سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آثار حجاب اسلامی درتأمین امنیت فردی و اجتماعی

آثار حجاب اسلامی درتأمین امنیت فردی و اجتماعی

رعایت حجاب، بیش از آن که به مردان کمک مى‏کند تا خارج از چارچوب‏ها، امیال خود را هزینه نکنند، به خانم‏ها کمک مى‏کند که به طور ناخواسته و خارج از چارچوب‏ها، وسیله لذت انگارى قرار نگیرند و شخصیت و احترام آنان خدشه دار نگردد.

آثار حجاب اسلامی

به گزارش جنگ نرم و عملیات روانی؛ حجاب اسلامی درتأمین امنیت فردی واجتماعی مردم بویژه زنان، تأثیر بسزایی دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

آثار فردی حجاب

1ـ حفظ ارزش‎های انسانی؛ مانند عفت، حیا و متانت و کاهش مفاسد.

2ـ کنترل و بهره‎مندی صحیح و مطلوب از امیال جنسی.

فقدان حجاب و آزادی معاشرت‎های بی‎بندوبار میان زن و مرد، هیجان‎ها و التهاب‎های جنسی را فزونی می‎بخشد.

3ـ احترام و مصونیت زن در برابر طمع ورزى هوس بازان

4- تمرکز احساسات ومحبت‏ها در کانون خانواده بخصوص بین زن و شوهر

این بحرانى است که هم اکنون دامنگیر جوامع غربى شده است، به طورى که هنگام برپایى کانون خانواده که بر اساس عشق و محبت باید تحکیم شود و مهم‏ترین ابزار آن میل جنسى نسبت به یکدیگر است این میل رو به افول گذاشته و بنیان خانواده‏ها را متزلزل ساخته است، بلکه عشق و عاطفه آن دو، در سال‏هاى قبل از ازدواج و بعد از ازدواج در میان افراد متعدد پخش شده و تمرکز خود را از دست داده است.

5- تأمین و تضمین سلامت و پاکی نسل افراد.

آثار اجتماعی حجاب

1- استحکام نهاد خانواده

بارعایت اصل حجاب و پوشش در محیط بیرون از خانواده، حریم زن و شوهر حفظ می شود و خانواده دارای ثبات خواهدشد.قرآن کریم به زنان امر می کند تا همه بدن خود را به جز صورت ها و دست ها از مچ تا انگشتان بپوشانند. این امر باعث ایجاد روابط صمیمانه زن و شوهر و منحصرشدن لذات جنسی به محیط خانواده و در محدوده ازدواج می شود. همچنین موجب می شود همسر قانونی در نزد فرد تنها عامل ارضای نیازهای جنسی تلقی شود و در نتیجه پیوند زن و شوهر محکمتر می شود و درنهایت به استحکام نهاد خانواده می انجامد.

درحالی که زنان با خودآرایی و با پوشش مناسب در محیط اجتماع، زندگی خانوادگی خود و دیگر افراد جامعه را به خطر می اندازند و با کشاندن جاذبه های جنسی خود به کوچه وبازار، افراد جامعه را همیشه در حالت نوعی مقایسه قرارمی دهند که این امر اختلافات زیادی را درون خانواده ها باعث می شود.

با افزایش آمار برهنگی و بی حجابی، آمار طلاق و بی بند وباری نیز بالا می رود و درمقابل از تعداد ازدواج ها و روابط سالم خانوادگی کاسته می شود؛ زیرا با وجود روابط و معاشرت های بی قید و بند و بودن زنان بی حجاب و بزک کرده درسطح جامعه، ازدواج تنها به صورت یک مسئولیت سنگین و تکلیف و محدودیت و عملی پرهزینه جلوه می کند و طبیعتا علاقه به ازدواج کمتر و کمتر می شود.

و در نتیجه عدم گرایش جوانان به ازدواج، سلامت اخلاقی جامعه به خطر می افتد و دامنه فساد گسترش بیشتری پیدا می کند. این موج دامن بسیاری از خانواده های نوپا و دیرپا را خواهد گرفت. زنان ومردانی که در آغاز ازدواج های عشق گرم و خالصانه برای یکدیگر هستند، با وجود جامعه ای بی بندوبار و جذابیت به دنبال جدید و متنوع، در خانواده خود شور و جاذبه ای نمی بینند. چه بسا زنی که سال های متمادی در کنار همسر خود زندگی کرده و در غم و شادی درکنار همسرش بوده است و با مشکلات مختلف دست و پنجه نرم کرده، کودکانی پرورش داده وحال به طور طبیعی چهره جوانی اش را از دست داده و اکنون نیازمند آرامش و زندگی پرعشق و عاطفه درکنار همسر خویش است.

دراین هنگام زنان جوان و باطراوتی که در اجتماع بدون حجاب، متاع هرکوچه و بازاری هستند، از راه می رسند و درمسیر زندگی او قرار می گیرند و اساس خانواده ای را که تا سال ها با رنج و سختی و امید و عاطفه رشد کرده را برهم می زنند. البته اگر مردان در چنین جامعه ای به تغییر قرآن حافظ نگاه خود باشند، بسیاری از این مشکلات قابل پیشگیری است. «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم؛ (نور.30) بگو به مومنان که چشم فرو بندند و شرمگاه خود را حفظ کنند، این پاکیزه تر است برای آنها.»

2- آرامش روانی و دوری از التهاب

دومین اثری که حجاب و عفت ورزی در جامعه به وجود می آورد، ایجاد آرامش روانی و دوری از التهابات درونی است. عدم پوشیدگی زنان و معاشرت های بی بند و بار زنان و مردان همواره هیجان ها و التهابات جنسی را افزایش می دهد و در صورت پذیرش هر روز سرکش تر شده و به صورت یک بیماری و عطش روحی مطرح می شود؛ چرا که این میل تنها در جنبه های جسمانی آن مطرح نیست، بلکه دارای ظرفیت روحی وسیع و نامحدودی است که حتی جسم نمی تواند پا به پای آن به پیش رود. از سوی دیگر پاسخگویی به این نیاز هم همیشه به صورت دلخواه میسر نیست، در نتیجه احساس محرومیت و عقده های روانی، تعادل روحی فرد را بر هم می زند.

در تحقیقات جدید ثابت شده زمانی که زمینه کامیابی و ارضای غرایز بعد از تحریک آن فراهم نباشد، اشخاص از نظر روانی، در فشار قرار می گیرند و رفته رفته ظرفیت عصبی آنان به انتها می رسد. در این هنگام به سرعت هورمون های آزاردهنده سمی در خون ترشح می شود و در زمانی کمتر از 1?10ثانیه مغز که با شبکه های ارتباطی به سراسر بدن وصل است، به کمک غده هیپوفیز و فرمان های مرکز هیپوتالاموس این سم را به همه اعضا روانه می کند.

در مقابل این نظریه افرادی هستند که عقیده دارند پوشش و ایجاد محدودیت در روابط و معاشرت ها باعث افزایش التهابات می شود. این افراد در واقع پیرو مکتب فروید هستند و معتقدند ناکامی های جنسی است که باعث محرومیت ها و اختلالات روانی است و اگر مدتی موضوعات و مسائل منافی عفت در جامعه رواج یابد، جذابیت آنها کاسته می شود و مردم نیز علاقه چندانی به آنها نخواهند داشت.

استاد شهید، مرتضی مطهری در پاسخ به این افراد می نویسد: «این سخن ممکن است در مورد یک موضوع خاص و یک نوع بی عفتی بالخصوص صادق باشد، ولی در مورد مطلق بی عفتی ها صادق نیست. یعنی از یک نوع خاص بی عفتی خستگی پیدا می شود، ولی نه بدین معنا که تمایل به عفاف جانشین آن شود، بلکه به این معنا که آتش و عطش روحی زبانه می کشد و نوعی دیگر را تقاضا می کند و این تقاضا هرگز تمام شدنی نیست. خود راسل در کتاب زناشویی و اخلاق اعتراف می کند که عطش روحی در مسائل جنسی غیر از حرارت جسمی است آنچه با ارضا تسکین می یابد، حرارت جسمی است، نه عطش روحی.» (مطهری، مرتضی؛ مسئله حجاب، ص.98)

نمونه بارز این سخن را می توانیم در حرمسراهای پادشاهان ببینیم که هزاران زن در حرمسراهای خود داشتند، ولی باز هم تقاضای زنان جدید می کردند و یا در دنیای غرب که با رواج مکتب فروید و آزادی های مطلق جنسی نه تنها به بی علاقگی نرسیدند، بلکه هر روز بر دامنه فساد افزوده می شود. این مساله به زنان و مردان محدود نیست بلکه هر روز آمارها و قوانین جدیدی در مورد تجاوز به کودکان و همجنس بازی را مشاهده می کنیم؛ چرا که روح بشر بسیار حساس و تحریک پذیر است و تنها با تعدیل و رام کردن غرایز سرکش است که سلامت روحی و روانی فرد تامین می شود.

 3-حفظ کرامت و هویت انسانی زن در جامعه

حفظ کرامت و شخصیت زن به وسیله حجاب و پوشش است. اگر نگوییم همه زنان، بیشتر زنان علاقه مندند جدای از زیبایی های جسمانی و خصوصیات ظاهری، مورد توجه قرار گیرند و قبل از اینکه نگاه جنسی به آنها شود، به عنوان یک انسان دارای فضیلت و دارای استعداد شناخته شوند و به اعتبار شخصیت انسانی شان در جامعه ارزشمند باشند، نه اینکه به خاطر زیبایی های جسمانی مورد ارزیابی قرار گیرند و بسیاری از کمالاتشان تحت الشعاع ظواهرشان ناشناخته و پنهان باقی بماند.

اسلام نگاه دنیای امروز را به زن به عنوان یک کالای مصرفی و یک وسیله جنسی برای تبلیغ کالاهای مختلف و عاملی برای جذب مشتری و… نمی پذیرد. به همین دلیل است که حفظ هویت واقعی زن را در گرو پوشش و حجاب اسلامی می داند. به طور طبیعی زنانی هم که می توانند با ویژگی های اخلاقی خاص و علم و دانش و بصیرت و کرامت نفس شناخته شوند، هرگز خود را ملعبه دست دیگر افراد از بوالهوسان جامعه تا استعمارگران و سیاستمداران و فعالان اقتصادی قرار نمی دهند و نیازی به خودنمایی و تجمل گرایی ندارند. در مقابل کسانی که بهره ای از هویت انسانی و سرمایه های معنوی و اخلاقی ندارند کمبود خود را با عرضه ظاهر و اندامشان در جامعه جبران می کنند و تنها به عنوان یک زن مطرح می شوند و نه به عنوان یک انسان و اگر هم استعداد و خلاقیتی دارند هرگز شکوفا نخواهد شد.

امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: «کسی که کرامت و شخصیت انسانی، او را استوار نساخت، اهانت و پوچی زندگی او را ادب خواهدکرد.»( غررالحکم ، ص.486)

قرآن کریم هم حجاب را عاملی برای رعایت حرمت و احترام زن می شمارد و می فرماید:

«یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین من جلابیبهن ذلک أدنی أن یعرفن فلایوذین و کان الله غفوراً رحیماً؛ (احزاب.59) ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبات ها (روسری های بلند) خود را بر خویش افکنند. این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است.»

آیت الله جوادی آملی در این زمینه می نویسد:

«در هر بخشی و هر بعدی از ابعاد، برای سیر به مدارج کمال بین زن و مرد تفاوتی نیست، منتها باید اندیشه ها قرآن گونه باشد؛ یعنی همانگونه که قرآن بین کمال و حجاب و اندیشه و عفاف جمع نمود، ما نیز در نظام اسلامی بین کتاب و حجاب جمع می کنیم؛ یعنی عظمت زن در این است که مردان بیگانه را نبیند و مردان بیگانه هم او را نبینند قرآن کریم وقتی از حجاب سخن می گوید، می فرماید: حجاب عبارت است از یک نحوه احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زنی که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند؛ لذا نظر کردن به زنان غیر مسلمان را بدون قصد تباهی جایز می دانند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بی بهره اند.» (جوادی آملی؛ زن در آینه جمال و جلال، ص426)

 4- حفظ سلامتی زنان و دوری از بیماری

یکی دیگر از آثار مهم رعایت حجاب در جامعه، حفظ سلامتی و دوری از بیماری های مختلف است. نبود پوشش مناسب زنان و به دنبال آن بی بند و باری ولجام گسیختگی جنسی علاوه بر اثرات روحی و روانی، پیامدهای جسمی زیادی را به دنبال دارد؛ در حالی که بسیاری از این عوارض و بیماری ها آفریده خود انسان ها هستند؛ بلاهایی همچون ایدز که همه ساله میلیاردها دلار صرف درمان و ساختن واکسن برای پیشگیری از آن می شود، توسط انسان های بی بند و بار به وجود آمده است.

امام رضا (ع) فرمودند: «هرگاه بندگان، گناهان جدیدی به وجود آورند که تاکنون مرتکب آن نمی شدند، خداوند هم بلاهای تازه ای به وجود می آورد که تاکنون نمی شناختند.» (میزان الحکمه، ج4، ص.467)

5- حفظ نیروی کار جامعه و فعالیت‎های اجتماعی افراد

حجاب در اسلام از این منشا سرچشمه مى‌گیرد که محل انواع التذاذهاى زن و مرد از یکدیگر باید تنها محیط خانواده باشد و اجتماع منحصرا باید محل کار و فعالیت باشد.

بی‎حجابی و بدحجابی باعث کشاندن لذت‎های جنسی از محیط خانواده به اجتماع و در نتیجه، تضعیف نیروی کار افراد جامعه می‎گردد. بدون تردید، مردی که در خیابان، بازار، اداره، کارخانه و … همواره با قیافه‎های محرّک و مهیّج زنان بدحجاب و آرایش کرده مواجه باشد، تمرکز نیروی کار او کاهش می‎یابد. برخلاف نظام‎ها و کشورهای غربی، که میدان کار و فعالیت‎های اجتماعی را با لذت‎جویی‎های جنسی درهم می‎آمیزند،اسلام می‎خواهد با رعایت حجاب و پوشش، محیط اجتماع از این‎گونه لذت‎ها پاک شده، و لذت‎های جنسی، فقط در محیط خانواده و با ازدواج مشروع انجام شود.

6- استحکام جوامع اسلامی در برابر نفوذ بیگانگان

بی حجابی و گسترش برهنگی در کشورهای اسلامی، یکی از ابزارهای مهم بیگانگان در سیطره و تسلط بر آن کشورها شده است.

استعمارگران برای استثمار ذخایر عظیم انسانی و اقتصادی کشورهای اسلامی، نخست باید آنها را از درون تهی می کردند، برای همین باید هویت دینی از آنها گرفته می شد و حجاب از نشانه های ارزشمند وقدرتمند آن به شمار می رفت. برای این تسلط، زنان بهترین انتخاب بودند.

در همین راستا مستر همفر جاسوس کهنه کار انگلیسی می گوید:

«در مسأله بی حجابی زنان باید کوشش فوق العاده ای به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها کردن چادر مشتاق شوند. باید با استناد به شواهد تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی العباس متداول شده است و مطلقاً سنت اسلام نیست وچادر لباس قدیمی ایرانیان قبل از اسلام بوده و عبا لباسی است که خلفای عباسی برای زنان مسلمان رسم کردند. پس از آنکه زنان را از چادر و عبا بیرون آوردیم، باید جوانان را تحریک کنیم که دنبال آنها راه بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یاید و برای پیشبرد این نقشه لازم است اول زنان غیرمسلمان را از حجاب بیرون آوریم تا زنان مسلمان از آنان یاد بگیرند.» (خاطرات مستر همفر، ص108و .109)

و اینگونه دنیای غرب با وسیله قراردادن زنان و استفاده از سکس و برهنگی و با ارزش جلوه دادن آن و مقابله با حجاب و پوشش و روحیه عفاف، توانستند مردم را نسبت به مسائل و جریانات سیاسی و اجتماعی بی اعتنا سازند و به راحتی به غارت و چپاول ملل محروم و تسلط بر آنان مشغول شوند. آنها تمام کوشش خود را به رفع حجاب از زنان متمرکز کردند و با شعارهایی نظیر آزادی و رشد و ترقی زنان می خواستند آنها را از سنت های اسلامی و بومی خود مانند تقید به ارزش هایی مثل عفت و پاکدامنی و پایبندی به خانواده دور کنند و این امر آغازی بود برای گسترش فحشا و بی بندو باری در میان اقشار مختلف مردم تا به تدریج روحیه بیگانه ستیزی و سلحشوری و غیرت دینی و ملی از آنها گرفته شود.

البته این نکته نیز قابل ذکر است که اقدامات بیگانگان در زمینه کشف حجاب و کشاندن زنان به عرصه های بی عفتی با نام آزادی و پیشرفت و ترقی زنان تنها با انگیزه های سیاسی نبوده و نظام سرمایه داری غرب برای بازاریابی کالاهای تولید شده و داشتن مصرف کننده بیشتر همواره سعی در بهره کشی از زنان داشته است با از میان برداشتن حجاب و عفاف زنان و مسخ فرهنگی آنان، بازار مصرف آنها گرم و سود بیشتری به جیب کمپانی های بزرگ سرازیر می شود. ( مسئله حجاب، ص.79)



مطلب بعدی : حدیث