و ترس از خدا را در دلتان احساس کنید. و بیاد آورید آنچه را خداوند از ثواب نیک خود در هنگام برگشت به درگاه وى به شما وعده داده است، چنانچه شما را از عذاب خود بر حذر داشته، زیرا هر که از چیزى بیم دارد از آن بر حذر باشد و هر که از چیزى حذر کند آن را وانهد. از غافلانى نباشید که به خرّمى دنیا دل سپردهاند؛ آنهایى که براى بدکردارىها توطئه مىکنند، زیرا خداوند در کتاب خود مىفرماید: أَ فَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُوا السَّیِّئاتِ أَنْ یَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَیْثُ لا یَشْعُرُونَ* أَوْ یَأْخُذَهُمْ فِی تَقَلُّبِهِمْ فَما هُمْ بِمُعْجِزِینَ* أَوْ یَأْخُذَهُمْ عَلى تَخَوُّفٍ[1].
پس بپرهیزید از آنچه خدا شما را با آنچه که در کتابش آورده نسبت به ستمکاران بر حذر داشته، و آسوده خاطر نباشید از اینکه بر سر شما فرود آید بعضى از آنچه در کتاب خود به مردم ستم پیشه وعده کرده است. بخدا سوگند، خداوند شما را در قرآن خود به شرح حال دیگران پند آموخته است. همانا خوشبخت و سعادتمند کسى است که از دیگران پند آموزد، و هر آینه خداوند در قرآن خود، به شما شنوانده است که با مردم ستمکار از اهل آبادیهاى پیش از شما چه کرده است، در آنجا مىفرماید: وَ کَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْیَةٍ کانَتْ ظالِمَةً[2]، که منظور از قریه، مردم آن است چنان که مىفرماید: وَ أَنْشَأْنا بَعْدَها قَوْماً آخَرِینَ[3]، و نیز مىفرماید: فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنا إِذا هُمْ مِنْها یَرْکُضُونَ* لا تَرْکُضُوا وَ ارْجِعُوا إِلى ما أُتْرِفْتُمْ فِیهِ وَ مَساکِنِکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْئَلُونَ[4]، که مقصود آن است:
بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص: 107
مگریزید و بسوى خوشگذرانیهاتان و مسکنهاى خویش باز گردید، شاید بازپرسى شوید.
پس چون بدیشان عذاب رسید: قالُوا یا وَیْلَنا إِنَّا کُنَّا ظالِمِینَ فَما زالَتْ تِلْکَ دَعْواهُمْ حَتَّى جَعَلْناهُمْ حَصِیداً خامِدِینَ[5]، و سوگند بخدا که این پندى است براى شما و تهدیدى است اگر پند پذیرید و بهراسید.
سپس سخن خداوند در قرآن به اهل معصیت و گناه برگشته و مىفرماید: وَ لَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذابِ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ یا وَیْلَنا إِنَّا کُنَّا ظالِمِینَ[6]. اگر بگویید اى مردم:
منظور خداوند از این، مشرکان است، چگونه مىشود این سخن را گفت و حال آنکه در دنبالش مىفرماید: وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً وَ إِنْ کانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنا بِها وَ کَفى بِنا حاسِبِینَ[7].
اى بندگان خدا! بدانید که براى مشرکان میزانى برپا نشود و نامه عملى به میان نیاید و همانا بدون هیچ حسابى یکسره به دوزخ محشور مىشوند، و نصب میزانها و نشر نامههاى اعمال براى اهل اسلام است.
اى بندههاى خدا! از خدا بپرهیزید و بدانید که خداوند عزّ و جلّ، خرّمى زودگذر دنیاى فانى را براى هیچ یک از دوستانش دوست ندارد و آنان را به آن و خرّمى گذراى آن تشویق نکرده است و دنیا و اهلش را آفریده تا بیازماید که کدامیک از آنها براى دیگر سراى خود، خوش کردارند، و سوگند بخدا که پروردگار در باره آن، مثلها زده و آیاتى
بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص: 108
برشمرده براى مردم خردمند، و توان و نیرویى نیست مگر بخدا. در آنچه خداوند در زندگى گذراى دنیوى، شما را از آن پرهیز داده روى برتابید، آنجا که خداوند مىفرماید:
إِنَّما مَثَلُ الْحَیاةِ الدُّنْیا کَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَ الْأَنْعامُ حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ وَ ظَنَّ أَهْلُها أَنَّهُمْ قادِرُونَ عَلَیْها أَتاها أَمْرُنا لَیْلًا أَوْ نَهاراً فَجَعَلْناها حَصِیداً کَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ[8].
پس اى بندگان خدا از کسانى باشید که اندیشه مىکنند و به دنیا نگرایید که خداوند به محمّد صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ[9]، و به شکوفایى دنیا و آنچه در آن است، همچون کسى که آن را خانه ماندگار و منزل جاودان خویش گرفته، اعتماد نکنید، زیرا دنیا خانه موقّت و منزلگه کوچ است و جایگاه کردار خوب. از اعمال شایسته در آن توشه برگیرید پیش از آنکه هنگامش سپرى شود و پیش از آنکه اجازه ویرانى آن از سوى خداوند صادر گردد، و گویى همان کسى آن را ویران کرده که براى نخستین بار آبادش گردانیده و اوست که سرپرست میراث آن است. من از خداوند مىخواهم به ما و شما در توشهگیرى تقوى و زهد در دنیا یارىمان رساند، و ما و شما را در شکوفایى گذراى زندگى این دنیا، در زمره زاهدان قرار دهد و به پاداش آخرت، مایل.
همانا ما به او و براى آن زندهایم و درود خدا بر محمّد پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم و خاندان او و سلام و درود و رحمت و برکات الهى بر شما باد.
[1]( 2)« آیا کسانى که تدبیرهاى بد مىاندیشند، ایمن شدند از اینکه خدا آنان را در زمین فرو ببرد، یا از جایى که حدس نمىزنند عذاب بر ایشان بیاید؟ یا در حال رفت و آمدشان[ گریبان] آنان را بگیرد، و کارى از دستشان برنیاید؟ یا آنان را در حالى که وحشت زدهاند، فرو گیرد؟»( سوره نحل/ آیه 45 تا 47).
[2]( 3)« و چه بسیار شهرها را که[ مردمش] ستمکار بودند، درهم شکستیم»( سوره انبیاء/ آیه 11).
[3]( 4)« و پس از آنها قومى دیگر پدید آوردیم»( سوره انبیاء/ آیه 11).
[4]( 5)« پس چون عذاب ما را احساس کردند، بناگاه از آن مىگریختند.[ هان] مگریزید، و به سوى آنچه در آن متنعم بودید و[ به سوى] سراهایتان باز گردید، باشد که شما مورد پرسش قرار گیرید»( سوره انبیاء/ آیه 12 و 13).
[5]( 1) گفتند:« اى واى بر ما که ما واقعا ستمگر بودیم، سخنانشان پیوسته همین بود، تا آنان را دروشده بىجان گردانیدیم»( سوره انبیاء/ آیه 14 و 15).
[6]( 2)« و اگر شمهاى از عذاب پروردگارت به آنان برسد، خواهند گفت: اى واى بر ما که ستمکار بودیم( سوره انبیاء/ آیه 46).
[7]( 3)« و ترازوهاى داد را در روز رستاخیز مىنهیم، پس هیچ کس[ در] چیزى ستم نمىبیند، و اگر[ عمل] هموزن دانه خردلى باشد آن را مىآوریم و کافى است که ما حسابرس باشیم»( سوره انبیاء/ آیه 47).
[8]( 1)« در حقیقت مثل زندگى دنیا بسان آبى است که آن را از آسمان فرو ریختیم، پس گیاه زمین- از آنچه مردم و دامها مىخورند- با آن درآمیخت، تا آنگاه که زمین پیرایه خود را برگرفت و آراسته گردید و اهل آن پنداشتند که آنان بر آن قدرت دارند، شبى یا روزى فرمان[ ویرانى] ما آمد و آن را چنان درویده کردیم که گویى دیروز وجود نداشته است»( سوره یونس/ آیه 24).
[9]( 2)« و به کسانى که ستم کردهاند متمایل مشوید که آتش[ دوزخ] به شما مىرسد»( سوره هود/ آیه 113).