینه ها یک یک شکست می گیرند و یاد خورشید در خرده های آینه بر زمین می ماند ؛ چیزی نمی گذرد که در نبود آینه ها خورشید فراموش می شود و روی در خفا می کند ؛چیزی نمی گذرد که لاجرم تنها راه ما به خورشید از این پاره های آینه راست می شود. می خواهیم از این به بعد در برابر پاره های آئینه تمام هستی خودرا به نظاره بنشینیم و از من و منیت های وجودیمان دست شسته تا خورشید خداوندی به تمام وجومان جلوه گر شود . اگر کربلا عاشقمان باشد...
دلتنگیمان دلتنگی است...آنوقت رویمان هم میشود که از حسین (علیه السلام)بخواهیم پروازمان
دهد...
یاحسین پایم به زمین قفل است و بارم سنگین اما شدیدا دلتنگ..
به حق دلتنگی های مادرت ما را همانند شهدا کربلایی کن...
مراسم جزء خوانی قرآن کریم هرروزدر مساجد شهرستان اردل جهت خواهران وبرادران برگزارمی شود.
به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی چهارمحال وبختیاری، کارشناس قرآنی تبلیغات اسلامی اردل با بیان این خبر گفت: همزمان با ماه مبارک رمضان مراسم جزء خوانی قرآن کریم ویژه خواهران وبرادران در مساجد با همکاری مربیان طرح تابستانی ومبلغین اعزامی برگزارمی شود.
سید اصغر حسینی اردلی افزود: مراسم جزء خوانی قران کریم دربیش از70مسجد، حسینیه، مدرسه واماکن مقدسه با حضورمبلغین اعزامی ازدفتر تبلیغات اسلامی قم واصفهان ومربیان هسته های فرهنگی جوان اوقات فراغت هرروز بعد از نمازظهروعصروقبل ازنمازمغرب وعشادرحال برگزاری است.
حسینی تصریح کرد: مراسم جزء خوانی با حضوردانش َآموزان، دانشجویان طرح هسته های فرهنگی جوان با استقبال وشورخاصی در4هسته شهری و6هسته روستای درمساجد درحال برگزاراست.
وی بیان داشت: دراین کلاسها روشهای قرائت صحیح قرآن وآموزش صحیح نماز، احکام دینی بیان وتا پایان ماه مبارک رمضان ادامه دارد.
هم زمان با ماه مبارک رمضان، جلسات جزء خوانی قرآن کریم در بیش از50مسجد شهرستان اردل برگزار میگردد.
به گزارش روابط عمومی اداره کل تبلیغات اسلامی چهارمحال و بختیاری، کاشناس قرآنی تبلیغات اسلامی شهرستان اردل با بیان این خبر گفت به منظور انس معنوی با قرآن وآموزهای دینی وسیراب شدن از سرچشمه زلال معنویت ماه مبارک رمضان جلسات قرآن آموزی درمساجدومحل برپایی کلاسهای هسته های فرهنگی جوان برگزار میشود.
سید اصغر حسینی اردلی پیرامون برگزاری جلسات قرآن در بیش از 50مسجد، حسینیه وکلاس تابستانه شهرستان افزود: شهرستان اردل دارای 90روستا است که از این تعداد 80روستا در دسترس ودارای مسجد وحسینیه می باشند ودراین روستاها مبلغ اعزامی ساکن می باشد ودر7روستا طرح هسته های فرهنگی جوان درحال برگزاری است.
وی تصریح کرد: روستاهای که دارای قاری می باشند خودشان تلاوت جزء خوانی انجام می دهند وروستاهای فاقد قاری کاروان قاریان به سرپرستی هیئت فاطمیون اردل با حضور در مساجد این روستاها به قرائت قرآن می پردازند.
ایشان تصریح کردند: برنامه جزء خوانی قرآن کریم همه روزه از ساعت 18تا اذان مغرب وعشا برگزارمی شود واین برنامه تا پایان ماه مبارک رمضان ادامه دارد
1-خانواده:
آموزش نماز و پرورش روحیه مذهبی مناسب برای اقامه آن . ابتدا از خانواده شروع میشود و خانواده نقش مهمی در انتقال فرهنگ نماز از خود بروز میدهد . آنچه در مورد فرزند در گرایش به نماز مهم است . وجود انگیزه است و آنچه در تربیت و آموزش نماز اهمیت دارد روح معنوی نماز به اعماق دل اوست .نه تحمیل شکل و قلب او. زمانی آموزش نماز به توفیق می انجامد و قرین موفقیت میشود که با احسا س خوشا یند همراه باشد ربدیهی است زمانی که نوجوان در معرض یادگیری و آموزش احکام و عبادات قرار دارد. لازم است از قبل برای این موضوع زمینه سازی شود تا همراه آموزش . احساس خوشایند در او ایجاد گردد و به این ترتیب .نتیجه ی مطلوب به بار آورد در این صورت تقویت چنین گرایش فطری نیز بسیار آسا ن وطبیعی خواهد بود زمانی نوجوان الگوهای رفتاری مطلوب خویش را در موقعیتها و شرایط مختلف زندگی در رفت و آمدها میهمانیها و برخوردهای بستگان و دوستان و از جمله حضور آنان در صفوف نماز جماعت مشاهده میکند احساس شادمانی شوق و شعف سراسر وجودش را فرا میگیرد و عمیقا"نسبت به رفتار آنها کنجکاو میشود و از آنان الگو میگیرد.
2-مدرسه:
در مدرسه نیز هنگامی که نوجوانان وجوانان در موقعیتهای مختلف اوقات تحصیل و هنگام شنیدن اذان مشاهده میکنند که معلمان و مربیان بی هیچ تکلفی مشتاقانه به سوی نماز می شتابند در احساس همانندسازی به شوق و رغبت در میایند و به اقامه نماز گرایش فزونتری پیدا میکنند هر قدر شخصیت الگوهای تربیتی و پرورشی برای دانش آموزان محبوب و دوست داشتنی باشد تاثیر پذیری آنها افزایش می یابد روشن است که هرگز نباید به اجبار و تحمیل و فشار دانش آموزان را به انجام فریضه نماز وادارکنیم در عوض شایسته است بیش از هر چیز جاذبه های رفتار خود را در بیان ارزشها با فراهم کردن مقدمات نماز افزایش دهیم اگر چنین فضایی در مدارس حاکم باشد روحیه معنوی دانش آموزان افزایش مییابد و در نماز خانه مدرسه ارتباط شوق آمیز همسالان گسترش پیدا میکند.
3-رسانه ها:
رسانهها فن آوری عظیمی هستند که دنیای ما را به تسخیر خود در آورده اند و پس از خانه و مدرسه از دیگر عوامل تاءثیر گذار برروح کودک و نوجوان هستند رسانه ها از نخستین دوران زندگی تا پایان حیات انسان به عنوان عامل آموزنده و تاءثیر گذار نده بسیار قوی نقش دارند بنابر این در تهیه . تولید و پخش برنامه از طریق رسانه ها برای کودکان و نوجوانان باید بسیار دقت کرد و برای این مسئله مهم یعنی آموزش و پرورش احساسا ت و گرایشهای دینی بویژه نماز بیشترین اهمیت را قائل شد رسانه جمعی یکی از عوامل موءثر و مهم زندگی است و باید با خواست و ارزشهای معنوی خانه و خانواده و جامعه همسو وهماهنگ باشد تا بتواند گرایش به نماز اول وقت را در نوجوانان و جوانان زنده نگه دارد.
4-نتیجه گیری :
برای رسیدن به روح و پیام معنوی نماز و درک فضلیت وقت نماز تاکید بر ضرورت ایجاد نظمی متشکل از خانه مدرسه و رسانه به صورت مجموعهای هماهنگ و حرکت کننده در یک جهت واحد امری است منطقی و اجتناب پذیر مینمایدباید این مجموعه به هم پیوسته برای انتقال فرهنگ نماز هماهنگ و از همه بالاتر همدل باشند اگر شیوه های تربیتی مربوط به نماز و برنامههای زمینه ساز و جانبی اوقات فراغت در خانه مدرسه و رادیو و تلویزیون متناقض باشندکودکان و نوجوانان به شکل صحیح به نماز گرایش پیدا نخواهند کرد و روح حقیقی نماز در وجود آنان تحقق نخواهد یافت.
ع
دعوت جوانان به نماز در صورت انسجام و هماهنگی نهادهای فرهنگی و عقیدتی میسر است
تربیت سالم و صحیح کودکان و نوجوانان هدف نهایی والدین، اولیای مدرسه و مربیان و دست اندرکاران مسایل تربیتی است.
این هدف موقعی تامین میشود که عناصر و واحدهای فرهنگی و عقیدتی لازم برای رسیدن به آن هدف بتوانند کارکردهای خود را به نحو صحیح انجام دهند، در جامعه اسلامی انجام فرایض دینی از جمله نماز در فرآیند اجتماعی شدن مذهبی کودکان و نوجوانان نقش عمدهای را میتواند ایفا نماید جامعه اسلامی بر اسا س عقیده و ایدئولوژی استواراست که از روح مذهب سرچشمه گرفته است عادت دادن فرزندان به برپایی نماز و واقف ساختن آنها به اهمیت این فریضه نه تنها در تکوین شخصیت آنها بلکه در رابطه با اعضای خانواده . رابطه با دوستان در جامعه اهمیت بسزایی دارد.
اهمیت و ضرورت فریضه نماز
اهمیت نماز به قدری مهم است که قرآن بعد از ایمان آن را متذکر شده است " یقیمون الصلوه " از این جا به اهمیت نماز پی می بریم زیرا یکی از پایه های دین شمرده شده است ودر راس همه عبادتها نماز است، اسلام بدون نمازهرگز معنایی ندارد، نماز خود سازی است، قرآن عجیب سخن میگوید: " ای اهل ایمان! از نماز استمداد کنید، اگر شما میخواهید در اجتماع یک مسلمان واقعی باشید و میخواهید یک مجاهد نیرومند باشید . باید نماز خوان خالص و مخلص باشید اهمیت نماز در جریان اجتماعی شدن نیز بسیار مهم است عمده ترین فریضه مذهبی که در فرآیند اجتماعی شدن . افکار نگرش و رفتارهای مذهبی کودکان و نوجوانان را تحت تاثیرقرار میدهد نماز است اگر ما بتوانیم نمارا به عنوان یک هنجار مذهبی در رفتار و کردار فرزندان خود درونی سازیم قدم اساسی برای تربیت دینی آنها برداشته ایم نماز در ایجاد و حفظ شخصیت سالم مذهبی افراد جامعه نقش دارد و دارای اثرات مثبت اجتماعی است نکته مهم: توجه دادن جوان به نماز . ایجاد رابطه ی انس او با خدا احساسات مذهبی اورا اقناع میکند تمایلات طبیعی و هواهای نفسانی او را مهار کرده و رفتار او را تحت کنترل در میاورد.
فواید نماز:
قرآن فواید فراوانی برای نماز ذکرمیکند:ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر(سوره عنکبوت آیه 45) نماز جلوی زشتی را میگیرد زیرا طهارت است شرایط وعادات و آدابی دارد طهارت مکان و طهارت لباس میطلبد بعضی شرطند بعضی وجوب است بعضی مستحبی و بعضی ادب و دستور و سنت را دارد این مجموعه نماز را میسازد البته چون جهان طبیعت جهان تاءثیر و تاءثر متقابل است و کسی که اهل فحشاء و منکر است توفیق خواندن نماز را ندارد این ها یک تضاد متقابل دارند ممکن نیست که نماز جلوی فحشا را بگیرد ولی فحشا اثر منفی در مورد نماز نگذارد همان طور که نماز گذار از فحشا منزه است انسان فاحش یا بد عمل هم توفیق انجام دادن نماز را ندارد اگر نمازی جلوی معصیت را میگیرد. معصیت هم توفیق نماز گزاردن را سلب میکند یا نمیگذارد انسان نماز بخواند یا اگر هم نماز بخواند فقط برای ادای تکلیف است کسی که از نماز لذت نبرد اهل نماز نیست ( تفسیر سوره ابراهیم صفحه 126) آیت الله جوادی آملی
راههای جذب جوانان به نماز ومساجد.
مقدمه:
دوران ما به سمت سویی روان است که دین باوری و احیای انگیزههای دینی در سکوی نخست آن قرار گرفته است. پرداختن به ریشههای تفاوت در بینش، گرایش و رفتارهای دینی جوانان، برای آنان که هوشیارانه دست به فعالیتهای فرهنگی سازنده و تربیت علمی هدفمند میزنند، یک ضرورت است تا با عنایت به آن در برنامهریزیهای خود بتوانند در این عرصه توفیق یابند.
تقاضای مذهب یکی از خواهشهای فطری بشر است که با فرا رسیدن بلوغ، مانند سایر تمایلات طبیعی در نهاد جوان بیدار میشود و او را به مجاهده و کوشش فرا میخواند. جوان به طور طبیعی رغبت وافری به مسائل مذهبی نشان میدهد و حساسیت زیاد، او را دچار بحران انتخاب صحیح میکند.
روانشناسان معتقدند بین بلوغ و جهش ناگهانی احساسات مذهبی، ارتباط مستقیم وجود دارد. طبق نظر استانلی هال حداکثر این احساسات مذهبی در 16 سالگی پیدا میشوند که این استعاله را میتوان یک صورت خلاصه و فشرده شخصیت جوان دانست.
نماز در میان عبادات، جایگاه خاصّی دارد. نمازی که فرادی خوانده میشود، هر اندازه سرشار از اخلاص و معنویت باشد، تنها ارتباط یک فرد را با خدا برقرار میسازد. اما نماز جماعت از یک وسیله ارتباط میان عبد و معبود فراتر میرود و جنبهی اجتماعی و سیاسی به خود میگیرد. افزون بر این نماز گروهی و دسته جمعی، حال و هوای دیگری دارد زیرا به لحاظ روح جمعی حاکم بر فضای نماز، امواج معنویت بیشتری را میتوان در آن مشاهده کرد. از دیگر حکمتهای نماز جماعت میتوان به تألیف قلوب مسلمانان، شکسته شدن دیوار تفاخر و تکبر، نمایش شکوه و عظمت اسلام، تبلیغ اصل امامت و تمرین پیروی از رهبری در شکل اقتدا به امام جماعت و بر هم زدن معادلات سیاسی دشمنان اسلام اشاره کرد.
جوانان، سرمایههاى عظیم یک جامعه، آیندهسازان نظام و افتخار آفرین مردماند. جامعهشناسان معتقدند جامعهاى سالم است که جوانانى سالم داشته باشد.
یکى از راههاى مهم تربیت سالم، آشنایى جوانان با آموزههاى دینى و بایدها و نبایدهاست. بایدها و نبایدهاى دین به مثابه نسخه دکتر است که انسان را از بیمارىها نجات مىدهد و نتیجه آن، ایجاد جامعهاى قانونمند، متمدّن و سالم است. اگر در برخى روایات از پیامبر(ص) به طبیب یاد شده، درست بدین معناست، زیرا حضرت با نسخه دین، بیمارىهاى روحى را درمان مىکند و مردم را به دینمدارى فرا مىخواند.
از اینرو بایسته است همه مردم به ویژه جوانان با دین بیشتر آشنا شوند. زندگى بدون ایمان و دین، رنجآور است. البته همه مردم به طور فطرى، دینگرا هستند، ولى این امر در اثر برخى عوامل، کمرنگ و گاهى در برخى موارد فراموش مىگردد.
کودکان و انس با قرآن
کودکان و انس با قرآن
مقدمه
حوض بنیک علی الادب فی الصغر کی تقرّ به عیناک فی الکبر
و انما مثل الادب تجمعها فی عنفوان الصبی کالنفس فی المجر
هی الکنوز التی تنمو ذخائرها و لا یخاف علیها حادث غیر[1]
فرزندان خود را در خردسالی به فراگرفتن آداب و آیین ما تشویق کن تا در بزرگسالی روشنایی چشم تو باشد، آدابی که طفل در خردسالی فراهم میآورد هم چون نقشی است که در سنگ پایدار میماند. این آداب چون گنجینههایی هستند که همواره رشد و فزونی مییابد و دست حادثه نمیتواند در آن دگرگونی ایجاد کند.
انسان بیشتر عادت زندگی خود را در دوران کودکی کسب میکند و سازگاری با محیط را فرا میگیرد لذا گفتهاند: «کودک در پنج سالگی نسخة کوچک شخص جوانی است که بعداً خواهد شد»بدین جهت تمام مکاتب فکری، روان شناسی در این مورد توافق دارند که دوران شیرخوارگی و کودکی در تعیین و شکل دادن رفتار و رشد منش آینده اهمیت خاصی دارد.[2] در منابع روایی ما نیز تعابیری چون: علّموا اولادکم، ادّبوا اولادکم، بادروا اولادکم و ابوابی چون «حق الولد علی الوالد»و امثال آن همه حکایت از این مهم دارد.
از آن جا که هدف اصلی این نوشتار تلاشی در راه مأنوس کردن کودکان با قرآن کریم میباشد، طلیعة سخن را گزیدهای از روایات در فضیلت قرائت قرآن قرار میدهیم که تلاوت آن را: برترین عبادت[3]، جلا دهندة دل،[4] کفارة گناهان،[5] احیای قلوب،[6] بهترین مونس،[7] بارور کنندة قلب مؤمن[8] و روشنایی خانهها[9] میخوانند. و دربارة آموختن آن به کودکان امام حسن عسکری ـ علیه السّلام ـ میفرماید: خداوند به پدر و مادر پاداش بزرگی عنایت فرماید، آنان میگویند پروردگارا این همه فضل در حق ما از کجاست؟ اعمال ما شایسته چنین پاداشی نیست، در جواب گفته میشود این همه عنایت و پاداش شماست که به فرزند خود کتاب خدا را آموختید و او را در آیین اسلام بینا کردید.[10]
پس از وقوف آگاهی بر اهمیت و فضیلت قرائت قرآن برای مانوس ساختن کودکان با این امر توجه به دو مطلب ضروری است: 1. الگودهی؛ 2. عادت دهی.
محور اول، الگو دهی: با توجه به نقش بسیار مؤثر الگو در تربیت کودک نگاهی گذرا خواهیم داشت به سیرة حضرت معصومین ـ علیهم السّلام ـ که ترنم قرآن از آداب همیشگی ایشان بوده و اخباری که در این باره رسیده حکایت از اهتمام فوق العاده آنان به قرائت قرآن و آموزش آن به دیگران دارد، آری ایشان خود قرآن را بسیار میخواندند و دوست میداشتند که مسلمانان نیز چنین کنند، لذا پس از نزول قرآن بر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ بیدرنگ قرائت آن در میان مسلمانان رواج یافت و بیش و پیش از همه شخص پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به این کار عشق میورزید.[11] و افرادی را که تازه اسلام آورده بودند را در اختیار اشخاصی که آشنایی بیشتری با قرآن داشتند قرار میداد، تا به ایشان قرآن را بیاموزند و تعلیم کتاب را سرلوحه برنامه خویش قرار دادند. ارتباط امام علی ـ علیه السّلام ـ با قرآن بدان حد بود که عبدالرحمن سلمی قاری بزرگ میگوید: کسی را ندیدم که قرآن را بیش از علی ـ علیه السّلام ـ بخواند.[12] عادت امام حسن ـ علیه السّلام ـ بر این بود که هماره پیش از خواب لوحی منقوش را پیش رو میگرفت که در آن سورة کهف نقش بسته بود و آن را زمزمه میکرد.[13] و سرانجام عشق والای حسین ـ علیه السّلام ـ به قرآن در کلام آن حضرت تجلی میکند که شب عاشورا را از دشمن مهلت خواست تا به عبادت و مناجات بپردازد و فرمود:... خدا میداند که من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقة شدید دارم.[14]
همچنین با تأمل در زندگی و شرح حال بزرگان دین مییابیم که آغازین عمل صبحگاهان نشان قرائت قرآن و واپسین برنامة شبانگاهشان تلاوت آن بوده است از جمله امام خمینی (ره) با همه اشتغالاتی که داشتند هر روز سه تا پنج نوبت قرآن میخواندند.[15]
محور دوم، عادت دهی: در تربیت خردسالان باید بر اساس تلقین و عادت دادن حرکت کنیم چون کودک برای تلقینات مفید و عادتهای مثبت نقش پذیر و مستعد میباشد و به قول غزالی: «کودک امانتی است در دست پدر و مادر و آن دل پاک وی چون گوهری است نفیس و نقش پذیر است چون موم، و از همه نقشها خالی است چون زمینی پاک است که هر تخم که در وی فکنی بروید. اگر تخم خیر افکنی به سعادت دین و دنیا برسد و مادر و پدر و استاد در ثواب آن شریک باشند و اگر برخلاف این باشد بدبخت شود و ایشان در هر چه بروی رود شریک باشند.»[16]
عوامل مؤثر در عادت دهی صحیح وتذکرات لازم در این زمینه:
1. توجه به فطرت: نیاز به پرستش و نیایش یکی از اساسیترین نیازهایی که در عمق روان بشر وجود دارد استاد شهید مطهری میفرماید: «یکی از پایدارترین و قدیمیترین تجلیات روح آدمی و یکی از اصیلترین ابعاد وجود انسان حس نیایش و پرستش است، مطالعة آثار زندگی بشر نشان میدهد هر زمان، هر جا که بشر وجود داشته است نیایش و پرستش هم وجود داشته است».[17] تجربیات و مشاهدات نیز مؤید این مطلب است که کودکان در تقلید و یادگیری مفاهیم و مسایل دینی (قرآن، نماز و...) آمادگی بیشتری در مقایسه با دیگر رفتارها و موضوعات از خود نشان میدهند، اگر مشاهده میشود که گروهی از کودکان و نوجوانان نسبت به مسایل دینی رغبت و تمایلی از خود نشان نمیدهند، این مربوط به محیطی است که فطرت کودک را از مسیر خود منحرف کرده و با کمال تأسف باید گفت بعضی والدین حساسیت ودقتی که در امور دنیوی (تغذیه، لباس و...) فرزندانشان از خود نشان میدهند در مسایل معنوی و دینی آنها ندارند.[18] اینان مصداق سخن پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ هستند که فرمود: وای بر فرزندان آخر الزمان از روش ناپسند پدرانشان، عرض شد یا رسول الله از پدران مشرک؟ فرمود: نه از پدران مسلمان که به فرزندان خود هیچ یک از فرایض دینی را نمیآموزند و به ناچیزی از امور مادی دربارة آنان قانع هستند، من از این مردم بری و بیزارم و آنان نیز از من بیزار.[19]
2. در نظر گرفتن اختیار و پرهیز از اکراه: انسان موجودی است مختار و کرامت خویش را میتواند با اختیار خود کسب کند، در دعوت کودکان و نوجوانان به دین باید گونهای عمل کنیم که آنها احساس آزادی کنند و با توجه به این که انسان فطرتاً خداجوست با تذکر روشهای صحیح این فطرت را در وجود آنان بیدار نماییم تا به اختیار و با اشتیاق به سوی آن سوق یابند.
3. تدریج در آموزش: باید مطالب و مفاهیم آموزش متناسب با سطح درک و قوای ذهنی و روانی کودک باشد، کودک نباید یکباره بار سنگینی از وظایف را بر دوش خود احساس کند. تکالیف سنگین و زود هنگام و خارج از توان ممکن است، صدمهای جبران ناپذیر بر اعتقادات دینی او وارد سازد. امام جعفر اصدق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «... ما به کودکانمان در هفت سالگی امر میکنیم به اندازة توانشان نصف روز یا بیشتر یا کمتر روزه بگیرد و دستور میدهیم هنگامی که تشنگی و گرسنگی به آنان غالب شد افطار کنند. این کار برای آن است که به روزه گرفتن عادت کنند.»[20]
4. اعتدال و میانهروی: ظرفیت کودک برای عبادت محدود است از این رو باید سعی شود، عبادت و تلاوت با نشاط باشد اگر نشاط از بین برود، جنبة تحمیلی پیدا میکند. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرمایند: دین اسلام دینی است متین، محکم و منطقی و مبتنی بر ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی، سفارش میکند که با مدارا و متانت حرکت کنید و عبادت خود را مبغوض و منفور نفس خویش قرار ندهید، به گونهای عمل نکنید که نفستان عبادت را دشمن بدارد، بلکه طوری عمل کنید که نفس عبادت را دوست بدارد و مجذوب آن گردد».[21]
5. تکرار و مداومت: تکرار و استمرار سبب یادگیری درست، سرعت عمل و کسب مهارت در هر زمینهای میشود: «کار نیکو کردن از پر کردن است»برای تقویت و ایجاد رفتاری ثابت و عادتی استوار در کودک و نوجوان باید از مجرای «تکرار»وارد شد، بسیاری از افکار و اعمال در سایه تمرین و عمل مکرر در انسان تثبیت میشوند حتی ایمان آدمی هم نوعی تثبیت در سایة عمل است؛ «لا یثبت الایمان الا بالعمل»[22] و هر قدر عمل مکررتر باشد امکان تثبیت آن بیشتر خواهد بود. گویند: «روزی رسول مکرم اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ قصد خواندن نماز داشتند و امام حسین ـ علیه السّلام ـ در کنار جدّ بزرگوارشان درصدد همراهی با آن حضرت بودند، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ تکبیر گفتند ولی امام حسین ـ علیه السّلام ـ نتوانستند آن را تکرار کنند، پیامبر تکبیر دوم و سوم و چهارم و پنجم و ششم را گفتند، در نهایت برای هفتمین بار تکبیر امام ـ علیه السّلام ـ صحیح ادا شود و نماز آغاز گردید».[23]
6. توجه به جاذبه قرآن: جاذبه قرآن به قدری است که تلاوت مقداری از آن زمینة انس با بقیة آن را فراهم میکند، البته اعجاز این کتاب باعث آن است که اگر کسی معنای آن را هم نداند و فقط از خواندن آن بهرهمند باشد به همین مقدار از فیض خدا نصیب میبرد، و همین عبادت لفظی او را به عبادت فکری میرساند.[24]
7. ایجاد فضای قرآنی و گوش سپردن به آیات: خداوند در قرآن مجید مؤمنان را به شنیدن آیات فرمان داده است.[25]
پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز استماع آیات قرآن را بسیار دوست میداشتند و دیگران را نیز به شنیدن آن توصیه میفرمودند. پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «الا من اشتاق الی الله فلیستمع کلام الله»[26]؛ آگاه باشید که دوستدار خداوند باید گوش به کلام او بسپارد.
همان گونه که ذکر شده امام سجاد ـ علیه السّلام ـ هنگام تلاوت صدای خود را آن اندازه بالا میبرد که اهل خانه بشنوند. بدین ترتیب آموزش عملی قرآن را جامة عمل میپوشاندند. پدران و مادرانی که دوست میدارند فرزندانشان دل به تلاوت قرآن دهند باید خود مدتی در حضور آنان طنین تلاوت قرآن را در فضای خانه بگسترند و روح و جان خانواده را با آواز خوش قرائت بنوازند آن گاه اهل آن خانه رغبتی صد چندان به تلاوت قرآن در خود خواهند یافت. در این جا سوگمندانه باید از کم رونق شدن یا فراموش شدن مجالس قرائت قرآن خانگی تأسف خورد و آرزومندانه در انتظار دورانی بود که در کوچه کوچة شهر و روستا شبهای جمعه پرچم هیئت قرائت قرآن هر شب بر سر درخانهای آویزان شود تا علاوه بر نورانیت خانه خاطراتی مقدس و یادماندنی برای کودکان حاضر در جلسات باشد.
8. استفاده بهینه از فرصتهای خاص: ا ز جمله فرصتهای طلایی در طول سال برای مرتبط ساختن کودکان با قرآن ماه مبارک رمضان است که بهار قرآن میباشد و در این ماه حضور تجلی قرآن در تمامی عرصههای زندگی تابناکتر و محسوستر باشد، پس باید از این فرصت استفاده لازم را برده و آغاز مناسبی برای وارد کردن کودکان در بحر بیکران قرآنی دانست.
فضیلت های شب قدر از نگاه امام خمینی(ره)
نسانهایی که قدر زمان و فرصتهای زندگی را میدانند هیچ موقعیتی را بیهوده و به واسطه کاهلی یا بیتوجهی از دست نمیدهند، چنین افرادی قدر و ارزش شب های قدر را نیز دانسته و برای کسب خیرات و برکات این فرصت معنوی تلاش میکنند .
شبهای قدر، اوج پر گشودن در فضای نیایش و بندگی، و نهایت شکوفایی رحمت الهی بر بندگان است. شب قدر، ساعت پذیرایی از مهمانانِ بزم حضور است. در شب قدر، رو به آینه محاسبه مینشینیم و چهره جان را بیغبار میبینیم و با باران اشک، دل را در سحر رحمت و مغفرت، شستو شو میدهیم. شب قدر، شب گشودنِ سفره دل و ریختن اشک نیاز و فصل گریستن در آستان آفریدگار بخشاینده است. شب قدر باید تقدیر خویش را رقم بزنی و خویشتنِ جدید را با قلم توبه و جوهر اشک ترسیم کنی.
قدر، باران رحمتی است که در جویبارِ هر فرد و هر جمع، به اندازه او جاری میشود. شخصیت افراد به گونهای شکل گرفته که بعضی از آنان، توان پذیرش جریان رودی بیکران از رحمت و برکتِ قدر را دارند و برخی دیگر، این زمینه را ندارند. حقیقت شب قدر، از نوع حقایق قرآنی است.
شب قدر شب احیای خویش است با دم مسیحایی دعا و شبی است که برای آنکه تقدیر خویش را رقم بزنی و خویشتن جدید خود را با قلم توبه و جوهر اشک ترسیم کنی باید قدر خویش را بشناسی و از لحظه لحظه آن در فضای نیایش و بندگی و عبادت نهایت استفاده را بکنی.
شب قدر شبی است که تعیین کننده مقدرات یکساله انسانهاست و از موهبتهایی که بر امت پیامبر گرامی اسلام(«ص» بخشیده شده است. رسول مکرم اسلام(«ص» در این زمینه فرمودند: «خداوند به امت من شب قدر را بخشیده و هیچ یک از امتهای پیشین، از این موهبت برخوردار نبودهاند». بر این اساس هر شخص در طول سال میتواند تقدیری در شب قدر برای خود رقم بزند، تقدیری که متناسب با طاعت و عبادت و دلدادگی او به درگاه باریتعالی رقم می خورد.
شاید مهم ترین رخداد تاریخی که قرآن آن را گزارش میکند، نزول جمعی حضرت ختمی مرتبت از مقام قدس به همراه قرآن در شب قدر باشد. رخدادی که در آن سیر دایره هستی به مقصد میانی میرسد و راه بازگشت صعودی را آغاز میکند. از این رو آن را برتر از هزار ماه دانسته و بر تجلیل و گرامیداشت آن به عنوان یوم الله با احیای شب آن و انجام اعمال دیگر تاکید کرده است.
در بزرگی، منزلت و تاثیر این شب، بسیار در روایات گفته شده است و بسیاری از فرهیختگان و نام آوران علم و ایمان در طول تاریخ اسلامی نسبت به ارزش و اهمیت آن سخن های فراوان گفتهاند؛ اما ارزش و جایگاه آن چنان که باید و شاید هنوز بر همگان شناخته نشده است.
شب قدر به این دلیل قدر نامیده شده که همه مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین میشود. شاهد آن نیز این آیات سوره دخان است: «ما این کتاب مبین را در شبی پربرکت نازل کردیم و همواره انذار کننده بوده ایم. در آن شب که هر امری براساس حکمت خداوند تنظیم و تعیین میشود». این بیان با روایات گوناگونی هماهنگ است که میگوید: «در آن شب، مقدرات یک سال انسانها تعیین میشود». نکته قابل توجه این است که تقدیر الهی به وسیله فرشتگان، براساس شایستگیها و لیاقتهای افراد، میزان ایمان و تقوا و پاکی نیت و اعمال آنهاست؛ یعنی برای هر کس چیزی را مقدر میکنند که لایق آن است یا به تعبیر دیگر، زمینه هایش از ناحیه خود او فراهم شده و این نه تنها با اختیار منافاتی ندارد، بلکه تأکیدی بر آن است.