سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرا به دنبال خداشناسى برویم؟

 

خداشناسى

هیچ حرکتى بدون انگیزه نیست، طبعاً حرکت در مسیر شناخت مبدء جهان هستى نیز نمىتواند بدون انگیزه باشد به همین دلیل فلاسفه و دانشمندان براى خداجوئى سه انگیزه اساسى ذکر کردهاند که قرآن مجید به همه آنها اشارههاى روشنى دارد:

1- انگیزه عقلى

2- انگیزه فطرى

3- انگیزه عاطفى

1- انگیزه عقلى

انسان عاشق کمال است، و این یک عشق جاودانى در همه انسانها محسوب مىشود منتها هرکس کمال خود را در چیزى مىبیند، و به دنبال آن مىرود و گروهى نیز به جاى آب به دنبال سراب و ارزشهاى موهوم و کمالات پندارى مىروند و آن را واقعیت خیال مىکنند.

گاهى از این اصل به عنوان

 

«غریزه جلب منفعت و دفع ضرر»

یاد مىشود که انسان به خاطر این غریزه خود را موظف مىبیند که نسبت به هر موضوعى که با سرنوشت او (از نظر سود و زیان) رابطهاى دارد برخوردى جدى کند.

ولى نام

 

«غریزه»

بر این عشق گذاشتن بسیار مشکل است چرا که غریزه معمولًا به امورى گفته میشود که بدون دخالت اندیشه در افعال انسانها یا جانداران دیگر مؤثر است و به همین دلیل در مورد حیوانات نیز به کار مىرود.

بنابراین بهتر است که از عنوان «تمایلات عالى» که بعضى دیگر در اینگونه موارد به کار مىبرند استفاده کنیم.

به هر حال این عشق به کمال و تمایل به منافع معنوى و مادى و دفع هرگونه ضرر و زیان انسان را وادار مىکند که در موارد احتمال نیز به تحقیق پردازد، هر قدر این احتمال قوىتر، و آن سود و زیان عظیمتر باشد این تحقیق و جستجو را لازمتر مىشمرد.

محال است کسى احتمال دهد مطلبى در سرنوشت او تأثیر مهمى دارد و خود را موظف به تحقیق پیرامون آن نداند.

مسأله ایمان به خدا و جستجوى از مذهب مسلماً در زمره این مسائل است، چرا که در محتواى مذهب سخن از مسائل سرنوشت به میان مىآید، سخن از مسائلى که خیر و شر انسان با آن رابطه تنگاتنگ دارد.

بعضى براى روشن ساختن این مطلب مثالى ذکر مىکنند، مىگویند فرض کنید کسى را بر سر یک دوراهى ببینیم که مىگوید ماندن در اینجا قطعاً خطرناک است و انتخاب این راه (اشاره به یکى از آن دو) نیز مسلماً خطرناک و راه دیگر راه نجات است، و سپس قرائن و شواهدى براى هر یک مطرح مىکند. بدون شک هر راهگذرى خود را موظف به تحقیق مىبیند و بىاعتناى به آن را مخالف حکم عقل.

«1»

اصل عقلى معروف دفع ضرر محتمل شاخهاى از انگیزه عقلى است، قرآن خطاب به پیامبر صلى الله علیه و آله مىفرماید: «به آنها بگو به من خبر دهید اگر این قرآن از سوى خداوند یگانه یکتا باشد (و حساب و جزا و بهشت و دوزخى در کار باشد) و شما به آن کافر شوید، چه کسى گمراهتر خواهد بود از آن کس که در مخالفت دور و گمراهى شدید قرار دارد»؟!

 

(قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ کَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِی شِقاقٍ بَعِیدٍ).

«2»

______________________________

 

(1)- تفسیر پیام قرآن 2/ 24.

(2)- فصلت/ 52

البته این گفتار در مورد کسانى است که هیچ دلیل منطقى در آنها کارگر نیست، در حقیقت آخرین سخنى است که به اشخاص لجوج و مغرور و متعصب گفته مىشود، و آن اینکه: اگر شما حقانیت قرآن و توحید و وجود عالم پس از مرگ را صددرصد نپذیرید مسلماً دلیل بر نفى آن نیز ندارید، بنابراین این احتمال باقیست که دعوت قرآن و مسأله معاد واقعیت داشته باشد، آنگاه فکر کنید چه سرنوشت تاریک و وحشتناکى خواهید داشت با این گمراهى و مخالفت شدید و موضعگیرى در برابر این مکتب الهى.

این همان سخنى است که ائمه دین علیهم السلام در برابر افراد لجوج در آخرین مرحله مطرح مىکردند چنانکه در حدیثى که در کتاب کافى آمده، مىخوانیم: امام صادق علیه السلام با «ابن ابى العوجاء» مادى و ملحد عصر خود سخنان بسیارى داشت، آخرین مرحله که او را در مراسم حج ملاقات کرد بعضى از یاران امام عرض کردند مثل اینکه ابن ابى العوجاء مسلمان شده؟! امام فرمود: او از این کوردلتر است، هرگز مسلمان نخواهد شد، هنگامى که چشمش به امام صادق علیه السلام افتاد گفت اى آقا و بزرگ من!

امام فرمود

 

ما جاء بک الى هذا الموضع؟

: «تو اینجا براى چه آمدهاى»؟!

عرض کرد:

 

عادة الجسد، و سنة البلد، و لننظر ما الناس فیه من الجنون و الحلق و رمى الحجارة

!: «براى اینکه هم جسم ما عادت کرده، هم سنت محیط اقتضاء مىکند، ضمناً نمونههائى از کارهاى جنونآمیز مردم، و سرتراشیدنها، و سنگ انداختنها را تماشا کنم!!»

امام فرمود:

 

انت بعد على عتوک و ضلالک، یا عبد لکریم!: «تو هنوز بر سرکشى و گمراهى خود باقى هستى، اى عبد لکریم» «1»

!

______________________________

 

(1)- «عبد لکریم» اسم اصلى «ابن ابى العوجاء» بود، و چون او منکر خدا بود امام علیه السلام مخصوصاً او را به این نام صدا مىزد تا شرمنده شود.

او خواست شروع به سخن کند امام فرمود:

 

لا جِدالَ فِی الْحَجِّ:

«در حج جاى مجادله نیست» و عباى خود را از دست او کشید، و این جمله را فرمود:

ان یکن الامر کما تقول- و لیس کما تقول- نجونا و نجوت، و ان یکن الامر کما نقول- و هو کما نقول- نجونا و هلکت!:

«اگر مطلب این باشد که تو مىگوئى (و خدا و قیامتى در کار نباشد) که مسلماً چنین نیست، هم ما اهل نجاتیم و هم تو، ولى اگر مطلب این باشد که ما مىگوئیم، و حق نیز همین است، ما اهل نجات خواهیم بود و تو هلاک مىشوى».

«ابن ابى العوجاء» رو به همراهانش کرد و گفت:

 

وجدت فى قلبى حزازة فردونى، فردوه فمات!: «در درون قلبم دردى احساس کردم، مرا بازگردانید، او را بازگرداندند و به زودى از دنیا رفت» «1»!

«2»

2- انگیزه عاطفى

اشاره

ضرب المثلى است معروف که انسان بنده احسان است

 

(الإِنْسانُ عَبِیْدُ الإِحْسانِ)

همین مطلب با کمى تفاوت در حدیثى از امیر مؤمنان على علیه السلام نقل شده است که فرمود:

 

الإِنْسانُ عَبْدُ الْإِحْسانِ «انسان بنده احسان است»

«3»

و در حدیث دیگرى از همان حضرت مىخوانیم

 

بِالْإحْسانِ تُمْلَکُ الْقُلُوبُ

به وسیله احسان قلبها به تسخیر انسان درمىآید» (4)

و باز در حدیثى از همان حضرت علیه السلام آمده است:

 

وَ أَفْضِلْ عَلَى مَنْ شِئْتَ تَکُنْ أَمِیْرَهُ: «به هرکس مىخواهى نیکى کن تا امیر او باشى» ( «4»

)

______________________________

 

(1)- کافى جلد 1 ص 61 (کتاب التوحید باب حدوث العالم).

(2)- تفسیر نمونه 20/ 325.

(3) و 4- غرر الحکم.

(4) 5- بحار الأنوار جلد 77 صفحه 421 (چاپ آخوندى)

و ریشه همه این مفاهیم در حدیث پیامبر صلى الله علیه و آله است که فرمود:

انَّ اللَّهَ جَعَلَ قُلُوْبَ عِبادِهِ عَلَى حُبِّ مَنْ أَحْسَنَ الَیْها، وَ بُغْضِ مَنْ أساءَ الَیْهَا:

«خداوند دلها را در تسخیر محبت کسى قرار داده که به او نیکى کند، و بر بغض کسى قرار داده است که به او بدى کند»

 

«1»

خلاصه این یک واقعیت است که هرکس به دیگرى خدمتى کند یا نعمتى بخشد عواطف او را متوجه خود مىسازد، و به صاحب خدمت و نعمت علاقهمند مىشود، میل دارد او را کاملًا بشناسد و از او تشکر کند، و هر قدر این نعمت مهمتر و فراگیرتر باشد تحریک عواطف به سوى «منعم» و «شناخت او» بیشتر است.

و لذا علماى علم کلام (عقائد) از قدیمترین ایام مسأله «شکر منعم» را یکى از انگیزههاى تحقیق پیرامون مذهب، و معرفة اللَّه شمردهاند.

ولى باید توجه داشت «شکر منعم» قبل از آنکه یک حکم عقلى باشد یک فرمان عاطفى است.

این اشاره کوتاه را با شعرى از «ابو الفتح بستى» شاعر معروف عرب پایان مىدهیم.

 

 

أَحْسِنْ الَى النّاسِ تَسْتَعْبِدْ قُلُوْبَهُم

 

 

 

فَطَالَما اسْتَعْبَدَ الانْسانَ احْسانٌ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

?

«به مردم نیکى کن تا قلوب آنها را بنده خودسازى- و همواره انسانها بنده احسانها بودهاند»!

در حدیثى از امام باقر علیه السلام مىخوانیم که فرمود: «شبى رسول خدا صلى الله علیه و آله نزد عایشه بود او سؤال کرد چرا خود را (براى عبادت) این همه به زحمت مىافکنى؟ در حالى که خداوند گناهان گذشته و آینده تو را بخشیده است.»

 

«2»

فرمود:

 

أَلا أَکُوْنُ عَبْداً شَکُوْرا؟ «آیا من نباید بنده شکرگزار او باشم»؟!

«3»

______________________________

 

(1)- تحف العقول صفحه 37 (بخش کلمات پیامبر «ص»)

(2)- اشاره به آیه اول سوره فتح است که تفسیر آن مشروحاً در جلد 22 صفحه 18 تفسیر نمونه آمده است.

(3)- اصول کافى جلد 2 باب الشکر حدیث 6.

3- انگیزه فطرى

اشاره

هنگامى که سخن از فطرت مىگوئیم منظور همان احساسات درونى و درکى است که هیچگونه نیازى به استدلال عقلى ندارد.

هنگامى که یک منظره بسیار زیباى طبیعى، یا یک گل بسیار خوشرنگ و خوشبو را مىبینیم جاذبه نیرومندى از درون خود نسبت به آن احساس مىکنیم که نام آن را تمایل و عشق به زیبائى مىنهیم، و هیچگونه نیازى به استدلال در اینجا نمىبینیم.

آرى حس زیبائى یکى از تمایلات عالیه روح انسانى است.

کشش به سوى مذهب مخصوصاً شناخت خدا نیز یکى از این احساسات ذاتى و درونى است، بلکه از نیرومندترین انگیزهها در اعماق سرشت و جان همه انسانها است.

به همین دلیل هیچ قوم و ملتى را نه در امروز و نه در گذشته تاریخ مشاهده نمىکنیم که نوعى از عقائد مذهبى بر فکر و روح آنها حکم فرما نباشد، و این نشانه اصالت این احساس عمیق است.

قرآن به هنگام ذکر داستان قیام انبیاء بزرگ در موارد زیادى روى این نکته تکیه کرده که رسالت اصلى انبیاء زدودن آثار شرک و بتپرستى بوده (نه اثبات وجود خدا، چرا که این موضوع در اعماق سرشت هرکس نهفته شده است).

به تعبیر دیگر: آنها به دنبال این نبودند که «نهال خداپرستى» را در دلهاى مردم غرس کنند، بلکه به دنبال این بودند که نهاد موجود را آبیارى کرده، و خارها و علف هرزههاى مزاحم را که گاهى این نهال را به کلى پژمرده و خشک مىکند از ریشه برکنند!.

جمله

 

«أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»* یا «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ»*

(جز خدا را نپرستید) که به صورت نفى بتها، و نه اثبات وجود خدا، مطرح شده، در گفتار بسیارى از انبیا در

قرآن مجید آمده، از جمله در دعوت پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله

 

«1» در دعوت نوح «2» در دعوت یوسف «3» در دعوت هود «4»

مطرح شده است.

از این گذشته، ما در درون جان خود احساسات اصیل فطرى دیگرى نیز داریم، از جمله جذبه فوق العادهاى است که نسبت به علم و دانش و آگاهى هرچه بیشتر در خود مىبینیم.

آیا ممکن است ما این نظام عجیب را در این جهان پهناور مشاهده کنیم و علاقه نداشته باشیم سرچشمه این نظام را بشناسیم؟

آیا ممکن است دانشمندى بیست سال براى شناخت زندگى مورچگان زحمت کشد، و دانشمند دیگرى دهها سال براى شناخت بعضى از پرندگان یا درختان یا ماهیان دریاها تلاش کند، بىآنکه انگیزهاى جز عشق به علم در درون جان او باشد؟

آیا ممکن است آنها نخواهند سرچشمه اصلى این دریاى بىکرانى که از ازل تا ابد را فرا گرفته بشناسند؟!

آرى اینها انگیزههائى است که ما را به سوى «معرفة اللَّه» دعوت مىکند، عقل ما را به این راه مىخواند، عواطف ما را به این سو جذب مىکند، و فطرت ما را به این سمت مىراند.

 

«5»

______________________________

 

(1)

 

 



      

می نویسم برای مردی که چهار گوشه قلبش شکسته بود.

0

1

مراسم وداع با ماه مبارک رمضان در کنار قبور مطهر شهدا گمنام

نمایشگاه نمادین  بقیع و راز ونیاز حضرت علی(ع)در چاه

23



      

هسته جوان

 

اهدای جوایزی که توسط حاج آقا مسروری تهیه گردیده بودبه زیر حلقه ها که به سوال های حاج آقا جواب درست دادن داده شد.

2

 آخرین جلسه هسته های جوان در ماه مبارک رمضان .ادامه جلسه  در تاریخ11/5/93شنبه برگزار میشود.



      

یادگاری از2شهید

321



      

خواص دارویی

 
1.    طبع آن سرد و خشک است.
2.  کسانی که سکته قلبی یا مغزی کرده‎اند سعی کنند قهوه را خیلی کم یا اصلاً نخورند.
3.    کسانی که پوکی استخوان دارند قهوه کم مصرف کنند.
4.    خوردن قهوه باعث چاق شدن می‎شود.
5.    کسانی که جوش صورت یا جوش آکنه دارند از خوردن قهوه خودداری کنند.
6.    کسانی که روماتیسم دارند 10 گرم قهوه سبز را به مدت 12 ساعت در آب خیس کنند سپس میل کنند.
7.    مصرف قهوه باعث تقویت عضله قلب می‎گردد.
8.    دم کرده قهوه برطرف کننده سردردهایی است که بعد از غذا به وجود می‎آید.
9.    خوردن قهوه باعث وسواس و مالیخولیا می‎شود.
10. کسانی که نقرس دارند سعی کنند قهوه نخورند.
11. مصرف زیاد قهوه باعث ریزش مو می‎شود.
12. کسانی که کلیه‎های ضعیف دارند از مصرف قهوه خودداری کنند.
13. هیچ‎گاه قهوه‎ای که دوبار جوشیده شده است نخورید.
 
 

1.    طبع جو سرد وخشک است.

2. کلسترول خون را کاهش می‏ دهد.

3.  جو دارای خاصیت ضدالتهابی است

4.     بیسکویت جو بهترین دارو برای درمان یبوست است و حتی نفخ و شکم درد را از بین می‏ برد. بهتر است به همراه آب میل شود.

5. بهترین دارو برای درمان اسهال می‎باشد (جو را سه روز در آب خیس کرده سپس حرارت داده مایع را روزی سه استکان بنوشند).

6.    خوردن نان جو از سفیدشدن مو جلوگیری می‎کند.

7.    جو برای کم خونی مفید است.

8.    کسانی که دچار ورم لوزه یا آنژین شده‎اند از جوشانده جو قرقره کنند سپس میل کنند (آب قرقره را بیرون بریزند).

9.    جو نرمی استخوان کودکان را از بین می‎برد.

11. برای لاغرشدن شب‎ها سوپ جو با آبلیمو میل شود.

12. مداومت در خورن جو و نان آن باعث لاغری می‎شود.

13. برای درمان دل درد بعد از غذا حدود نیم ساعت تا یک ساعت از جوشانده جو یک استکان میل شود.

14. برای بحران‎های کبدی از جوشانده جو استفاده شود.

15. گلوتن موجود در جو، ماده‏ای نرم، سازگار و آرام بخش بوده و به علت آبدار بودن موجب رفع عطش شده و سبب انقباض عضلانی، اضطراب و تورم شکم هم نمی ‏شود.

16. برای درمان اختلالات کلیه از جوشانده جو استفاده کنید.

  

 

 

 

 
1.        طبع بادنجان گرم و خشک است.
2.         به‎خاطر وجود آهن در بادنجان برای کسانی که کم خون هستند مفیداست.
3.         اگر بادنجان آب‎پز با بخار پخته شود هضم آن آسان‎تر است.
4.        کسانی که یبوست دارند بادنجان را در برنامه غذایی خود بگذارند.
5.        کسانی که سنگ کلیه یا صفرا دارند از خوردن بادنجان خودداری کنند.
6.        کسانی که ناراحتی‎های کبدی دارند و یا یرقان دارند از خوردن بادنجان خودداری کنند.
7.       بادنجان در عین حالی که بازکننده معده می‎باشد گاهی اوقات باعث گرفتگی کبد و طحال می‎شود.
8.        بادنجان ادرار آور است.
9.        بادنجان بازکننده‎ی عروق است در نتیجه رنگ رخسار را باز می‎کند.
10.     کسانی که سوداوی مزاج هستند بادنجان کمتر مصرف کنند.
11.     ترشی بادنجان بوی بد عرق بدن را از بین می‎برد.
12.    سعی کنید بادنجان کاملاً رسیده بخورید.
13.     سعی کنید از بادنجان‎های کم تخم استفاده کنید که پوست آن‎ها کبود و براق باشد چون نوع آن‎ها مرغوب‎تر است.
14.     کسانی که گرم مزاج هستند کمتر بادنجان بخورند.
15.     کسانی که بیماری‎های پوستی دارند کمتر بادنجان بخورند.
16.     بادنجان دارای حالت قلیایی می‎باشد بخاطر همین گوشت را همراه بادنجان بخورید تا در بدن تعادل برقرار سازد.
17.     سعی کنید هنگام طبخ بادنجان کمی سرکه سیب در آن بریزید.

 

 

 
 
    1.طبع آن گرم و تر است  .

2.  در کنجد مواد معدنی چون مس، سیلیس، منیزیم، آهن، کلسیم، فسفر، آلومینیم، نیکل، کروم، کلروسدیم وماده پروتئینی مهم لیزین و همچنین هورمون نباتی لیسیتین وجود دارد  .

3.    کنجد یک غذای خوب برای ورزشکاران و کشتی  ‎گیران و وزنه  ‎برداران می  ‎باشد  .

4.    کسانی که دارای چربی بالا هستند از روغن کنجد استفاده کنند  .

5.   مصرف زیاد کنجد خارش پوستی ایجاد می  ‎کند  .

6.    کنجد باعث طول عمر و حفظ جوانی می  ‎شود  .

7.    کسانی که فشارخون دارند کنجد کمتر بخورند.

8.    کنجد خشونت حلق را برطرف و صدا را صاف میکند.

9.    کسانی که میخواهند چاق شوند از کنجد استفاده کنند.

10. زیادخوردن کنجد باعث بدبویی دهان میشود.

11. کسانی که تصلب شرائین دارند از کنجد و روغن آن استفاده کنند.

12. افراد سوداوی مزاج روزی یک قاشق کنجد بخورند.

13. مالیدن روغن کنجد به پوست باعث شفافیت پوست میشود.

14. ارده نرم کننده سفتیها و ورمهای سفت داخلی بدن است همچنین دملها را نرم میکند.

15. روغن کنجد ضدروماتیسم است.

16. کسانی که میگرن دارند یا سرگیجه با روغن کنجد سر را ماساژ دهند.

17. کسانی که سرطان دارند از کنجد استفاده کنند.

18. کنجد برای افراد کم خون غذای مناسبی است.

19. خوردن کنجد باعث نرم شدن رودهها و رفع یبوست میگردد.

20. خوردن کنجد باعث کاهش خستگی فکر میشود.

22. کسانی که زیاد مطالعه میکنند همیشه مقداری کنجد بوداده همراه داشته باشند که هرچند گاهی یک قاشق کنجد میل کنند.

23. کنجد دیرهضم است زیاده روی در مصرف آن باعث سوءهاضمه میشود و معده را خسته میکند.

24. برای درمان یبوست صبح یک قاشق کنجد بونداده (خام) بخورند.

25.برای ترک خوردگی دستها از روغن کنجد استفاده کنید.

 28% مغز انسان را لیسیتین تشکیل میدهد و همین ماده باعث پیشرفت بشر شد و کنجد سرشار از  لیسیتین میباشد در نتیجه کسانی که کارهای فکری زیاد دارند کنجد را در برنامه غذایی خوش قرار دهند.

 

        طبع سیر گرم و خشک است. 1
2.        اگر می‎خواهید صورتی بشاش و زیبا و گلگون داشته باشید  سیر بخورید.
3.        مصرف زیاد سیر ضعف دید به‎وجود می‎آورد.
4.        سیر باعث بازشدن اشتها می‎شود.
5.        کسانی که فشارخون آن‎ها پایین است سیر را با احتیاط بخورند.
6.        سیر مقوی معده است و از ورم روده جلوگیری می‎کند.
7.        جویدن جعفری بعد از خوردن سیر بوی آن را از بین می‎برد.
8.        افرادی که دچار فراموشی شده‎اند سیر بخورند.
9.        اگر سیر را در کیسه‎های برنج یا گندم بگذاریم از کرم‎خوردگی یا فاسدشدن آن‎ها جلوگیری می‎کند.
10.     کسانی که بیماری آسم دارند از سیر استفاده کنند یا یک حبّه سیر را زیر زبان بگذارند.
11.     مصرف زیاد سیر باعث می‎شود که یُد جذب نشود.
12.     مصرف زیاد سیر ایجاد کهیر می‎کند.
13.     سیر ضدکرم است.
14.     سیر تسکین دهنده تشنج و آرام کننده اعصاب است.
15.     سیر از واکنش‎های حساسیتی جلوگیری می‎کند و ضدآلرژی است.
16.     سیر از پیری زودرس جلوگیری می‎کند.
17.     کسانی که سرگیجه دارند یک حبه سیر بخورند.
18.     خوردن کاهو بالای سیر بوی دهان را از بین می‎برد همچنین سیب.
19.     سیر تنظیم‎کننده مهمترین اعمال بدنی است منجمله اختلالات کبدی، اختلالات غدد داخلی.
20.     سیر بازکننده صدا است.
21.     سیر برای اکثر بیماری‎های عصبی مفید است.
22.     برای درمان درد لگن خاصره می‎توان هم خورد هم همان قسمت را با سیر ماساژ داد.
23.     کسانی که دچار بیماری‎ هاری شده است سیر را بکوبید به آن شخص بدهید.
24.     سیر در معالجه تیفویید و دیفتری به کار می‎رود.
25.      اسپاسم و قلنجی که در اثر باد شکم به وجود آمده است سیر بهترین درمان کننده است.
26.     برای درمان واریس و پیشگیری سیر را کوبیده با آب‎لیمو مخلوط کرده همراه کمی آب گرم ساق پا بمالید.
27.     برای جلوگیری از بیماری وبا از سیر و ترشی سیر استفاده کنید.
28.    خوردن سیر کدورت ذهن را از بین می‎برد و بهترین مقوی برای مغز می‎باشد و روی غدد مغز اثر نیکویی دارد و فراموشی را از بین می‎برد.
29.     بوی سیر دفع کننده عقرب و مار است.

 


    

 

 



      

خواص میوه ها

1.    طبع فندق گرم و خشک است.
2.     فندق به خاطر داشتن ویتامین‌های B برای درمان ضعف اعصاب، سستی و خمودگی، هیجان و اضطراب بسیار مؤثر است.
3.     مقوی معده و روده‌هاست. در فواصل غذا 10 دانه میل شود.
4.      فندق حاوی منیزیم و پتاسیم می‌باشد و این مواد بزرگترین داروی مقوی قلب و کلیه ها هستند.
5.     به خاطر وجود آهن در فندق می‌توان گفت که یکی از بهترین عوامل سازنده گلبولهای قرمز می‌باشد.
6.     فندق اختلال در رشد مو را برطرف می‌کند.
7.    فندق به خاطر داشتن ویتامین A و C برای تقویت پوست و ناخن و مو و تقویت بینایی بسیار مفید است.
8.     فندق باعث تنگ کردن عروق زیر پوست و باعث کشیدگی پوست و تغذیه و درمان آن می‌شود.
9.     کسانی را که مار زده است کشمش با فندق میل کنند.
10.  کسانی که سنگ کلیه دارند روزی 15 دانه فندق، غذای مناسبی برای آنها می‌باشد.
11.  برای رفع کرم کدو روغن فندق را بگیرید و به مدت 15 روز، روزی یک قاشق سوپ خوری از آن روغن میل کنید.
12.  فندق سموم را از بدن خارج می‌سازد.
13.  کسانی که درد مفاصل دارند روزانه 10 دانه فندق بخورند.
14.  کسانی که نقرس دارند صبحانه 30 عدد فندق + یک قاشق عسل خوب جویده میل شود و همراه آن یک لیوان شیر مصرف شود.
15.  کسانی که درد استخوان دارند صبحانه از روش شماره 14 استفاده کنند.
16.  برای تقویت ریه مانند شماره 14 استفاده شود.
17.  برای درمان جوش صورت روزی 2 مرتبه با نوک انگشت از روغن فندق روی جوشهای صورت بگذارید.
18.  کسانی که ضعف عمومی دارند روزانه 10 عدد فندق بخورند.
19.  اگر کم خون هستید بعد از هر غذا 5 دانه فندق بخورید.
20. کسانی که سرطان دارند صبحانه 20 عدد فندق و 3 عدد خرما با یک لیوان آب هویج میل کنند.
21.  کسانی می‌خواهند روده‌های آنها تقویت شود در هنگام گرسنگی 10 عدد فندق بخورند.
22.  فندق مقوی مغز است و جوهر دماغ را زیاد می‌کند و برای نیروی تفکر و تعقل یک غذای بسیار خوبی است.
23.  کسانی که رخسار زرد دارند برای درمان آن روزانه 10 دانه فندق بخورند.
21.  خوردن هلو بعد از غذا بدبویی دهان را از بین می برد.
 
22.  کودکان و پیرمردان و بیمارانی که تازه از بستر برخاسته‌اند هلو را بصورت کمپوت میل کنند.
1.     شفتالو یا هلو یک مسهل ملایم است که بهترین زمان خوردن آن نیم ساعت بعد از خوردن غذا می‌باشد.
2.     هلو برطرف کننده عطش است.
3.     هلو برای سرد مزاجان و مرطوب‌ها زیاد مناسب نمی‌باشد.
4.   هلو به خاطر وجود کولین در آن ضد تصلب شرائین است و برای نارسایی عروق کرونر بسیار مفید می‌باشد.
5.    خانمهای حامله از خوردن شکوفه هلو خودداری کنند.
6.     دم کردة گل یا شکوفة هلو در سیاه سرفه مورد استفاده قرار می‎گیرد.
7.     برگ له شده تازه و کهنه هلو برای بیماری‌های جلدی و زخم‌های سرطانی اثر آرام کننده دارد.
8.     وجود پتاسیم در هلو باعث فعالیت کلیه ها و لنیت مزاج و دفع سمومی چون اوره و اسید اوریک می باشد.
9.      هلو یک میوه خوب برای رشد و نمو کودکان است.
10.  هلو متعادل کننده سوخت و ساز بدن می‌باشد.
11.  کسانی که نقرس دارند نیم ساعت بعد از غذا یک عدد هلو میل کنند.
12.  کسانی که یبوست دارند می‌توانند از مربای هلو استفاده کنند.
13.  اگر پوست زیبا و خوب می‌خواهید از هلو به عنوان ماسک برای صورت استفاده کنید.
14.  هلو برای سرد مزاجان و مرطوب‌ها زیاد مناسب نمی‌باشد.
15.  هلو دفع کننده اوره و اسید اوریک است به خصوص برگه هلو را در زمستان میل کنید.
16.   پیران هم در جیب خود برگه هلو داشته باشند در صورت ضعف و گرسنگی یک برگه را در دهان خود بگذارند زیرا برای دردهای رماتیسمی، نقرس و کبد آنها مفید است.
17.  کسانی که دارای سنگ‌های سیستئینی هستند هلو را در برنامه غذایی خود قرار بدهند.
18.   کسانی که ورم پروستات دارند از هلو استفاده کنند.
19.  به خاطر وجود آهن و برم برای کبد بسیار مفید است و رنگ چهره را باز می‌کند.
20.  هیچ گاه بالای هلو آب ننوشید.
1. انگور دارای ویتامین‌های و B و C وA  و D است.
2.انگور دارای کلسیم ، آهن ، فسفر ، سیلسیم و املاح معدنی است و منگنز و ید را نیز دارد.
3. انگور میوه جوانی است.
4. تأمین کننده غذای عضلات و روشن کننده مغز و تقویت حافظه است.
5. انگور دو برابر گوشت در بدن انرژی تولید می‌کند در حالی که سمیّت گوشت را ندارد.
6. خوردن انگور از کم خونی جلوگیری می‌کند مخصوصاً برای کودکان در فواصل غذا میل شود.
7. هیچ گاه بعد از خوردن انگور آب سرد ننوشید.
8. طبع غوره سرد و خشک است.
9.  افراط در خوردن کشمش و مویز خون را کثیف می‌کند.


      

طب سنتی(خواص میوه ها)

 
خواص بادام
1.     طبع بادام کمی گرم و تر است.
2.     میوه سبز و تازه و ریز بادام را که چغالا بادام گویند خوب جویدن آن باعث تقویت معده و لثه را محکم می‌کند.
3.     مغز بادام کالری انرژی‌اش زیاد است. در نتیجه چاق کننده می‌باشد.
4.    بادام سینه را نرم می کند .
5.        بادام بوداده باعث تقویت معده و سستی را رفع می‌کند.
6.     برای خشونت حلق یک یا دو قاشق غذاخوری روغن بادام در یک لیوان آب ریخته غرغره کنند.
7.     بادام سرشار از فسفر و کلسیم است در نتیجه برای کسانی که فعالیت فکری دارند بسیار مؤثر است روزانه 5 دانه بخورند.
8.     بادام کهنه و فاسد نخورید که غم و اندوه شما زیاد می‌شود.
9.    کسانی که دچار بی‌خوابی می شوند چند دانه بادام همراه یک قاشق عسل جویده میل کنند همراه کمی آب استفاده شود.
10.  اگر بادام با عسل خورده شود خاصیت آن بیشتر خواهد بود.
11.  اگر بادام را با انجیر بخورید ملین است.
 
خواص تمشک
1.     طبع تمشک خشک و سرد است.
2.     تمشک ملین و مدر است.
3.     کسانی که بیماری قند دارند می‌توانند از تمشک استفاده کنند.
4.     شربت تمشک تب بر است.
5.     شربت تمشک باعث روشن شدن پوست خانمها می‌گردد. 10 صبح و 5 عصر میل شود.
6.     این محلول تب بر و عرق آور است.
7.     تمشک رقیق کننده خون است.
8.     جهت کک و مک با میوه تمشک پوست صورت را ماساژ دهید.
9.     ماسک تمشک برطرف کنندة منافذ باز پوست صورت می‌باشد.
10.   خوردن تمشک برای تقویت قلب مفید می‌باشد.
11.   کسانی که فشار خون دارند خوردن تمشک را فراموش نکنند.
12.   تمشک دارای خاصیت ضد عفونی کننده است.
  
 
 1.     طبع آن گرم و خشک است
2.     حاوی منیزیم، پتاسیم، روی، مس، ویتامین B3 ، B1 ، ویتامین A ، E و B8 می‌باشد.
3.     کسانی که دچار حساسیت هستند گردو کمتر مصرف کنند.
4.     به خاطر دارا بودن ویتامین A برای تقویت چشم، بینی و دهان، مو و ناخن نیز مفید است.
5.     باعث تقویت اعصاب شده و از سستی وبی‌حالی جلوگیری می‌کند.
6.     کسانی که ترس و دلهره دارند در زمستان به مدت 3 هفته در ماه صبحانه را با یک عدد گردو همراه پنیر میل کنند.
7.   گردو کرم کش است. مصرف آن باعث از بین رفتن کرم روده می‌شود.
8.    مس و آهنی که در گردو وجود دارد در ساختن هموگلوبین خون همکاری می‌کند.
9.     خوردن گردو سموم بدن را دفع می‌کند.
10. گردو برای پیچیدگی عضلات و عصب مفید می‌باشد. صبح ناشتا گردو را جویده با بزاق آغشته نموده پس از این که خوب نرم شد به موضع بمالید.
11. کسانی که ورم چرکی کلیه دارند بهتر است گردو میل نکنند. افراد چاق کمتر گردو بخورند.
12. خوردن گردو باعث می‌شود فراموشی از بین برود.
13.
14. برای درمان پوسته پوسته شدن و خشکی پوست روغن گردو را در روز چندبار بمالید.
15.برای از بین بردن حشرات از قبیل بید و ساس برگ گردو را در محل بگذارید.
16.حضرت علی‌(ع) فرموده‌اند: خوردن گردو موجب تحریک حرارت بدن و سبب زخم‌هایی در بدن می‌شود اما در زمستان برای کلیه‌ها سودمند و دفع کنندة سرما است.
17. گردو با پوست، مغز آن مدت زمان بیشتری سالم می‌ماند و بهتر است همیشه گردو را با پوست نگه‎داری کنید و زمانی که مورد نیاز است پوست کنید.
18.کسانی که دستگاه هاضمه آنها ضعیف است و یا ورم روده دارند یا دچار ناراحتی کبدی هستند گردو برای آنها زیان‌آور است.
19. هیچ وقت گردو را به تنهایی نخورید زیرا ممکن است مخاط کام و حلق را آزرده کنند.

 
.     طبع خرما گرم و خشک است.
2.     برای رفع خشونت و نرم کردن سینه 50 گرم خرما در 1000 گرم آب جوشانده صاف نموده روزی 2 تا 3 استکان بخورید. البته این برای افراد سرد مزاج بسیار خوب است.
3.     برای تقویت کلیه از شربت فوق استفاده کنید.
4.     کسانی که درد کمر یا درد مفاصل دارند می توانند از شربت خرما که در شماره 2 آمده است استفاده کنند.
5.      کسانی که فشار خون دارند خرما کمتر مصرف کنند.
6.     کسانی که می‌خواهند چاق شوند صبحانه گردو یک عدد + خرما 7 عدد و یک لیمو شیرین استفاده کنند.
7.    خوردن خرما صبح ناشتا باعث از بین رفتن کرم‌ها می‌شود.
8.     به خاطر وجود ویتامین B در خرما میوه خوبی برای تعادل اعصاب و نیز باعث رشد است.
9.     فسفری که در خرما وجود دارد باعث سر زنده نگاه داشتن سلول‌های عصبی می ‌شود.

 
10.  برای کمبود آهن بسیار مفید است.
11.  از ابتلاء به سرطان مصون نگاه می دارد.
12.  منیزیم و فسفری که در خرما وجود دارد تقویت کننده اعمال فکری است.
13.  چون منیزیم مغز در افراد پیر رفته رفته کم می‌شود به همین علت سالمندان در برنامه خود باید خرما را بگنجانند.
14.  منیزیم برای حفظ سلامتی پروستات و کلیه لازم است. می‌دانیم که در هر 100 گرم خرما حدود 63 میلی‌گرم منیزیم وجود دارد در نتیجه خوردن خرما هرگز فراموش نشود.
15.  
16.  کسانی که می خواهند چاق شوند از رطب با بادام استفاده کنند (رطب خرمای تازه است).
17.  خرما به خاطر داشتن ویتامین A باعث تقویت مو و ناخن، تقویت قوه بینایی و رشد اندامها در اطفال و نوجوانان می‌شود.
18.  یک غذای خوب برای کسانی که ضعیف شده‌اند و کم خون هستند بادام زمینی همراه خرما و شیر استفاده شود.
19.  به خاطر وجود ویتامینهای B در خرما برای نمو جنین ، سوخت و ساز مواد پروتئینی و جذب قندها و بیماری‌های قلبی و عروقی کبد یک میوه بسیار مؤثر است.
20.  کسانی که شب کوری دارند روزانه خرما بخورند.
21.  خرما از پوسیدگی و کرم خوردگی دندان جلوگیری می‌کند به شرط آنکه بعد از خوردن خرما چند برگ تلخون بجویم.
22.  خرما بوی بد بدهان را از بین می‌برد.
23.  کسانی که رماتیسم دارند از شربت خرما استفاده کنند.
24.  شیرگرم همراه خرما برای بیماری‌های ریوی، سرفه، آسم و برونشیت نافع است.
25.  برای کسانی که می‌خواهند حافظه خوبی داشته باشند صبحانه همراه غذا خرما میل کنند.
26.   بهترین غذای زمستان خرما است چون انواع املاح معدنی را دارد و انرژی کافی به بدن می‌رساند.
 
1.      افرادی که کار فکری دارند موز را در برنامه غذایی خود بگنجانند.
2.     برای پوست خشک در زمستان با عسل مخلوط کرده بصورت ماسک روی پوست بگذارید.
3.     موز دیرهضم است.
4.     موز چاق کننده است.
5.     موز خون غلیظ ایجاد می‌کند. زیاده‌روی در خوردن آن باعث تولید خون غلیظ بلغمی می‌شود.
6.     موز نرم کننده سینه است.
7.     خوردن موز هنگام ناشتا زیان‌آور است.
8.     موز برای اسهال ساده و اسهال خونی مفید است.
9.     موز یک غذای کامل است حتی برای کودکان.
10.  موز بعلت دارا بودن قند زیاد برای مبتلایان به مرض قند مضر است و نباید در خوردن آن افراط کنند .
11.  اشخاصی که اوره اضافی در خون دارند می‌توانند در برنامه غذایی خودشان موز را بگنجانند.
12.   کسانی که دارای دستگاه گوارشی حساسی هستند موز را با احتیاط بخورند.
13.  موز نفاخ است و زیادخوردن آن خصوصاً در سرد مزاجان تولید گاز معده می کند
14.   برای تسکین خارش بدن موز نرم را کوبیده با آب لیمو مخلوط کرده در محل خارش بمالید.
15.  ارزش غذایی موز برابر است با گوشت فقط فاقد مواد چربی و کلسیم می‌باشد.
16.   موز خون‌ساز است به خاطر وجود آهن.
17.   موز نشاط آور است.
18. موز تأمین کننده مواد معدنی مورد نیاز بدن می باشد.
19. موز برای شفای سلولهای فرسوده اولسرها و همچنین جلوگیری از گاسترین و التهاب معده بسیار مفید است.
20.  به خاطر وجود فسفر در موز برای هوش و حافظه کودکان و نوجوانان بسیار مفید است.
21.  خوردن میوه خام موز تولید ورم قولون (کولیت) می‌کند و در روده ایجاد تخمیر می‌کند.
22.   کسانی که در اثر خوردن موز زبانشان ورم یا جوش می‌زند بلافاصله بعد از خوردن موز آب لیمو مزمزه کنند.
23. کسانی که سرفه‌های خشک می‌کنند موز را آهسته آهسته بخورند.
24.  یک عدد موز تازه و رسیده می‌توان گفت به اندازه یک کیلو گوشت ارزش غذایی دارد.
1.     طبع آن سرد و خشک است.
2.     یکی از خواص مهم گلابی این است که آرام بخش و تب بر است.
3.     گلابی ضد غم است، عصر میل شود.
4.     مقوی قلب و معده و هاضمه می‌باشد، یک ساعت بعد از غذا میل شود.
5.     رفع کننده خفقان و تشنگی است.
6.      کسانی که دچار بی‌خوابی می‌شوند از دم کردة برگ گلابی استفاده کنند.
7.     در حالیکه ملین مزاج است بعد از لینت دادن به آن مزاج را قابض می‌کند.
8.     خوردن گلابی باعث باز شدن چهره می‌گردد.
9.      کسانی که سوء هاضمه دارند یک ساعت بعد از غذا


      

ده درس از ائمه اطهار وقرآن

درس اوّل
اندیشه، تدبّر، تفکّر
أَلا لا خَیْرَ فى عِلم لَیْسَ فیهِ تَفَهُّمٌ
أَلا لا خَیْرَ فى قَرَائة لَیْسَ فیْها تَدَبُرٌ
أَلا لا خَیْرَ فى عِبادَة لَیْسَ فیْها تَفَکُّرٌ(1)
ترجمه
آگاه باشید: دانشى که در آن اندیشه نیست سودى ندارد!
آگاه باشید: تلاوت قرآن که در آن تدبّر نباشد نفعى ندارد!
آگاه باشید: عبادتى که در آن تفکّر نیست بى اثر است!
شرح کوتاه
انباشتن مغز از فرمول هاى علمى، و قوانین منطقى و اصول فلسفى و هرگونه دانشى مادامى که با اندیشه صحیح، و جهان بینى روشن، و آشنایى با اصول زندگى انسانى، هماهنگ نباشد بسیار کم اثر است.
همان طور که خواندن آیات شریفه قرآن اگر با تدّبر و دقّت در عمق معانى آن همراه نباشد تأثیر آن ناچیز است، و عباداتى که نور تفکّر و عقل بر آن نتابد جسمى است بى روح، و فاقد اثر عالى تربیتى است.
---
درس دوّم
پیمانه تدبیر
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:
صَلاحُ حالِ التّعایُشِ وَ التَّعاشُرِ مِلاَمِکْیال ثُلْثَاهُ فِطْنَةٌ وَثُلْثَهُ تَغافُلٌ(1)
ترجمه
اصلاح وضع زندگى و معاشرت با پیمانه اى انجام مى شود که دو سوّم آن هوشیارى است و یک سوّم آن بى اعتنایى و تغافل!
شرح کوتاه
هیچ کارى بدون مطالعه و نقشه و هوشیارى سر نمى گیرد، همچنین هیچ کارى بدون بى اعتنایى هم به سامان نمى رسد. به تعبیر بهتر و روشنتر: اگر ما بخواهیم بدون مطالعه و دقت کار کنیم مواجه با شکست خواهیم شد ولى اگر بخواهیم براى تمام احتمالات ممکن و حوادث پیش بینى نشده به هنگام انجام کارها خود را معطل سازیم به این آسانى قادر بر انجام کارى نیستیم و براى یک کار باید سال ها مطالعه کنیم، و نیز براى انتخاب دوست و شریک و همسر و مانند آن، لذا فرمود دو سوّم دقّت و یک سوّم بى اعتنایى

درس سوّم
در غذاى جسم سختگیرند اما...
امام حسن(علیه السلام) مى فرماید:
عَجِبْتُ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فى مَأْکُولِه کَیْفَ لا یَتَفَکَّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَیُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ وَیُودِعُ صَدْرَهُ ما یُرْدِیهِ(1)
ترجمه
عجب دارم از آنها که به غذاى جسم خود مى اندیشند; امّا به غذاى روح خود نمى اندیشند، خوراک ناراحت کننده از شکم دور مى دارند; امّا قلب خود را با مطالب هلاکت زا آکنده مى کنند.
شرح کوتاه
همان طور که پیشواى بزرگ ما فرموده مردم معمولا در غذاى جسمانى خود سختگیرند جز در پرتو نور چراغ دست به سفره نمى برند، و جز با چشم باز لقمه بر نمى گیرند، از غذاهاى مشکوک مى پرهیزند، و بعضى هزار گونه نکات بهداشتى را در تغذیه جسم رعایت مى کنند.
امّا در غذاى جان، با چشم بسته، در لابه لاى ظلمت هاى بى خبرى، هرگونه غذاى فکرى مشکوکى را در درون جان خود مى ریزند، گفتار دوستان نامناسب، مطبوعات بدآموز، تبلیغات مشکوک یا مسموم همه را به آسانى مى پذیرند و این جاى بسیار شگفتى است.
----
درس چهارم
نقش قلم
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:
ما رَأَیْتُ باکِیاً اَحسَنَ تَبَسُّماً مِنَ الْقَلَمِ!(1)
ترجمه
هیچ گریانى را ندیدم که همچون قلم به زیبایى تبسم کند.
شرح کوتاه
قلم گویاى عواطف و ترجمان خرد آدمى است.
قلم بنیان گذار تمدّن ها و گرداننده چرخ هاى جامعه است.
قلم در گریه هاى مداوم خود شرح دردهاى جانکاه انسانها مى گوید و در تبسّمى که همواره در میان دو لب دارد، نشاط عشق، و شوق حیات، و رمز زندگى و هزار گونه زیبایى نهفته است.
ولى افسوس همین قلم هنگامى که به دست نا اهل افتد از قطره هاى اشکش، قطره هاى خون مى ریزد و تبسّمش نیشخندى است بر عالى ترین ارزش هاى انسانى!
---
درس پنجم
در میان دو مسؤولیت بزرگ
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:
اَلْمُؤْمِنُ بَیْنَ مَخافَتَیْنِ: ذَنْبٌ قَدْ مَضَى لا یَدْرِى ما صُنْعُ اللهُ فیه وَ عُمْرٌ قَدْ بَقِىَ لا یَدرِى ما یَکْتَسِبُ فِیهِ(1)
ترجمه
انسان با ایمان همواره از دو چیز نگران است از گناهان گذشته خود که نمى داند خدا با او چه رفتار مى کند، و از عمر باقیمانده که نمى داند خود چه خواهد کرد!
شرح کوتاه
بارزترین نشانه ایمان، احساس مسؤولیت است، احساس مسؤولیت در برابر اعمالى که انجام داده و احساس مسؤولیت در برابر وظایف و تکالیفى که در پیش دارد.
آن کسى که این دو احساس را دارد همواره به فکر جبران کوتاهى هاى گذشته است; و همچنین در فکر پیدا کردن بهترین راه ممکن براى استفاده از فرصت هاى باقیمانده، و این هر دو رمز تکامل و پیشرفت یک انسان با یک ملت است، مردمى که نه به اعمال گذشته مى اندیشند و نه به فکر ساختن آینده اند، افرادى بینوا و بدبختند

---
درس ششم
عوامل نابودى جامعه
أَرْبَعٌ لا یَدْخُلُ بَیتتاً واحِدَةٌ مِنْها إِلاَّ خَرِبَ وَلَمْ یَعْمُرْ بِالْبَرَکَةِ: الخِیانَةُ وَ السَّرِقَهُ وَ شُرْبُ الخَمْرِ وَ الزّنا(1)
ترجمه
چهار چیز است که اگر یکى از آنها در خانه اى وارد شود، ویران مى گردد و برکت خدا آن را آباد نمى کند:
خیانت، دزدى، شرابخورى، و عمل منافى عفت!
شرح کوتاه
نه تنها خانه ها، که اجتماعات نیز از این قانون بر کنار نیستند:
هنگامى که خیانت در اجتماعى نفود کند روح اعتماد از آن برچیده مى شود.
و هنگامى که سرقت در اَشکال مختلف در آن راه یابد آرامش از آنها رخت بر مى بندد.
و هنگامى که میگسارى در میان آنها رایج گردد، افکارى ناتوان و فرزندانى معلول و جوانانى بى اثر خواهند داشت.
و هنگامى که دامان آنها آلوده بى عفتى گردد بنیان خانواده ها متزلزل خواهد گشت، و نسل آینده آنها به فساد کشیده خواهد شد.
---
درس هفتم
تنبلى و فقر
امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:
إنَّ الأَشْیاءَ لَمّا ازْدَوَجَتْ إزْدَوَجَ الْکَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنَتَجا بَیْنَهَما اَلْفَقْرَ(1)
ترجمه
آن روز که همه چیز با هم ازدواج کردند «تنبلى» و «ناتوانى» به هم آمیخته و از آن دو فرزنى به نام «فقر و تنگدستى» متولد شد!
شرح کوتاه
همه چیزى در پرتو سعى و کوشش به دست مى آید این حقیقتى است که اسلام به ما آموخته.
تنبلى، سستى، ناتوانى، و فرار از برابر حوادث سخت و مشکلات، چیزى است که با روح ایمان هرگز سازگار نیست.
اینها مولودى جز فقر، فقر در همه جهات، فقر اقتصادى و اخلاقى و معنوى نخواهد داشت، در حالى که مردم با ایمان باید در تمام جهات متّکى به خود و بى نیاز باشند.
---
درس هشتم

 سرچشمه تکبّر
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده:
ما مِنْ رَجُل تَجَبَّرَ أَؤ تَکَبَّرَ إلاّ لِذِلَّة یَجِدُها فِى نَفْسِهِ(1)
ترجمه
هیچ کس بر دیگران بزرگى نمى فروشد مگر به خاطر حقارتى که در درون وجود خود احساس مى کند!
شرح کوتاه
این نکته امروز در پرتو تحقیقات روانشناسى و روانکاوى مسلّم شده است که سرچشمه تکبّر و بزرگى فروختن بر دیگران چیزى جز عقده حقارت نیست; آنها که مبتلا به این عقده هستند و از آن رنج مى برند براى جبران کمبودهاى خود متوسل به این وسیله غلط یعنى خود را به طور مصنوعى بزرگ نشان دادن مى شوند و از این راه بر حقارت اجتماعى خود مى افزایند و بیش از پیش خود را منفور مى سازند.
این مسأله روانى به روشنى در گفتار معجزه آسایى که در بالا از امام صادق(علیه السلام)نقل شده دیده مى شود.
ولى افراد با ایمان بر اثر شخصیت درونى همواره در برابر دیگران متواضعند.
---

درس نهم

سه چیز با ارزش در پیشگاه حق
پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:
ثَلاثُ تَخرُقُ الْحُجُبَ وَ تَنْتَهِى إلَى مَا بَیْنَ یَدَى اللهِ:
صَرِیْرُ أَقْلامِ الْعُلَمَاءِ
وَ وَطْىُ أَقْدامِ الُْمجَاهِدیْنَ
وَ صَوْتُ مَغازِلِ الُْمحْصَناتِ(1)
ترجمه
سه چیز است که حجاب ها را پاره مى کند و به پیشگاه عظمت خدا مى رسد:
صداى گردش قلم هاى دانشمندان به هنگام نوشتن!
و صداى قدم هاى مجاهدان در میدان جهاد!
و صداى چرخ نخ ریسى زنان پاکدامن!
شرح کوتاه
چه تعبیر عجیب و پر معنا! سه صداست که در اعماق هستى نفوذ مى کند و طنین آن تا ابدیت پیش مى رود و به پیشگاه عظمت پروردگار مى رسد: آهنگ دانش و قلم، هر چند آهسته و کوتاه باشد، و آهنگ جهاد و فداکارى و آهنگ تلاش و کوشش کار هر چند به ظاهر کوچک باشد.
و در حقیقت اساس یک اجتماع سربلند انسانى را نیز همین سه چیز تشکیل مى دهد، دانش، جهاد، و کار.
---
درس دهم

شهادت حسین(علیه السلام)
پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:
إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةٌ فِى قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً(1)
ترجمه
شهادت امام حسین(علیه السلام) در دل هاى افراد با ایمان آتش و حرارتى ایجاد مى کند که هرگز خاموش نخواهد شد.
شرح کوتاه
پیکار خونین در جهان بسیار بوده که با گذشت چند ماه و چند سال به دست فراموشى سپرده شده است و گذشت ماه و سال گرد و غبار نسیان بر آن پاشیده; امّا خاطره جانبازى آنان که در راه خدا و آزادى انسانها، در راه شرف و فضیلت همه چیز خود را فدا کردند فراموش نخواهد شد; زیرا، خدا، آزادى، شرف و فضیلت کهنه شدنى نیست; امام حسین(علیه السلام)و یارانش سر سلسله این مجاهدان بودند.
---
دو نشانه مسلمان واقعى
پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:
لا تَنْظُرُوا إلى کَثْرةِ صلاتِهِمْ وَصَوْمِهِمْ وَ کَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الْمَعْرُوفِ وَطَنْطَنِتِهِمْ بِاللیْلِ وَلکِنْ أْنْظُروا إلى صِدْقِ الْحَدِیْثِ وَأَداءِ الأَمانَةِ(1)
ترجمه
تنها به زیادى نماز و روزه و حج و نیکى به دیگران و شب زنده دارى بعضى نگاه نکنید (اگر چه اینها در مورد خود مهم است) بلکه نگاه به «راستگویى» و «امانت» آنها کنید!
شرح کوتاه
با مطالعه مدارک اسلامى این حقیقت روشن مى شود که دو نشانه قطعى مسلمان واقعى این است که «راستگو» و «امین» باشد و با این که عبادات اسلامى همچون نماز و روزه و حج، برنامه هاى عالى تربیتى هستند، ولى تنها اینها نشانه اسلام نیستند، بلکه باید با راستگویى و امانت تکمیل گردند.
---

 



      

لحظه ای بایاد خدا

در دل سوسک با خدا 

...گفت کسی دوستم ندارد.میدانی که چقدر سخت است،اینکه کسی دوستت نداشته باشد؟توبرای دوست داشتن بود که جهان را ساختی.حتی تو هم بدون دوست داشتن

.خدا هیچ نگفت

گفت به پاهایم نگاه کن!ببین چقدر چندش آور است.چشم ها را آزار میدهم.دنیارا کثیف میکنم.آدم هایت از من میترسند.مرا میکشند.برای اینکه زشتم ؛زشتی جرم من است.

خدا هیچ نگفت.

گفت:این دنیا فقط مال قشنگ هاست.مال گلها وپروانه ها.مال قاصدک ها.مال من نیست

.خدا گفت:چرا،مال توهم هست

خدا گفت:دوست داشتن یک گل،دوست داشتن یک پروانه یا قاصدک کار چندانی نیست

...اما

دوست داشتن یک سوسک،دوست داشتن تو کاری دشوار است.دوست داشتن کاریست آموختنی است وهمه کس رنج آموختن نمیبرند

ببخش،کسی را که تو را دوست ندارد؛زیراکه هنوز مومن نیست،زیرا که دوست داشتن را نیاموخته،اوابتدای راه است

مومن دوست می دارد.همه را دوست میدارد .زیرا همه از من است ومن زیبایم،چشم های مومن جزء زیبا نمیبیند.زشتی در چشم هاست.در این دایره هرچه هست نیکوست

آنکه که بین آفریده های من خط کشید شیطان بود.شیطان مسئول فاصله هاست

حالا قشنگ کوچکم!نزدیک تر بیا وغمگین نباش

 

خدایا شکر...

روزی مردی خواب عجیبی دید  اودید که پیش فرشته هاست وبه کارهای آنها نگاه میکند.هنگام ورود،دسته ای بزرگی از فرشتگان رادید که سخت مشغول کارند وتند تند نامه 

هایی را توسط پیک ها از زمین میرسند،باز میکنند وآنها را داخل جعبه میگذارند مرد از فرشته ای پرسید،شما چه کار میکنید؟

فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز میکرد؛گفت:اینجا بخش دریافت است ودعاها وتقاضاهای مردم از خداوند را تحویل میگیریم

مرد کمی جلوتر رفت ،باز تعدادی از فرشتگان رادید که کاغذ هایی را داخل پاکت میگذارند وآنها را توسط پیک هایی به زمین میفرستند.مرد پرسیدشما چه کار میکنید؟

یکی از فرشته ها با عجله گفت:اینجا بخش ارسال است،ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان میفرستیم

مرد کمی جلوتر رفت ودید یک فرشته بیکار نشسته است.مرد باتعجب پرستید:شما چرا بیکارید؟

فرشته جواب داد:اینجا بخش تصدیق جواب است.مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند.ولی عده  بسیار کمی جواب میدهند

.مرد از فرشته پرسید:مردم چگونه میتوانند جواب بفرستند؟فرشته جواب داد:بسیار ساده،فقط کافی ست بگویند:خدایا شکر

 

 



      

جاج آقا نیک خوه

00

از اول تا بیستم ماه مبارک رمضان ما بین جزءخوانی تا اذان حاج آقا نیک خوه با سخرانی دلنشین شان میهمانان شهدارا درباره ی مهارت های زندگی آگاه می کردند.



      
   1   2   3      >