بدان بپیوند که من جز پاکیزه و حلالى را که مراد از (اداى آن تقرّب به) درگاه من باشد نپذیرم، و صله ارحام را نیز قرین آن ساز که منم بخشاینده مهربان.
من پیوند خویشاوندى را به رحمت خود آفریدم تا بندگان به سبب آن به یک دیگر مهر ورزند و آن را در روز رستاخیز به آخرت نزد من اعتبارى است و من با هر که قطع رحم کند پیوند بگسلم و با هر کس پیوند خویشاوندى نگه دارد بپیوندم و به هر که امرم را تباه کند چنان کنم (و از او بگسلم).
(4) اى موسى، چون خواهندهاى نزدت آید او را با جوابى خوش گرامى دار یا اندکى به او بده که بسا کسى نزدت آید که نه آدمى باشد و نه پرى، بلکه فرشتهاى رحمانى است که خواهد تو را بیازماید تا با آنچه به تو عطا کردهام چه مىکنى و ایثارت در آنچه من به تو دادهام چگونه است. زارى کنان به من سر بسپار و با خواندن (تورات) به مویه و شیون مرا آواز ده و بدان که من تو را چنان مىخوانم که سرورى بنده خویش را مىخواند تا به مقامات والا برسى، و این از فضل و عنایت من بر تو و پدران پیشین توست.
(5) اى موسى، در هیچ حال مرا فراموش مکن و از فزونى مال دلشاد مشو، زیرا فراموش کردن
رهاورد خرد / ترجمه تحف العقول، ص: 515
من دل را سخت کند و فزونى مال همراه فزونى گناهان باشد. زمین فرمانبردار است [و آسمان فرمانبردار] و دریاها فرمانبردار، پس هر که نافرمانى کند بدبخت است[1] منم بخشاینده [مهربان]، بخشاینده هر زمان، آورنده سختى از پس آسودگى و آسایش از پس درماندگى و شاهان از پى شاهان و مرا خود ملکى است پاینده و بر پاى جاودان، هیچ چیز در زمین و آسمان از من پنهان نیست، و چگونه بر من نهان تواند بود که من خود آغازگر آنم و چگونه همّت تو متوجّه آنچه نزد من وجود دارد نیست که همه چیز ناگزیر به من باز مىگردد (و از من است) (1) اى موسى، مرا جان پناه خود بدار و گنجینه اعمال نیکت را به من سپار و از من بیم دار و از دیگرى پروا مدار (که) بازگشت به سوى من است.[2] (2) اى موسى، به توبه بشتاب و گنه را به تأخیر افکن و در نماز در برابر من به آرامش و آهستگى درنگ کن و بجز من به کسى امید مدار و مرا چون سپرى در برابر سختیها شمار و چون دژى استوار در کارهاى دشوار ناگوار بگیر.[3] (3) اى موسى، در کار خیر با نکوکاران مسابقه گذار زیرا «خیر» چون نام خود نیکوست، و شر را به هر کس که فریفته آن است واگذار.
رهاورد خرد / ترجمه تحف العقول، ص: 516
(1) اى موسى، زبانت را در پس دلت قرار ده تا سالم مانى و شب و روز بسیار مرا یاد کن تا سود برى و از پى خطاها مرو که پشیمان گردى زیرا وعدهگاه خطاها دوزخ است.
(2) اى موسى، با کسانى که از گناهان مىپرهیزند سخن پاکیزهگوى و با آنان همنشین باش و ایشان را دوستان ایّام غیبت خویش (که در حضور و غیاب یکسانند) برگزین و با آنها جدّى (و صریح) باش تا با تو جدّى باشند.[4] (3) اى موسى، هر آنچه به نیّت (تقرّب به) من انجام شود، اندکش هم بسیار باشد و آنچه براى دیگران انجام یابد کمش هم بسیار است. به راستى، بهترین روزهاى تو آن است که در پیش دارى پس بنگر آن روز (که روز تمیز و تشخیص است) چه روزى است و براى پاسخگویى در آن آماده باش، زیرا تو را باز دارند و بازخواست کنند. پند خود را از روزگار و مردم زمانه فراگیر چه روزگار (چون سپرى مىشود) هر چه دراز باشد کوتاه است و (چون فرصتى براى کسب ثواب پایدار است) هر چه کوتاه باشد بلند است و همه چیز فانى است. پس چنان کردار کن که گویى پاداش کار خود را به عیان مىبینى تا ناگزیر به آخرت طمع بیشترى بندى، زیرا آنچه از دنیا باقى مانده مانند همان است که از آن سپرى شده و هر که کردار کند باید با بینایى دل و نمونهسان باشد. اى پسر عمران براى خود دلسوزى کن و خیرجوى خود باش تا فردا به روز بازپرسى کامیاب شوى، همان جاست که بیکارهها زیانمندند.[5] (4) اى موسى، به ترک دنیا دل خوش دار و از آن روى بتاب که دنیا از آن تو نیست و تو اهل آن نیستى، تو را چه به سراى ستمگران؟ مگر آنکه (کسى) کار خیرى در آن کند که در این صورت براى او بهترین سراى باشد.[6]
رهاورد خرد / ترجمه تحف العقول، ص: 517
(1) اى موسى، دنیا و مردم آن بلا (و مایه) فریفتن یک دیگرند[7] و هر کدام آنچه دارد براى دیگرى بیاراید (ولى) براى مؤمن آخرت آرایش شده و او بىسستى و فتورى بدان مىنگرد، خواهش و دلبستگى به آخرت میان او و لذّت زندگانى دنیوى فاصله افکند، و او را به سحر خیزى بکشاند و (عملش) به کردار سوارکارى ماند که در مسابقه براى رسیدن به هدف خود سخت پویاست، روز را اندوهناک شب کند و شب را با اندیشه بگذراند، خوشا بر او، [وه] که اگر پرده برگیرند چه شادمانىاى به عیان بیند![8] (2) اى[1]( 16) این بیان مضمون شعر سعدى را به یاد مىآورد که گوید:
\s\iُ ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند\z تا تو نانى به کف آرى و به غفلت نخورى\z همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار\z شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبرى.\z\E\E- م.
[2]( 17) در الروضة افزوده است[ یا موسى ارحم من هو اسفل منک فی الخلق و لا تحسد من هو فوقک فانّ الحسد یأکل الحسنات کما تأکل النار الحطب- اى موسى بدان کس که در آفرینش از تو پایینتر است مهربانى کن و بر آن کس که از تو برتر است رشک مبر چه رشک نیکیها را مانند آتشى که هیزم را بخورد به کام کشد.( عین این عبارت اخیر در نهج البلاغه ضمن کلمات قصار مولاى متقیان علیه السلام آمده است.- م.) یا موسى ان ابنى آدم تواضعا فی منزلة لینالا بها من فضلى و رحمتى فقرّبا قربانا و لا اقبل الّا من المتقین فکان من شأنهما ما قد علمت فکیف تثق بالصاحب بعد الاخ و الوزیر؟ یا موسى ضع کبرک و دع الفخر و اذکر انّک ساکن القبر فلیمنعک ذاک من الشهوات- اى موسى دو پسر آدم در منزلت فروتنى کردند تا بدان وسیله به فضل و رحمت من نایل آیند و هر یک قربانیئى گذراندند و من جز( قربانى) پرهیزگاران را نپذیرم و کار آن دو بدان جا رسید که از آن آگاهى. پس چگونه بعد از برادر و وزیر( خود هارون، که نزدیک و مشاور و قائم مقام توست.- م.) به دوست اعتماد مىکنى؟ اى موسى کبر خود را فرو گذار و به یاد آر که تو سرانجام ساکن گور خواهى شد که این یادآورى تو را از شهوات باز مىدارد.]
[3]( 18) در الروضة افزوده است[ یا موسى کیف تخشع لى خلیقة لا تعرف فضلى علیها و کیف تعرف فضلى علیها و هى لا تنظر فیه و کیف تنظر فیه و هى لا تؤمن به و کیف تؤمن به و هى لا ترجو ثوابا و کیف ترجو ثوابا و هى قد قنعت بالدنیا و اتخذتها مأوى و رکنت الیها رکون الظالمین- اى موسى چگونه به من سرسپارد آفریدهاى که فضل مرا بر خویش نمىداند و چگونه فضل مرا بر خویش بداند کسى که به دقت نمىنگرد و چگونه بدان بنگرد کسى که بدان ایمان ندارد و چگونه بدان ایمان آرد کسى که امید پاداش ندارد و چگونه امید پاداش دارد کسى که به دنیا اکتفا کرده و در پناه آن مأوى گرفته و چون پشتگرمى و دلبستن ستمگران بدان پشتگرم شده و دل بسته است؟]
[4]( 19) در الروضة افزوده است[ یا موسى الموت یأتیک لا محالة فتزوّد زاد من هو على ما یتزوّد- اى موسى، ناگزیر مرگت در رسد، پس از هم اکنون براى سرایى که در آن توشهاى فراهم نتوان کرد زاد سفرى آماده کن.]
[5]( 20) در الروضة افزوده است[ یا موسى الق کفّیک ذلّا بین یدىّ کفعل العبد المستصرخ الى سیّده فانّک اذا فعلت ذلک رحمت و انا اکرم القادرین.
یا موسى سلنى من فضلى و رحمتى فإنهما بیدى لا یملکها احد غیری و انظر حین تسألنى کیف رغبتک فیما عندى لکلّ عامل جزاء و قد یجزى الکفور بما سعى- اى موسى در برابر من دو کف دستهایت را چون بندهاى که از مولایش دادخواهى مىکند به التماس بر آر زیرا اگر چنین کنى مورد رحمت قرار گیرى و من بخشندهترین قدرتمندانم.
اى موسى فضل و رحمت مرا در خواست کن که این دو به دست من است و دیگرى آنها را ندارد و بنگر هنگامى که از من درخواستى مىکنى علاقهات بدان چه نزد من است چگونه است. هر کردارکنندهاى را پاداشى است و ناسپاس را بدان چه مىکند مجازات باشد.]
[6]( 21) در الروضة افزوده است[ یا موسى ما امرک به فاسمع و مهما اراه فاصنع، خذ حقایق التوراة الى صدرک و تیقظ بها فی ساعات اللیل و النهار و لا تمکن ابناء الدنیا من صدرک فیجعلونه وکرا کوکر الطیر- اى موسى آنچه فرمودمت بشنو و آنچه نشانت دادم بکار بند، حقایق تورات را به سینه سپار و در ساعات شب و روز از آن هشیارى طلب و دنیا دوستان را بر آن آگاه مکن که آن را چون لانه پرندگان آشیانه خود قرار دهند]
[7]( 22) در الرّوضة به جاى« ... الدّنیا و اهلها فتن بعضها لبعض» آمده است:[ ابناء الدنیا و اهلها فتن بعضهم من بعض- فرزندان دنیا و اهل آن فریفته یک دیگرند]
[8]( 23) در الروضة افزوده است:[ یا موسى الدنیا نطفة لیست بثواب للمؤمن و لا نقمة من فاجر فالویل الدائم الطویل لمن باع ثواب معاده بلعقة لم تبق و بلعسة لم تدم فکن کما امرتک و کل امرى رشاد- اى موسى، دنیا چون قطره آبى ماند بازمانده در ته دلوى که نه مؤمن را پاداشى و نه تبهکار را کیفرى تواند بود. پس حسرتى جاودانه و دراز مدت بر کسى که پاداش آخرت خود را به جرعهاى ناپایدار و لقمهاى بىدوام بفروشد. تو چنان باش که فرمودمت، و هر فرمان من رهنمایىاى باشد.]