سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ده درس از ائمه اطهار وقرآن

درس اوّل
اندیشه، تدبّر، تفکّر
أَلا لا خَیْرَ فى عِلم لَیْسَ فیهِ تَفَهُّمٌ
أَلا لا خَیْرَ فى قَرَائة لَیْسَ فیْها تَدَبُرٌ
أَلا لا خَیْرَ فى عِبادَة لَیْسَ فیْها تَفَکُّرٌ(1)
ترجمه
آگاه باشید: دانشى که در آن اندیشه نیست سودى ندارد!
آگاه باشید: تلاوت قرآن که در آن تدبّر نباشد نفعى ندارد!
آگاه باشید: عبادتى که در آن تفکّر نیست بى اثر است!
شرح کوتاه
انباشتن مغز از فرمول هاى علمى، و قوانین منطقى و اصول فلسفى و هرگونه دانشى مادامى که با اندیشه صحیح، و جهان بینى روشن، و آشنایى با اصول زندگى انسانى، هماهنگ نباشد بسیار کم اثر است.
همان طور که خواندن آیات شریفه قرآن اگر با تدّبر و دقّت در عمق معانى آن همراه نباشد تأثیر آن ناچیز است، و عباداتى که نور تفکّر و عقل بر آن نتابد جسمى است بى روح، و فاقد اثر عالى تربیتى است.
---
درس دوّم
پیمانه تدبیر
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:
صَلاحُ حالِ التّعایُشِ وَ التَّعاشُرِ مِلاَمِکْیال ثُلْثَاهُ فِطْنَةٌ وَثُلْثَهُ تَغافُلٌ(1)
ترجمه
اصلاح وضع زندگى و معاشرت با پیمانه اى انجام مى شود که دو سوّم آن هوشیارى است و یک سوّم آن بى اعتنایى و تغافل!
شرح کوتاه
هیچ کارى بدون مطالعه و نقشه و هوشیارى سر نمى گیرد، همچنین هیچ کارى بدون بى اعتنایى هم به سامان نمى رسد. به تعبیر بهتر و روشنتر: اگر ما بخواهیم بدون مطالعه و دقت کار کنیم مواجه با شکست خواهیم شد ولى اگر بخواهیم براى تمام احتمالات ممکن و حوادث پیش بینى نشده به هنگام انجام کارها خود را معطل سازیم به این آسانى قادر بر انجام کارى نیستیم و براى یک کار باید سال ها مطالعه کنیم، و نیز براى انتخاب دوست و شریک و همسر و مانند آن، لذا فرمود دو سوّم دقّت و یک سوّم بى اعتنایى

درس سوّم
در غذاى جسم سختگیرند اما...
امام حسن(علیه السلام) مى فرماید:
عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فى مَأْکُولِه کَیْفَ لا یَتَفَکَّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ وَیُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیهِ(1)
ترجمه
عجب دارم از آنها که به غذاى جسم خود مى اندیشند; امّا به غذاى روح خود نمى اندیشند، خوراک ناراحت کننده از شکم دور مى دارند; امّا قلب خود را با مطالب هلاکت زا آکنده مى کنند.
شرح کوتاه
همان طور که پیشواى بزرگ ما فرموده مردم معمولا در غذاى جسمانى خود سختگیرند جز در پرتو نور چراغ دست به سفره نمى برند، و جز با چشم باز لقمه بر نمى گیرند، از غذاهاى مشکوک مى پرهیزند، و بعضى هزار گونه نکات بهداشتى را در تغذیه جسم رعایت مى کنند.
امّا در غذاى جان، با چشم بسته، در لابه لاى ظلمت هاى بى خبرى، هرگونه غذاى فکرى مشکوکى را در درون جان خود مى ریزند، گفتار دوستان نامناسب، مطبوعات بدآموز، تبلیغات مشکوک یا مسموم همه را به آسانى مى پذیرند و این جاى بسیار شگفتى است.
----
درس چهارم
نقش قلم
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:
ما رَأَیْتُ باکِیاً اَحسَنَ تَبَسُّماً مِنَ الْقَلَمِ!(1)
ترجمه
هیچ گریانى را ندیدم که همچون قلم به زیبایى تبسم کند.
شرح کوتاه
قلم گویاى عواطف و ترجمان خرد آدمى است.
قلم بنیان گذار تمدّن ها و گرداننده چرخ هاى جامعه است.
قلم در گریه هاى مداوم خود شرح دردهاى جانکاه انسانها مى گوید و در تبسّمى که همواره در میان دو لب دارد، نشاط عشق، و شوق حیات، و رمز زندگى و هزار گونه زیبایى نهفته است.
ولى افسوس همین قلم هنگامى که به دست نا اهل افتد از قطره هاى اشکش، قطره هاى خون مى ریزد و تبسّمش نیشخندى است بر عالى ترین ارزش هاى انسانى!
---
درس پنجم
در میان دو مسؤولیت بزرگ
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:
اَلْمُؤْمِنُ بَیْنَ مَخافَتَیْنِ: ذَنْبٌ قَدْ مَضَى لا یَدْرِى ما صُنْعُ اللهُ فیه وَ عُمْرٌ قَدْ بَقِىَ لا یَدرِى ما یَکْتَسِبُ فِیهِ(1)
ترجمه
انسان با ایمان همواره از دو چیز نگران است از گناهان گذشته خود که نمى داند خدا با او چه رفتار مى کند، و از عمر باقیمانده که نمى داند خود چه خواهد کرد!
شرح کوتاه
بارزترین نشانه ایمان، احساس مسؤولیت است، احساس مسؤولیت در برابر اعمالى که انجام داده و احساس مسؤولیت در برابر وظایف و تکالیفى که در پیش دارد.
آن کسى که این دو احساس را دارد همواره به فکر جبران کوتاهى هاى گذشته است; و همچنین در فکر پیدا کردن بهترین راه ممکن براى استفاده از فرصت هاى باقیمانده، و این هر دو رمز تکامل و پیشرفت یک انسان با یک ملت است، مردمى که نه به اعمال گذشته مى اندیشند و نه به فکر ساختن آینده اند، افرادى بینوا و بدبختند

---
درس ششم
عوامل نابودى جامعه
أَرْبَعٌ لا یَدْخُلُ بَیتتاً واحِدَةٌ مِنْها إِلاَّ خَرِبَ وَلَمْ یَعْمُرْ بِالْبَرَکَةِ: الخِیانَةُ وَ السَّرِقَهُ وَ شُرْبُ الخَمْرِ وَ الزّنا(1)
ترجمه
چهار چیز است که اگر یکى از آنها در خانه اى وارد شود، ویران مى گردد و برکت خدا آن را آباد نمى کند:
خیانت، دزدى، شرابخورى، و عمل منافى عفت!
شرح کوتاه
نه تنها خانه ها، که اجتماعات نیز از این قانون بر کنار نیستند:
هنگامى که خیانت در اجتماعى نفود کند روح اعتماد از آن برچیده مى شود.
و هنگامى که سرقت در اَشکال مختلف در آن راه یابد آرامش از آنها رخت بر مى بندد.
و هنگامى که میگسارى در میان آنها رایج گردد، افکارى ناتوان و فرزندانى معلول و جوانانى بى اثر خواهند داشت.
و هنگامى که دامان آنها آلوده بى عفتى گردد بنیان خانواده ها متزلزل خواهد گشت، و نسل آینده آنها به فساد کشیده خواهد شد.
---
درس هفتم
تنبلى و فقر
امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:
إنَّ الأَشْیاءَ لَمّا ازْدَوَجَتْ إزْدَوَجَ الْکَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنَتَجا بَیْنَهَما اَلْفَقْرَ(1)
ترجمه
آن روز که همه چیز با هم ازدواج کردند «تنبلى» و «ناتوانى» به هم آمیخته و از آن دو فرزنى به نام «فقر و تنگدستى» متولد شد!
شرح کوتاه
همه چیزى در پرتو سعى و کوشش به دست مى آید این حقیقتى است که اسلام به ما آموخته.
تنبلى، سستى، ناتوانى، و فرار از برابر حوادث سخت و مشکلات، چیزى است که با روح ایمان هرگز سازگار نیست.
اینها مولودى جز فقر، فقر در همه جهات، فقر اقتصادى و اخلاقى و معنوى نخواهد داشت، در حالى که مردم با ایمان باید در تمام جهات متّکى به خود و بى نیاز باشند.
---
درس هشتم

 سرچشمه تکبّر
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده:
ما مِنْ رَجُل تَجَبَّرَ أَؤ تَکَبَّرَ إلاّ لِذِلَّة یَجِدُها فِى نَفْسِهِ(1)
ترجمه
هیچ کس بر دیگران بزرگى نمى فروشد مگر به خاطر حقارتى که در درون وجود خود احساس مى کند!
شرح کوتاه
این نکته امروز در پرتو تحقیقات روانشناسى و روانکاوى مسلّم شده است که سرچشمه تکبّر و بزرگى فروختن بر دیگران چیزى جز عقده حقارت نیست; آنها که مبتلا به این عقده هستند و از آن رنج مى برند براى جبران کمبودهاى خود متوسل به این وسیله غلط یعنى خود را به طور مصنوعى بزرگ نشان دادن مى شوند و از این راه بر حقارت اجتماعى خود مى افزایند و بیش از پیش خود را منفور مى سازند.
این مسأله روانى به روشنى در گفتار معجزه آسایى که در بالا از امام صادق(علیه السلام)نقل شده دیده مى شود.
ولى افراد با ایمان بر اثر شخصیت درونى همواره در برابر دیگران متواضعند.
---

درس نهم

سه چیز با ارزش در پیشگاه حق
پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:
ثَلاثُ تَخرُقُ الْحُجُبَ وَ تَنْتَهِى إلَى مَا بَیْنَ یَدَى اللهِ:
صَرِیْرُ أَقْلامِ الْعُلَمَاءِ
وَ وَطْىُ أَقْدامِ الُْمجَاهِدیْنَ
وَ صَوْتُ مَغازِلِ الُْمحْصَناتِ(1)
ترجمه
سه چیز است که حجاب ها را پاره مى کند و به پیشگاه عظمت خدا مى رسد:
صداى گردش قلم هاى دانشمندان به هنگام نوشتن!
و صداى قدم هاى مجاهدان در میدان جهاد!
و صداى چرخ نخ ریسى زنان پاکدامن!
شرح کوتاه
چه تعبیر عجیب و پر معنا! سه صداست که در اعماق هستى نفوذ مى کند و طنین آن تا ابدیت پیش مى رود و به پیشگاه عظمت پروردگار مى رسد: آهنگ دانش و قلم، هر چند آهسته و کوتاه باشد، و آهنگ جهاد و فداکارى و آهنگ تلاش و کوشش کار هر چند به ظاهر کوچک باشد.
و در حقیقت اساس یک اجتماع سربلند انسانى را نیز همین سه چیز تشکیل مى دهد، دانش، جهاد، و کار.
---
درس دهم

شهادت حسین(علیه السلام)
پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:
إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةٌ فِى قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً(1)
ترجمه
شهادت امام حسین(علیه السلام) در دل هاى افراد با ایمان آتش و حرارتى ایجاد مى کند که هرگز خاموش نخواهد شد.
شرح کوتاه
پیکار خونین در جهان بسیار بوده که با گذشت چند ماه و چند سال به دست فراموشى سپرده شده است و گذشت ماه و سال گرد و غبار نسیان بر آن پاشیده; امّا خاطره جانبازى آنان که در راه خدا و آزادى انسانها، در راه شرف و فضیلت همه چیز خود را فدا کردند فراموش نخواهد شد; زیرا، خدا، آزادى، شرف و فضیلت کهنه شدنى نیست; امام حسین(علیه السلام)و یارانش سر سلسله این مجاهدان بودند.
---
دو نشانه مسلمان واقعى
پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:
لا تَنْظُرُوا إلى کَثْرةِ صلاتِهِمْ وَصَوْمِهِمْ وَ کَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَطَنْطَنِتِهِمْ بِاللیْلِ وَلکِنْ أْنْظُروا إلى صِدْقِ الْحَدِیْثِ وَأَداءِ الأَمانَةِ(1)
ترجمه
تنها به زیادى نماز و روزه و حج و نیکى به دیگران و شب زنده دارى بعضى نگاه نکنید (اگر چه اینها در مورد خود مهم است) بلکه نگاه به «راستگویى» و «امانت» آنها کنید!
شرح کوتاه
با مطالعه مدارک اسلامى این حقیقت روشن مى شود که دو نشانه قطعى مسلمان واقعى این است که «راستگو» و «امین» باشد و با این که عبادات اسلامى همچون نماز و روزه و حج، برنامه هاى عالى تربیتى هستند، ولى تنها اینها نشانه اسلام نیستند، بلکه باید با راستگویى و امانت تکمیل گردند.
---

 



مطلب بعدی : حدیث